بررسی و تحلیل زندگی سالمندان و محاسبه شاخص های به زیستن سالمندان در سطوح ملی و استانی

یکی از چالش های سالخوردگی جمعیت، مسئله رفاه سالمندان است. از این رو، شناخت و رصد وضعیت زندگی بهتر سالمندان از اهمیت کلیدی در دنیای آکادمیک و سیاستگذاری برخوردار است. با داشتن داده های زندگی سالمندان به کمک تدوین شاخص های دیده بان زندگی سالمندی، می توان برآورد بهتری از زندگی آن ها در سطوح ملی و استانی داشت. بررسی مولفه های این شاخص ها در زندگی سالمندان برای سیاستمدارن ارزش بالایی دارد و زندگی آنان را از جنبه های مختلف بررسی می کند. با دانستن این شاخص ها کمک شایانی در سیاستگذاری عمومی و استانی به سیاستگذاران می شود.

ضرورت و اهداف پژوهش

سالخوردگی جمعیت نه تنها درحال حاضر یکی از قدرتمندترین عوامل ایجاد تغییرات اجتماعی است، بلکه در آینده نیز بر قدرت و نفوذ تاثیرگذاری آن افزوده خواهد شد. ایران از سال ۱۴۲۵ وارد فاز سالخوردگی جمعیت می شود. یکی ازمهمترین مسائل در سنین سالمندی، امنیت مالی است؛ زیرادر کشورهای درحال توسعه کل جمعیت سالمند تحت پوشش مستمری بازنشستگی قرار ندارند. ازاین رو، شناخت و آگاهی نسبت به جمعیت سالمند، ویژگی ها و ابعاد آن اهمیت و جایگاه کلیدی در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های رفاهی- توسعه ای دارد. با این وجود، هنوز در ایران درباره بسیاری از مباحث سالخوردگی جمعیت آگاهی و شناخت قطعی و یقینی وجود ندارد و به همین خاطر ضرورت دارد تا سالخوردگی جمعیت به طور جدی تری مورد توجه قرار گیرد تا شناخت دقیق تر و جامع تری درباره آن به  دست آید.

شاخص دیده بان سالمندی و ابعاد آن

شاخص جهانی دیده بان سالمندی به منظور تحلیل وضعیت به زیستن و کیفیت زندگی سالمندان و سیاستگذاری برای بهبود به زیسـتن سالمندان امروز و آینده توسعه  یافته است. این شاخص عمدتا با هدف مقایسه های بین المللی وضعیت به زیستن سالمندان بر اساس داده های قابل مقایسه و موجود ساخته شده است. در صورت موجود بودن داده ها می توان این شاخص را در سطوح مختلف درون کشوری، نظیر استانی و شهرستان، ساخت. این شاخص بر اساس چهار بُعد کلیدی پوشش مهم ترین بخش های رفاهی، تجربیات و فرصت های سالمندان را اندازه گیری می کند. این ابعاد عبارتند از: امنیت درآمدی، وضعیت سلامت ، قابلیت و توانمندی و مناسب سازی جوامع و محیط.

در بُعد امنیت درآمدی چهار مؤلفه «میزان پوشش مستمری بازنشستگی»، «خط فقر سالمندی»، «رفاه نسبی افراد سالمند» و «سرانه درآمد ناخالص ملی» اندازه گیری می شود. در بُعد سلامت مولفه های «امید به زندگی در ۶۰ سالگی»، «امید به زندگی سالم در ۶۰ سالگی» و «به زیستن روان شناختی» اندازه گیری می شود. در بُعد قابلیت و توانمندی مولفه های «میزان مشارکت در بازار کار» و «وضعیت تحصیل افرادسالمند» محاسبه می شود. در بُعدمناسب سازی محیط نیز مولفه های «میزان دسترسی به حمل ونقل عمومی»، «امنیت فیزیکی»، «ارتباطات اجتماعی»، «آزادی های مدنی» سنجیده و اندازه گیری می شود.

محاسبه شاخص دیده بان سالمندی ایران در سطوح ملی و استانی

در این پژوهش پس از بررسی مبانی روش شناختی، به تحلیل ابعاد و مؤلفه های شاخص دیده بان سالمندی در ایران پرداخته شده و بر اساس این تحلیل ها، شاخص های هر بُعد وزن دهی شده و بر طبق این شاخص ها به محاسبه ابعاد پرداخته شده است.

  • امنیت درآمدی:

میزان پوشش مستمری بازنشستگی سالمندان ۶۰ ساله و بالاتردر ایران۴۵.۴% است و در واقع کمتر از نیمی از سالمندان ایرانی از پوشش مستمری بازنشستگی برخوردارند. همچنین بیش از۶۰% سالمندان استان های تهران، سمنان و یزد از پوشش مستمری بازنشستگی برخوردارند، درحالی که میزان پوشش سالمندان در استان های هرمزگان،کردستان، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و سیستان و بلوچستان به کمتر از۳۰% می رسد.

%۲۵ سالمندان ۶۰ سال به بالا در فقر درآمدی نسبی زندگی می کنند. سالمندان استان های سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان، خراسان شمالی و ایلام بیشتر در معرض فقر قرار دارند. در مقابل، کمترین میزان فقر درآمدی در سالمندان استان های قم، سمنان، تهران و البرز است.

مؤلفه رفاه نسبی برای سالمندان ایرانی ۹۷.۳% به دست آمده است. بیشترین رفاه نسبی برای سالمندان استان های سمنان، تهران، گلستان و البرز و در مقابل، کمترین رفاه نسبی مربوط به استان های بوشهر، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و ایلام است.

  • سلامت:

نتایج محاسبات نشان می دهد امید زندگی در۶۰ سالگی برای ایران ۲۰.۸ سال است، یعنی انتظار می رود که یک فرد سالمند ۶۰ ساله حدود ۲۱ سال زنده بماند. شاخص امید زندگی سالم در ۶۰ سالگی که علاوه بـر مرگ، بیماری و ناتوانی را نیز در نظر می گیرد، برای ایران ۱۵.۹ سال به دست آمده است. به بیان دیگر، انتظار می رود که یک فرد ۶۰ ساله حدود ۱۶ سال در سلامت کامل زندگی کند. مؤلفه به زیستن روانشناختی بر اساس احساس خوشبختی افراد ۵۰ ساله و بالاتر در مقایسه با افراد ۴۹-۳۵ ساله به دست آمد که ۹۹.۲% است. ازاین رو، احساس خوشبختی سالمندان۵۰ ساله و بالاتر در مقایسه با افراد ۴۹-۳۵ ساله حدود۱%کمتر است. سالمندان استان های تهران، اصفهان و البرز از بالاترین و سالمندان استان های سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، ایلام و خراسان جنوبی از پایین ترین امیدزندگی در ۶۰ سالگی برخوردارند. سالمندان ساکن در استان های خوزستان، اصفهان، گیلان و یزد از به زیستن روانشناختی بالاتر و سالمندان استان های سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، کردستان، کهکیلویه وبویراحمد، اردبیل و لرستان از به زیستن روانشناختی نسبی پایین تری برخوردارند.

  • قابلیت و توانمندی:

بر اساس نتایج، حدود ۳۴% جمعیت ۶۴-۵۵ ساله شاغل هستند. نرخ اشتغال سالمندان در استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان شمالی، کهکیلویه و بویراحمد و آذربایجان غربی بالاترین و در مقابل، کمترین میزان آن مربوط بـه سالمندان استان های سمنان، تهران، یزد، البرز، مرکزی، اصفهان و قزوین بوده است.

حدود ۲۴% سالمندان ۶۰ ساله و بیشتر، تحصیلات راهنمایی یا بالاتر دارند. کمتر از ۱۰% سالمندان استان های خراسان شمالی، کردستان، چهارمحال و بختیاری، سیستان  وبلوچستان و ایلام دارای تحصیلات راهنمایی و بالاتر و بیش از۳۰% سالمندان ساکن در استان های تهران، سمنان و البرز تحصیلات راهنمایی و بالاتر داشته اند.

  • مناسب سازی محیط:

درمؤلفه ارتباطات اجتماعی، بر اساس تحلیل داده ای پیمایش ملی سرمایه اجتماعی در ایران، ۵۷% سالمندان بستگان یا دوستانی دارند که می توانند به هنگام مشکلات روی آنها حساب کنند. همچنین، حدود۷۱% سالمندان از پیاده روی تنهایی به هنگام شب در شهر یا محله زندگیشان احساس امنیت دارند. حدود ۶۶% از آزادی های مدنی رضایت داشته و در نهایت، ۷۲% سالمندان از سیستم حمل ونقل عمومی در شهر یا محله خود احساس رضایت دارند.

ارتباطات اجتماعی سالمندان از ۷۴% در استان سمنان تا ۳۶% در استان مرکزی، امنیت فیزیکی سالمندان از۸۹% در استان بوشهر تا ۴۸ % در استان سیستان و بلوچستان، آزادی مدنی از ۸۴% در استان اردبیل تا۴۹% در استان کردستان و میزان دسترسی بـه حمل ونقل عموـی از ۸۹% در استان مرکزی تا۵۷% در استان های زنجان و کرمانشاه در نوسان بوده است.

در مجموع، استان های تهران، سمنان و فارس، به ترتیب، رتبه های اول تا سوم را در شاخص دیده بان سالمندی داشته و در مقابل، استان های خراسان جنوبی، ایلام و سیستان و بلوچستان، به ترتیب، در جایگاه های آخر در شاخص دیده بان سالمندی قرار دارند.

نتیجه گیری

بر اساس معاهده های بین المللی نیاز است کـه ـرایط رسیدن به حق همگانی سلامت برای تمام گروه های جامعه بدون تبعیض سنی، قومیتی و جنسیتی ارائه شود. شاخص دیده بان سالمندی در واقع وضعیت به زیستن سالمندان در کشورهای مختلف را به نمایش می گذارد و راهی برای ارتقای برنامه ریزی های مناسب جوامع در راستای رسیدن به هدف توسعه انسانی است.

شاخص دیده  بان سالمندی نشان می دهد که سیاست های اقتصادی و اجتماعی حمایت از اشتغال، درآمد، سلامتی و استقلال افراد سالمند برای رفاه و به زیستن اهمیت دارد. به  دلیل پایین بودن شاخص به زیستن سالمندان ایرانی از متوسط جهانی، توجه به مؤلفه هایی که ایران در آنها نمره کمتری دارد، برای ارتقای رتبه جهانی کشور مهم است. ازاین رو لازم است، ابعاد امنیت مالی مانند توسعه پوشش همگانـی حقوق بازنشستگی و کاهش فقر و همچنین بعد قابلیت و توانمندی مانند فراهم کردن شرایط خود-اشتغالی سالمندان و آموزش های مادام العمر و مخصوص سالمندان در اولویت های سیاستگذاری قرار گیرد. همچنین نیـاز است که توجه بیشتری به سالمندان آسیب پذیر کشور یعنی سالمندان ساکن در استان های سیستان بلوچستان، خراسان جنوبی و ایلام شده و بسته های حمایتی و رفاهی خاص برای آنان ارائه شود.

جمع بندی

ایران از سال ۱۴۲۵ وارد فاز سالخوردگی جمعیت می شود. ازاین رو، شناخت و آگاهی نسبت به جمعیت سالمند، ویژگی ها و ابعاد آن ضروریست و جایگاه کلیدی در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های رفاهی- توسعه ای دارد. دراین پژوهش پس از بررسی نظری شاخص دیده بان سالمندی، ابعاد و شاخص های ارزیابی آن ساخته شد. سپس به کمک این شاخص ها و داده های سال ۱۳۹۵، زندگی سالمندان ایرانی به تفکیک ملی و استانی مورد بررسی قرار گرفت.

طبق نتایج بدست آمده، میزان به زیستن سالمندان ایرانی نسیت به متوسط جهانی کمتر است. همچنین سالمندان استان های تهران، سمنان و فارس، به ترتیب، رتبه های اول تا سوم شاخص دیده بان سالمندی را دارند.

سالمندان ساکن در استان های سیستان بلوچستان، خراسان جنوبی و ایلام در سطوح استانی در پایین ترین رتبه در شاخص دیده بان سالمندی دارند. بنابراین لازم است تا کمک بیشتری به سالمندان این استان ها نسبت به سایر استان ها صورت پذیرد.

این مطالعه در موسسه راهبردی بازنشستگی صبا با همکاری نسیبه زنجری و رسول صادقی در سال ۱۳۹۵ انجام شده است.

مطالب پیشنهادی