احمدرضا دلیران فیروز عضو شورای عالی جوانان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان/به گزارش مفتاح نیوز، دیدگاه عمومی در ایران این است که اگر نرخ ارز پایین نگه داشته شود وضعیت اقتصادی کشور شرایط باثبات و مطلوب تری پیدا خواهد کرد اما این باور از دیدگاه علم اقتصاد چندان صحیح نیست.

بر خلاف تصور رایج در ایران, بسیاری از کشورها به طور تعمدی واحد پول خود را تضعیف میکنند تا اقتصادشان قوی تر شود, اقدامی که پدیده ای را به نام"تقابل ارزی"به وجود آورده است.

تقابل ارزی نتیجه نوسانات و تغییر ارزش ارزهای مختلف در برابر یکدیگر است.

این مسئله یکی از پیچیده ترین موضوعات تجارت جهانی است که ریشه در تغییرات نظام پولی اقتصاد دارد.

تقابل ارزها یک مفهوم قدیمی است.

پول یک کشور در ارتباط مستقیم با قدرت آن کشور است.

در تمامی قرن نوزدهم میلادی پوند انگلیس(GBP)به عنوان یک پول مسلط در جهان شناخته می شد و در همه جای دنیا ارزشی هم ردیف طلا داشت.

با شروع جنگ جهانی اول این نظام پولی دچار سقوط شد بطوریکه بعد از اتمام جنگ اول پوند انگلیس(GBP)دیگر نتوانست قدرت قبلی خود را بازیابد زیرا که ارزش پول ها در آن دوران بر اساس طلا محاسبه می شدند.

بریتانیا(UK)بارها تلاش کرد که بتواند قدرت پوند را بازیابد اما این تلاش ها به ثمر نرسید, در نتیجه در فاصله بین سال های 1918 و 1939 پول های متعددی بر اساس قدرت های مختلف در دنیا با هم به تقابل پرداختند.

مارک آلمان, فرانک فرانسه, پوند انگلیس و دلار آمریکا در تنش اقتصادی آن دوران و همزمان با بحران اقتصادی سال 1929 میلادی که همه کشورها در وضعیت بحران و رکود اقتصادی قرار داشتند به تقابل ارزی وارد شدند.

از این رو قدرت های اقتصادی آن دوران به ضعیف کردن پول خود به صورت مصنوعی روی آوردند.

بدین معنی که هر کشور به طور تصنعی ارزش پول خود را تضعیف می کرد تا بتواند صادراتش را افزایش و وارداتش را کاهش بدهد زیرا که با پول ضعیف تر صادرات ارزان تر و واردات گران تر می شود.

در واقع مفهوم تقابل ارزی برای اولین بار در فاصله سال های بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و هدف اصلی اش هم جنگ تجاری بود.

در اواخر جنگ جهانی دوم آثار مخرب و زیان های هنگفت اقتصادی آن بیشتر از قبل نمایان شد.

از جمله اینکه کشورهای مختلف به نتایج زیانبار تقابل ارزی برای اقتصاد جهانی پی بردند که نتیجه آن برگزاری نشست BRETTON WOODS در آمریکا(USA)بود.

این همایش یکی از اثرگذارترین گردهمایی های تاریخ اقتصاد دنیا به شمار می رود.

نمایندگان 44 کشور از جمله نماینده ایران دور هم جمع شدند تا نظام پولی جهانی را طراحی کنند.

این نشست تاریخی به تشکیل نهادهایی همانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول منتهی شد و شرایط تازه ای را بر دنیای تجارت حاکم کرد.

ثمره اصلی این نشست آن بود که پول ها ارزششان بر اساس دلار آمریکا(USD)تعیین شود و ارزش دلار آمریکا(USD)در ارتباط مستقیم با طلا قرار بگیرد و این نظام بر پایه اهرم دلار آمریکا(USD)و طلا توانست تا حدی تقابل ارزی را از بین برده و ثبات در اقتصاد جهانی ایجاد کند.

در سال 1971 ریچارد نیکسون(Richard Nixon)رییس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا(USA)طی دستوری اعلام کرد که دیگر رابطه ای میان دلار آمریکا(USD)و طلا وجود ندارد.

از سال 1976 همزمان با کنفرانس جامائیکا(Jamaica)نظام جدید بین المللی پولی به وجود آمد که به طور کل ارتباط پول ها با طلا قطع شد و مبنا تعیین ارزش پول ها نسبت به یکدیگر شد و از این مقطع زمانی نظام پولی شناور ایجاد شد.

سیاست ارزی ایران(IRAN)طی سال های گذشته بر خلاف بیشتر اقتصادهایی بوده است که می خواستند اقتصاد ملی خودشان را تقویت کنند.

این که بازار خیلی ازکشورها من جمله ایران پر از کالاهای چینی شده است به دلیل آن است که چین(CHINA)با ترفندهای مختلف ارزش یوآن(CNY)را در برابر ارزهای دیگر را پایین نگه داشته است. اما ایران با تقویت مصنوعی ریال(IRR)و تزریق دلارهای نفتی رفتاری برعکس دولت چین انجام داده و قدرت صادراتی ایران را به شدت پایین آورده است.

معمولا باید تفاضل بین نرخ تورم در ایران با نرخ تورم در منطقه دلار بر ارزش پول تاثیر بکند و قیمت ریال(IRR)بصورت تدریجی در مقابل دلار آمریکا(USD)پایین بیاید ولی با تزریق دلارهای نفتی قیمت ارز در ایران به طور مصنوعی پایین نگه داشته شده است.

در نتیجه این سیاست اشتباه, دولت ایران در اصل به کالاهای وارداتی یارانه داده و عملا کالاهای وارداتی به ایران را ارزان و کالاهای صادراتی را گرانتر کرده و در اصل صادر کنندگان ایرانی با پایین نگه داشتن تصنعی نرخ دلار آمریکا(USD)به نوعی مجازات می شوند!

متاسفانه همه دولت ها در ایران به دلایل سیاسی و انتخاباتی تلاش کرده اند که نرخ ارز را به طور مصنوعی ثابت نگه دارند.

ایران اگر می خواهد از اقتصاد نفتی خارج شده و به صادر کننده کالا تبدیل بشود باید ارزش پول خود را در خدمت صادرات قرار دهد زیرا منطقی نیست که تا ابد بتواند به صادرات نفت و گاز امید داشته باشد.

همه کشورهای قوی قطعا اقتصادی قوی دارند اما همه اقتصادهای قوی لزوما پول پرقدرتی ندارند.

همانگونه که یوآن(CNY)پولی ضعیف اما چین(China)اقتصادی قوی به شمار می‌آید.

یاداشتی از احمدرضا دلیران فیروز عضو شورای عالی جوانان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان

مطالب پیشنهادی