به گزارش مفتاح، محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که به تازگی در یک توییت مدعی شده بود فردی به نام مدلل، یک بدهکار کلان بانکی و البته داماد حضرت آیتالله مکارم شیرازی، از مراجع تقلید است! بعد از ظهر روز گذشته ادعای خود را پس گرفت و در یک توییت دیگر نوشت:
«لازم به ذکر است یکی از بدهکاران عمده بانک سرمایه، آقای سامان مدلل است؛ بنابر اطلاعات اولیه تصور براین بود که این فرد دارای رابطه کاری با آیه الله مکارم شیرازی دارد. اما با تحقیقات بعدی و نیز توضیحات فرزند ایشان محرز شد نامبرده هیچگونه رابطه مالی یا نسبتی با ایشان ندارد.»
این اقدام صادقی اگرچه با نکوهش و انتقاد گسترده رسانهها و فعالان سیاسی مواجه شده اما یک عبرت مهم برای لیدر اصلاحطلبان نیز درون آن وجود دارد...
*عبرت مهمی که در جریان ادعای محمود صادقی علیه حضرت آیتالله مکارم شیرازی برای لیدر اصلاحطلبان وجود دارد اینست که صادقی اگرچه یک اقدام غلط انجام داد، یک دروغ بزرگ گفت و سببساز هزینههایی برای یک مرجع تقلید گرانقدر شد اما او دست آخر، یک اقدام مهم نیز انجام داد و آن تکذیب رسمی گفته خویش بود.
در واقع صادقی مذمتها و انتقادات را به جان خرید اما ترجیح داد که همانطور که یک ادعای کذب مطرح کرده بود؛ همانطور هم به غلط بودن گفته خود و اطلاعاتی که به دستش رسیده اذعان کند. البته این کمترین کار ممکن برای جبران بخشی از اتهام بزرگ وارد شده به مرجع تقلید شیعیان است و وظیفه نهادهای نظارت بر نمایندگان و دستگاه قضایی در جای خود قابل پیگیری است؛ چه اینکه این اولین بار نیست که محمود صادقی اینگونه تهمتهای ناروا به شخصیتهای نظام نسبت میدهد.
اما از نظر ما این اقدام میتواند یک تلنگر به لیدر اصلاحطلبان هم باشد.
کسی که اگرچه تاکنون بارها در جلسات خصوصی بر نارضایتی از فتنه سال 88 و دروغ بودن ادعای تقلّب اذعان و اعتراف کرده است اما به هر دلیلی در منصه عمومی حاضر به طرح این صحبتها نیست.
حاضر نشدنی که حدود 9 سال آزگار است هزینههای مهمی را دامنگیر جریان چپ در ایران اسلامی کرده است و به قول جوانترهای اصلاحطلب، قفلی را بر در فعالیتهای سیاسی این جریان نصب کرده و آنها را دچار «مهجوری» کرده است.
یقینا اگر آقای خاتمی اقدام به «توبه رسمی» کند؛ اولاً از این انزوای خودساخته برون خواهد آمد و ثانیاً نقطه عطف مهمی را در سپهر فعالیت سیاسی چپها رسم خواهد کرد.
ترسیمی که اگرچه شاید درد زیادی داشته باشد اما به یقینا خالی از برکت هم نخواهد بود.
گفتنیست، لیدر اصلاحطلبان چند سال قبل طی چند موضعگیری پیاپی از مقوله «عذرخواهی» سخن گفت. رخدادی که تحلیلگران آن را نشانه احتمال توبه رسمی خاتمی از فتنه سال 88 عنوان کردند. اما لیدر اصلاحطلبان پس از چندی بنا به دلایلی دیگر به این مسئله اشارهای نکرد و قضیه مسکوت گذاشته شد...
محدودیت «ارتباط چپها با اغتشاشگران» را بردارید!
علیرضا علویتبار، از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی در یک گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب، ادعا کرده است که منظور اصلاحطلبان از جنبش اجتماعی لزوماً «شورش» نیست.
او اما در ادامه صحبتهای خود این جملات را درباره معنای مطروحه بیان میکند: «جنبش اجتماعی پیشبرنده ایدههای اصلاحطلبان است»، «این یک حرکت سازمان یافته است» و «جنبش اجتماعی میتواند حاکمیت را مجبور به بازیهای تازه کند»!
علویتبار در بخش پایانی گفتوگوی خود با اشاره به اغتشاش چند نفر در جریان اعتراضات کارگران در اراک تصریح کرده است:
«بهترین راه وارد شدن به گفت وگو با این جنبشهای اعتراضی است. البته یک مشکل بر سر راه وجود دارد. اصلاح طلبان وقتی وارد گفت وگو با این جنبش ها می شوند، از نظر دستگاه های حکومتی تحریک کننده آنها تلقی می شوند. بلافاصله سعی می شود که با آنها برخورد شود. گاهی اوقات به محض اینکه سعی می کنید با کارگران ارتباط بگیرید، از نظر دستگاه امنیتی نوعی تلاش برای جهت دادن به آنها محسوب میشود.
این یک محدودیت جدی برای اصلاح طلبان ایجاد کرده است. با وجود همه اینها اصلاح طلبان باید خیلی شفاف با آنها از طریق نهادها و تشکل های صنفی وارد گفت وگو شوند. مثلا تشکل های کارگریای که به کارگران نزدیک هستند، گفت وگو کنند. اگر جنبش دانشجویی اعتراضی داریم از طریق انجمن صنفی دانشجویان اصلاح طلب با آنها گفت وگو شود. تشکل هایی وجود دارند که به این اصناف معترض نزدیک تر هستند و هم صنف آنها محسوب می شوند. بهترین مبنا برای ارتباط و گفت وگو نیز همین است. باید ملاحظات امنیتی داشت. چون بلافاصله می تواند برای آن جنبشها مشکل ایجاد کند و هم تبعاتی برای اصلاح طلبان داشته باشد.»[1]
*با وجود تلاشی که علویتبار برای کادوپیچی محتوای مطروحه توسط خود پیرامون «جنبش اجتماعی» دارد اما شوربختانه باید اشاره کرد که از معنای مورد اراده این فعال اصلاحطلب چیزی جز «شورش و اغتشاش» به ذهن متبادر نمیشود.
چه اینکه اولا اصلاحطلبانی دم از اغتشاش نبودن جنبش اجتماعی میزنند که بصورت مشخص زمینهسازی و فرماندهی در دو فتنه سال 78 و 88 و اغتشاشات خیابانی را بر عهده داشتهاند.
و ثانیا کسانی از اصلاحطلبان طی سالهای گذشته هیچ اِبایی نداشتهاند از اینکه جان کلام را بگویند و تأکید کنند که منظورشان از جنبش اجتماعی همان «خیزش خیابانی» است...
«سعید حجاریان» 3 سال قبل، در گفتوگو با نشریه ایران فردا و در پاسخ به این سؤال که «در این شرایط بدنه اجتماعی که سازمان ندارد چگونه میتواند به دولت کمک کند؟» گفته بود:
«موضوع فشار افکار عمومی است که باید ایجاد شود...همین مردم برای پاشایی به خیابان آمدند و حمایت کردند. باید برای دیگر خواستهها هم فشار اجتماعی وارد کنند»!
قبل از او البته احمد پورنجاتی، دیگر چهره اصلاحطلب نیز در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد همین دستورالعمل را در قامت ابراز عقیده بیان کرده و گفته بود:
«به نظر من امروز نوبت نقشآفرینی بیشتر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان است تا شخصیتهای شناختهشده این جریان؛ بدنه اجتماعی باید رخنمایی کند. ممکن است گفته شود مجال کافی وجود ندارد اما به نظر من از مجالهای مختلف باید نهایت بهره را برد»!
در همان مقطع و طی یک دیدار سیاسی با حضور خاتمی نیز آنطور که سایت جماران گزارش داد؛ یکی از حضّار به لیدر اصلاحطلبان گفته بود: فکر میکنیم نسل چهارم بخواهند شجاعانه فریاد بزنند. برای راهنمایی نسل چهارم رهنمود دهید![2]
با این سابقه و این گفتهها و البته اشاره محرزی که شخص علویتبار به اغتشاشگران اراک دارد؛ به نظر میرسد که باید حواس مراجع اجتماعی، رسانهها و دستگاههای امنیتی بیش از پیش حساس باشد.
خاصّه اینکه برخی تحلیلگران معتقدند، دو احتمال مهم «فتنه اقتصادی» و «تلاش برای زدن ضربه آخر در آستانه اتمام عمر رسوبات کشف نشده سازمان مجاهدین» نیز وجود دارد.
«شکرگذاری آشنا» برای محترم و معتبر باقی ماندن یکی از سرداران سپاه!
حسامالدین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و مشاور رئیسجمهور روحانی، شب گذشته در یک توییت، با اشاره به فعالیتهای قرارگاه امام رضا(ع) به سرپرستی سردار «حاجحسین یکتا» در مناطق زلزله زده کرمانشاه نوشت:
«خدا را شکر که حاج حسین یکتا برای مردم ما محترم و معتبر باقی ماند تا بتواند با آن بیان مردمی و گرمش از آن سر پل ذهاب تا این سرپل ذهاب را برایمان روایت کند.»
او در ادامه توییت خود نوشته است: الان شبکه یک او و علی ضیاء کمک می کنند تا هموطنان زلزله زده فراموش نشوند. ممنونیم!
*اشاره آشنا به محترم و معتبر باقی ماندن سردار یکتا، ما را به یاد کنایههای انتخاباتی آشنا به سایر سرداران سپاه مثل قالیباف و سلیمانی و رضایی میاندازد.
آنجا که زمانی در صفحه خود با اشاره به طرح احتمال کاندیدا شدن سردار سلیمانی در انتخابات ریاستجمهوری نوشته بود:
«بگذاریم حاج قاسم در قله اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند.»
و یا زمانی که نوشته بود: ما همه مدیون رشادت سردارانمان هستیم اما جفایی بزرگتر از آن نیست که شخصیتهای فراملی خود را به کشاکش سیاستورزیهای روزمره بکشانیم.
اکنون این سؤال وجود دارد که آیا طرح کنایهآمیز «خدا را شکر فلانی محترم و معتبر باقی ماند» کنایهای به سایر سرداران و مدیران جهادی سپاه پاسداران است؟!
در تتمه این توضیحات اما ذکر این نکته ضروریست که حاج حسین یکتا رئیس سابق سازمان هنری اوج است که بیلبوردهای مشهور به «صداقت آمریکایی» را در حوالی آغاز به کار دولت اول رئیسجمهور روحانی تولید کرد اما همین دولت به مخالفت با انتشار این بیلبوردها پرداخت و دست آخر هم جلوی آنها را گرفت.
به سخن دیگر اینکه گویا محترم و معتبر بودن امثال حاج حسین یکتا در نظر مشاور رئیسجمهور فقط هنگامیست که این افراد پا در کفش بزرگ آقای روحانی نکنند!
مسئله دیگری نیز که اشاره به آن ضروری به نظر میرسد این است که اگرچه اقدام مردمی و خداپسندانه قرارگاه امام رضا در مناطق زلزلهزده که با جذب کمکهای مردمی از سراسر کشور صورت میگیرد؛ بسیار مطلوب است اما این اقدام و توییت کنایهوار مشاور رئیسجمهور به این معنا نیست که کارنامه جهادی سرداری مثل سردار سلیمانی در جبهه مقاومت و یا کارنامه 12 ساله محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران و ساخت تهران جدید، بی اعتبار هستند!
به سخن دیگر اینکه فرزندان سپاه پاسداران در جای جای این مرز و بوم در حال خدمت به مردم و نظام اسلامی هستند و دستچین کردن برخی از آنها و حمله به برخی دیگر، بیانگر هیچ چیز غیر از مغالطات سیاستبازانه نیست.
منبع: مشرق