به گزارش مفتاح: اواخر دی ماه سال۹۷ جلسه دادرسی به اتهامات مسیب سلطانی برگزار شد. خبرنگاری که بسیاری از افراد حتی اهالی رسانه در خبرنگاری اش تشکیک کردند اما اسناد و مدارک ارائه شده دال بر فعالیت او به طور رسمی بود.  هرچند موافقان و مخالفانش دلایل مختلفی را در توصیف فعالیتش بیان میکنند اما در هر حال اقدام به فعالیتی در جهت شفاف سازی رفتار و منش شهرداری اصفهان کرد و تا آنجا پیش رفت که 16 نفر از منتسبین به شهرداری و نیز دفتر شهردار اقدام به شکایت از وی به اتهام نشر اکاذیب و از همه مهم تر افساد فی الارض کردند.

افساد فی الارض که مستندا به ماده۲۸۶ قانون مجارات اسلامی در صورت اثبات، فرد خاطی را به مجازات اعدام محکوم می کند از جمله اتهامات وارد شده توسط شهرداری اصفهان و منسوبینش به این خبرنگار اصفهانی بود. البته به علت فقدان دلیل مکفی از اتهام اخیر برابر رای قطعی تبرئه شد.

اما وقتی در نشست خبری شهردار از علت العلل شکایتشان علیه مسیب پرسیده شد و عملکرد شهرداری را متناقض با اصل آزادی بیان و اندیشه که جزئی از رسالت اصلی خبرنگار است، دانستند واکنش تامل برانگیز شهردار را در پی داشت.

خشمی که در کلامش مخفی می نمود و شاید انتظار طرح این مبحث نبود. شهردار سعی در آرامش می نمود اما مفهومی دیگر را به مخاطبینش القا می کرد.

 قدرت الله نوروزی بیان نمود: ما برای همه معتقد به اصل حاکمیت قانونیم یعنی همه در برابر قانون برابرند تا هرکس مرتکب هر تخلفی شد دستگاه قضا بتواند عادلانه رسیدگی کند.

وی اظهار داشت: قانون مطبوعات یک سری حقوقی برای خبرنگاران گذاشته و خبرنگاران میتوانند از حقوق مربوط به خود در چارچوب قانون بهره مند شوند. باید از آزادی درست استفاده شود و آزادی محدودیتش با غیرقانون است.

شهردار اصفهان با تاکید بر آنکه حق آزادی نمیتواند موجب اضرار به دیگران شود و هیچ کس نمیتواند با ادعای اینکه حق دارد موجب تضرر دیگران شود، تصریح کرد: هرکس در چارچوب قانون میتواند اظهارنظر کند و در غیر این صورت متضرر میتواند از قانون جبران خسارت دریافت دارد و انتظار هست دستگاه قضایی با عدالت برخورد کند.

اما شهردار در نشست اخیر خود با تصریح بر آنکه «من تا بحال شکایت نکرده ام که بخواهم در آن مورد توضیحی بدهم و از حقوق خود دفاع کنم با آنکه در مواردی نیز حق شکایت هم داشته ام»، گفت: امیدوارم خبرنگاران ضمن حفظ حرمت مخاطبین و همه اشخاصی که مورد نقد شما قرار میگیرند در چارچوب قانون از حقوق خود استفاده کنند.

وی فضاهای مجازی را معمولی خواند و فعالین این فضا را آدم های معمولی. شهردار کلان شهر اصفهان تاکید کرد که اگر بخواهیم به فضای مجازی توجه کنیم باید همه چیز را تعطیل کرد.

و در پایان کلام توصیه ای به اصحاب رسانه که «شما باید ضمن حفظ حریم خود حریم دیگران را مقدم بدانید و پاسدار حرمت مردم، اشخاص و مسئولین هستید و نقد شما می تواند سازنده باشد. شما در فضای مخفی و قایمکی و مجازی و غیررسمی کار نمی کنید. شما شناسنامه و اساسنامه دارید و اگر نقض حقوق کنید حق می دهید که از شما شکایتی کنند و تسلیم‌قانون هستید!»

این درحالی است  که از فحوای سخن شهردار می شود استنباط کرد که ایشان به فعالان فضای مجازی «آدمهای معمولی» لقب داد که بی شناسنامه اند. این در حالی است که اداره ارتباطات رسانه شهرداری اصفهان، بازتاب بخش عمده فعالیت و عملکرد شهردار و مجموعه شهرداری  را در فضای مجازی به اطلاع مخاطبینش می رساند. تناقضی اساسی در گفتار شهردار نمایان است که اگر فضای مجازی مطلوب نیست و به زعم شهردار «اگر بخواهیم به فضای مجازی توجه کنیم باید همه چیز را تعطیل کرد» پس فعالیت این اداره در فضای مجازی چگونه است؟! آیا برای خود مفید و کارساز و برای دیگران نامطلوب است؟

اما در نگاهی دیگر باید متذکر شد که خبرنگار مجیز گوی ارباب قدرت نیست. او زبان مردم و افکارش افکار مردم است. خداوند در سوره معراج  می فرماید:«خُلِقَ الانسان هلوعا» همانا انسان حریص و سیری ناپذیر آفریده شده است» و به دلیل این خاصیت ذاتی است که ارباب قدرت پای در مسند بلغزانند و منافع خویش را بر منافع مردم ارجح دانند. خبرنگار چشم بینای مردم و زبان گویای آنهاست. خلاقیت، داشتن علم و تجربه و جسارت اصول مهم کار خبری اوست تا بتواند موفق عمل کند. آنها با اطلاع رسانی درست و به موقع، گاهی در تغییر یک تصمیم یا افشای ماهیت یک جریان سیاسی یا اقتصادی و اجتماعی به سود مردم جامعه و منافع ملی، راه اسلاف خود را ادامه می دهند.

اما متاسفانه تاکنون در جامعه و در میان مسئولان جایگاه مشخصی برای قشر پویای خبرنگار درنظرگرفته نشده و بعضا از سوی منفعت طلبان مورد تعرض قرار گرفته‌اند. دوندگی‌، سماجت و همت خبرنگاران برای اطلاع از مسائل پشت پرده بعضا آنها در راه خدمت به سختی می اندازد به طوری که افرادی جایگاهشان در معرض خطر قرار می گیرد به طرح شکایت علیه آنان می پردازند.

گسترش آزادی بیان و اندیشه مهم‌ترین دغدغه آنان است با این‌حال آن‌چنان که باید و شاید دستگاه‌ های مسئول، حقوق حقه آنها را ادا نمی‌کنند و قوانین حمایتی از خبرنگاران و نهادهای حمایتی از آنان برای احقاق حقوقشان در حداقل‌هاست.

 هنوز تا رسیدن به جایگاه مطلوب خبرنگار و رسانه‌نگار در ایران، فاصله طولانی در پیش است. آزادی بیان همان ابزار اساسی خبرنگار، یعنی آزادی اندیشه و عقیده که  ظهور دنیایی است که در آن خبرنگار در «بیان عقیده» آزاد و از ترس فارغ باشد.

 «آزادی بیان» ابزاری است برای جستجوی حقیقت و پیشرفت دانش و  از ابزارهای دموکراسی است. اما از آنجا که در شکل مدرن دموکراسی، مشارکت مردم در حکومت به شکل غیرمستقیم است، آزادی بیان باعث می‌شود که حاکمان از دیدگاه‌های مردم آگاهی یابند، و به علاوه جلو سوءاستفاده حاکمان از قدرت گرفته شود و بالعکس عدم وجود آن موجب رکود افکار و علوم بشری و در نتیجه سبب اختلال حرکت تکاملی جامعه و افراد می گردد. اما آنچه بنظر می رسید آنکه شهردار پاسخ صریحی به این حرکت متحجرانه شهرداری و منتسبانش نداشت. وی با بیان قاعده فقهی مشهور «لاضرر ولاضرار» سعی در توجیه نمودن این امر داشت. اعدام خبرنگار اصفهانی خواسته شهرداری اصفهان بود به نحوی که اگر فردی سعی در شفاف سازی نماید ولو در برخی موارد دچار خطای سهوی شود مجازات مرگ را برای وی می طلبند.

هرچند تیر سهمگین شهرداری به خطا رفت اما شالوده ذهنی مسمومی برای مردم اصفهان ایجاد نمود. شاکیان میتوانستند به طرقی دیگر با انتخاب مسیر صحیح اعتماد مردم اصفهان را جلب نمایند. بستن دهان خبرنگار نه تنها محبویتی بر آنان نیفزود بلکه نقطه سیاهی بر دوران خدمتشان شد. شعار اساسی اصلاح طلبان آزادی بیان بود و اینان با همین اشعار بر مسند قدرت نشستند هرچند تاکید موکدات شهردار بر آن بود که «من شکایت نکردم» اما دفتر شهردار به عنوان نماینده شخص حقوقی در جرگه شاکیان این پرونده از پرچم داران این داستان بود.

در این خصوص بیشتر بخوانید:

خبرنگاری که متهم به شفافیت شد / اصفهان

شفاف سازی شهرداری اصفهان دردسر ساز شد+ تصاویر

آیا دلیل رد شکایت عدم همکاری پلیس بود؟

دستی که حاکم میبرد خون ندارد

من از کسی شکایت نکرده ام / ما حقوق های معوق کارگران که به ما ارث رسیده بود، را پ...

مطالب پیشنهادی