حفظ محیط زیست، وظیفه همه افراد جامعه است. در ایران، کنش زیست محیطی توسط شهروندان وجود ندارد و در بعضی مواقع شهروندان اقدام به تخریب محیط زیست می کنند. با وجود آن که معمولاً تصمیم گیری های دولت ها به عنوان بزرگترین تخریب گران محیط زیست محسوب می شوند، رفتار شهروندان با محیط زیست نیز بسیار تأثیرگذار است. شهروندان می توانند از طریق تشکل های مردمی و شبکه های اجتماعی نقش فعالی داشته باشند و ضمن نظارت بر رفتار دولتمردان، تصمیمات آن ها را در صورت بروز احتمالی آسیب به محیط زیست، کنترل کنند. افزایش کنش زیست محیطی شهروندان، نیازمند ارتقاء سطح رفاهی و افزایش اطلاعات شهروندان نسبت به مسائل زیست محیطی است.

ضرورت و اهداف پژوهش

محیط زیست یک جامعه متعلق به همه شهروندان آن جامعه است و حفظ و صیانت از آن، وظیفه دولتمران و شهروندان جامعه و حتی وظیفه ای جهانی برای هر یک از آحاد بشر محسوب می شود. یکی از عوامل مهم در صیانت از محیط زیست، وجود حساسیت زیست محیطی در شهروندان است. به این معنا که تا چه حد نسبت به وارد شدن آسیب به محیط زیست حساس هستند و اخبار و وقایع مرتبط با آن را دنبال می کنند. مطابق با اظهارات خبرنگاران، در کشور ما نه تنها کنش زیست محیطی توسط شهروندان وجود ندارد، بلکه شهروندان در بعضی مواقع به دلیل تأمین نیازهای معیشتی اقدام به تخریب محیط زیست می کنند. چنین موضوعی به خوبی در بروز بحران دریاچه ارومیه قابل پیگیری است، به این شکل که بنا بر نظر خبرگان یکی از علل اصلی بروز بحران و شاید اصلی ترین عامل خشک شدن دریاچه، توسعه بی رویه کشاورزی در منطقه و اقدامات مرتبط با آن بوده است.

لازم به ذکر است که به هر میزان که نرخ درآمد سرانه شهروندان یک جامعه و به تبع آن، سطح رفاه افزایش یابد، ارائه کنش های زیست محیطی و حساسیت عمومی در قبال رخدادهای مربوط، بیشتر خواهد شد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بانک جهانی که در سال ۲۰۰۸ با موضوع وضعیت محیط زیست ایران و میزان اهمیت آن از نظر مردم صورت گرفته و طی آن با ۱۲۰۰ نفر از ساکنین تهران انجام شده بود حاکی از آن است که مسائل زیست محیطی در مقایسه با سایر مسائل عمومی کشور، اولویت بسیار پایینی دارد به طوری که فقط ۴ درصد از پرسش شوندگان نسبت به مسائل زیست محیطی اهمیت قائل بوده اند.

در این پژوهش، علل حساسیت پایین شهروندان ایرانی نسبت به وقایع مخرب محیط زیست و راه حل های موجود در این باره بررسی شده است.

رفتار شهروندان در ارتباط با محیط زیست

اگرچه معمولاً تصمیم گیری ها و رفتارهای دولت ها به دلیل دامنه تأثیرگذاری و شمول بسیار بالا، به عنوان بزرگترین تخریب گران محیط زیست محسوب می شود، اما نحوه نگرش و رفتار شهروندان در ارتباط با محیط زیست نیز اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد. چرا که اولاً آن ها دولتمردان گوناگون در قوای حاکمیتی را (به صورت مستقیم و غیرمستقیم) انتخاب می کنند و ثانیاً می توانند از طریق ایفای نقش نظارتی و فعال خود از طریق تشکل های مردمی یا رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی، نظارت مستمری بر رفتار دولتمردان منتخب خود داشته و تصمیم و رفتارهای ایشان را در صورت بروز احتمالی آسیب به محیط زیست کنترل کنند.

نیاز احترام به محیط زیست در انسان

درباره اینکه انسان دارای چه نیازهایی است و تقدم و تأخر این نیازها چگونه است، نظرات مختلفی مطرح شده است. یکی از اولین و مشهورترین مدل ها در این زمینه، توسط آبراهام مزلو ارائه شده است. مزلو نیازهای انسان را در هفت سطح نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به امنیت، نیاز به محبت، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی، نیاز به دانستن و نیاز زیبایی شناختی دسته بندی کرده و بر این موضوع تأکید کرده است که نیازهای سطح بالاتر در صورت تأمین نیازهای سطح پایین تر در انسان فعال می شود. سلسله مراتب مطرح شده بیانگر سطوح نیازهای فردی انسان است. متناظر با آن در سطح اجتماعی نیز می توان در هرم سلسله مراتب نیازهای اجتماعی، جایگاه «نیاز احترام به محیط زیست» یا «نیاز سبز» را به شکل دقیق تری مشخص نمود. جایگاه موضوع محیط زیست در «سلسله مراتب نیازهای اجتماعی» انسان را در نقاط بالایی هرم قرار دارد. بنابراین مادامی که نیازهای معیشتی شهروندان در حد ضرورت برطرف نشده است، انتظار بروز حساسیت از جانب آنان در قبال مسائل زیست محیطی، انتظار بی جایی است.

بنابراین چنانچه خط مشی گذاران زیست محیطی به این موضوع اذعان نمایند که عبور از سلسله مراتب نیازهای معیشتی در راستای ارتقاء حساسیت عمومی ضروری است، شرایط متفاوتی را در این حوزه و سایر حوزه های مرتبط خط مشی گذاری شاهد خواهیم بود. بنابراین راهکار عمده پیشنهادی، ارتقاء سطح معیشتی و رفاهی شهروندان است که طبیعتاً تحت تأثیر عوامل اقتصاد کلان جامعه است. علاوه بر این لازم است سطح اطلاعات و آگاهی شهروندان نسبت به مسائل زیست محیطی افزایش یابد.

راهکارهای پیشنهادی

راهکارهای پیشنهادی این پژوهش به منظور افزایش سطح اطلاعات شهروندان، به شرح زیر است:

  • وارد کردن موضوع محیط زیست در کتاب های درسی آموزش و پرورش.
  • اضافه شدن واحد درسی محیط زیست به عنوان یک واحد عمومی و مشترک برای کلیه رشته های تحصیلی آموزش عالی در سطح کارشناسی.
  • توسعه کمی تشکل های مردم نهاد زیست محیطی در سطح محلی و شهری و ملی.
  • برگزاری دوره های آموزشی محیط زیست در سرای محلات کلان شهرها با محوریت زنان خانه دار.
  • توسعه کمی رسانه های محیط زیست.

الزامات اجرایی شدن راهکارهای پیشنهادی

الزامات اجرای راهکارهای ارائه شده به شرح زیر است:

  • مصوبه مجلس شورای اسلامی برای اضافه شدن موضوع محیط زیست در کتاب های درسی آموزش وپرورش و نیز واحدهای درسی آموزش عالی و طی فرآیندهای مربوطه در وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم.
  • تسهیل فرآیند اخذ مجوز و تشکیل سازمان های مردم نهاد محیط زیست در وزارت کشور.
  • موافقت سازمان اداری و استخدامی کشور برای لحاظ کردن موضوع محیط زیست در دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان دولت.
  • رایزنی با صداوسیما برای تأسیس شبکه های رادیویی یا تلویزیونی مستقل محیط زیست و ایجاد برنامه های ثابت در شبکه های پر مخاطب.

جمع بندی

پژوهش بانک جهانی با موضوع وضعیت محیط زیست ایران و میزان اهمیت آن از نظر مردم در سال ۲۰۰۸ صورت گرفته است و طبق نتایج این پژوهش، مسائل زیست محیطی در مقایسه با سایر مسائل عمومی کشور اولویت بسیار پایینی دارد. برای افزایش کنش شهروندان در برابر مسائل مرتبط با محیط زیست، باید سطح معیشتی و رفاهی افراد جامعه ارتقاء یابد. همچنین باید اطلاعات شهروندان نسبت به مسائل زیست محیطی افزایش یابد. راهکارهای افزایش اطلاعات زیست محیطی شهروندان عبارتند از: وارد کردن موضوع محیط زیست در کتاب های درسی و اضافه شدن واحد درسی محیط زیست به عنوان یک واحد عمومی برای دانشجویان، افزایش تعداد تشکل های مردم نهاد زیست محیطی و رسانه های محیط زیست و برگزاری دوره های آموزشی محیط زیست در سرای محلات کلان شهرها. اجرایی شدن راهکارهای ارائه شده، نیازمند مواردی مانند مصوبه مجلس شورای اسلامی برای اضافه شدن موضوع محیط زیست در کتاب های درسی و واحدهای درسی آموزش عالی، آسان شدن فرآیند اخذ مجوز سازمان های مردم نهاد محیط زیست، موافقت سازمان اداری و استخدامی کشور برای لحاظ کردن موضوع محیط زیست در دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان دولت و رایزنی با صداوسیما، است.

این مطالعه در مدرسه حکمرانی شهید بهشتی با همکاری دکتر حسین اصلی پور انجام شده است.

مطالب پیشنهادی