مفتاح/ با افزایش نرخ نجومی مهریه و چشم و هم چشمی های حاکم در جامعه کار به جایی رسید که به سال شمسی سن عروس و یا سال میلادی اقدام به تعیین مهریه نمودند و خانواده داماد نیز بر این امر توافق کرد. اما با وارد شدن به مرحله اجرا و شروع اختلافات مبتنی بر طلاق، زنانی که همسرانشان دارا بودند پول خوبی به جیب زدند و البته این تعداد بسیار ناچیز بودند.

تعداد بسیاری از زنان دیگر اما وقتی پروسه اطاله دادرسی تا رسیدن به مهریه را دیدند قافیه را باختند و عطا را به لقا بخشیدند و مهرشان را حلال کردند و به قولی جانشان را آزاد. آنها به نظرشان آمد که گذر از دوره طولانی رسیدگی به پرونده مهریه و ضعف سیستم قضا در این خصوص، مهر را ببخشند تا بلکه زودتر به مقصد طلاق نایل آیند. در این حال مردان درگیر در ماجرا خوشحال از تصمیم احساسی زنان بعضا باز حلقه را بر زنان تنگتر کردند تا جایی که آمدند طلاق دادند اما با منت هر چه بیشتر. حتی در برخی از موارد هزینه دفتر رسمی طلاق را نپرداختند تا زوجه خود بپردازد.

در دسته دیگر زنان بر آن شدند تا حق خویش را بستانند. در بسیاری از موارد که در این بین فرزندی متولد شده بود یکی از زوجین با شانه خالی کردن در این بین مسئولیت را بر دوش دیگری می گذارد اما به دلیل غلبه احساس و عاطفه و محبت مادری، زنان بیش از مردان مغلوب این کشاکش می شوند. زنان این دسته، بخاطر فرزندشان هم که بود مایل به دریافت مهریه خود شدند. مردها از پرداخت مهر خودداری و دعوای اعسار به پا کردند. به حق یا ناحق معسر شناخته شدند و باز هم از پرداخت اقساط خودداری به عمل آوردند تا جایی که به زندان افتادند.

زندان ها مردان زیادی را به درون خود رهنمون می کرد که خواسته یا ناخواسته مهر زنان خود را نپرداختند. اینجا شد که وعظ و خطابه شوهران پر رنگ شد. و این سرآغازی شد بر آنکه مدتی است مردان جامعه امروز بسیار در گوش زنها می خوانند که مهر بالا مگر خوشبختی می آورد؟ حالا اگر مهریه ات دوهزار سکه طلا باشد آیا میتوانی خوشبختی ات را تضمین کنی؟ و خلاصه این شد که کمپین مردان برای قانع سازی دختران جوان در شرف ازدواج به راه افتاد. غافل از آنکه دختران نجیب ایران زمین در برخوردی چنان احساسی که احساساتشان را به طور صعودی به اوج می رساند قانع می شوند که مهریه کم، لابد خوشبختی می آورد.

اما مساله قابل توجه آنکه تعداد ۱۴ معصوم معظم چه ارتباطی باید با تعداد سکه مهر زنان داشته باشد که ۵ و ۱۴ میزان مهر قرار گیرد؟ آیا نه آن است که پیامبر (ص) در زمان عقد زنان خود،  مهر معقول متناسب با شأن همسر خویش  را می پرداختند و تا زمانی که پرداخت نمی کردند همسر خود را به منزل مشترک نمی آوردند؟ مگر نه آن است که پیامبر فرمودند مهریه هدیه ای است از سوی مردان به زنان؟ آیا رسول خدا نفرمودند با پرداخت مهر به زنان خود، به ایشان ارج و قرب نهید و آنها را ارزشمند شمارید؟

حال در جامعه ما مردان و پسرکان که تصمیم به زوجیت میگیرند حتی در صورت تعیین مهریه معقول از طرف خانواده دختر، از ازدواج با آن دختر صرف نظر و یا تهدید به انصراف می کنند تا تلاشی باشد برای قانع کردن دختر و خانواده اش به وضع مهریه کم. واقعیت موجود آنکه در بسیاری از موارد میزان سکه تعیین شده به عنوان مهریه عملاً غیرقابل پرداخت است. به دلیل وضع قانون اخیر مبنی بر ایجاد شرایط قانونی بر گرفتن صرفا ۱۱۰ سکه بهار آزادی عملا امکان گرفتن بیش از آن میسور نیست. برای گرفتن بیش از ۱۱۰ سکه می بایست مال معرفی کرد که متاسفانه بسیاری از مردان به دلیل فرار از دین و عدم تونایی زنان بر اثبات این امر در محاکم کیفری تمام همت خویش را به کار می بندند تا اموال خود را منتقل به این و آن کنند و امکان گرفتن مهر از سوی زوجه فراهم نشود. اخیرا مجلس شورای اسلامی نیز متاسفانه بار دیگر با وضع قوانین ضایع کننده حقوق زن تلاش می نماید تا امکان گرفتن صرف ۱۴ سکه را برای زنان فراهم کند.
اما واقعیت مهر چیست؟براساس فلسفهٔ اولیهٔ تعیین مهریه، مهر نوعی هدیه، پیشکش، نحله، اعطای بدون عوض و از روی صداقت (صداق) به صورت نقدی با تأکید بر معادل و ویژگی معنوی و فرامادی آن بوده‌است. به کرات دیده شده جوانانی که مهریه همسر خویش را تعداد حداقل سکه قرار دادند، راحتتر و بسیار زودتر از سایرین امکان طلاق و جدایی برایشان فراهم آمد.

مهریه نه تنها در اسلام که بنابر قولی در برخی ادیان دیگر نیز بروز و ظهور دارد. در آیین یهود مهریه به عنوان عاملِ «بازدارندهٔ شوهر از تصمیم عجولانه برای طلاق» و تأمین مالی زنِ خانه پس از طلاق پذیرفته شده‌است هم چنین مهریه در کشورهای مختلف دنیا همچون هند،آذربایجان، چین و... مرسوم است.

اما در فرهنگ نامیمونی که خانواده دختر زیر بار شرایط سخت اقتصادی می رود تا بتواند جهیزیه ای فراهم آورد و متاسفانه در این بین افراد کم فرهنگ، زیاد و کم بودن جهیزیه را موجبی برای دخالت ها و آزار زوجین قرار می دهند مصداقی می شود بر دلخوریهای اول زندگی. شاید بهتر آن بود که اگر قرار است کمکی شود بنا به خواست خانواده دختر وسایلی که نیاز حداقل زندگی است بنا به اختیار و نه بنا بر اجبار، به دختر خویش هدیه کنند.

پرداخت مهریه امروز مصداق اتم و اکمل «کی داده، کی گرفته» شده است. چون عملا در بسیاری از موارد امکان گرفتن مهریه توسط زنان ممکن نیست. وقتی بعضاً دادگاههای خانواده دعوای اعسار را بر خلاف قانون بدون اثبات معسربودن مرد وارد می دانند⌈ اصل بر ملائت و توانایی مالی است و معسر بودن استثنا اما در برخی دادگاهها اصل را بر عسر و اثبات ملائت را بر عهده زن قرار می دهند⌉ و هر 1 سال یا 8ماه و در بهترین حالت 6ماه یک سکه قرار می دهند و مردان همان اقساط را نیز نمی پردازند و با بخش نامه جدید رییس قوه قضاییه امکان جلب و به زندان انداختن مردان فراهم نیست پس اگر دهها هزار سکه طلا هم مهریه قرار گیرد امکان پرداخت آن وجود ندارد. اما این دلیلی بر تعیین مهریه کم از ابتدای زندگی نیست. در برخی اقوال بنابر روایت ضعیف توصیه به مهریه کم شده است اما تعیین میزان مهریه معقول متناسب با شأن زن احترام  و ارج نهادن به وی است. مساله اینجاست که در اغلب موارد مردان حتی همان مهریه کم و یا معقول و یا متناسب با شأن زن را نیز پرداخت نمی کنند و پرداخت مهریه زن که نشان علاقه مرد به اوست موکول می شود به طلاق آن هم نه پرداخت اختیاری بلکه پرداخت اجباری با قهر و زور و اجبار توسط مقام قضا.

دین واقعی این است که در زمان قدیم اگر 4گوسفند یا قطعه ای زمین برای مهریه زوجه مقرر می نمودند در همان ابتدای عقد آن را به زن می بخشیدند تا زن 4 گوسفندش را پس از چند سال به گله ای گوسفند تبدیل کند و از این راه منبع درآمد مستقل و کمک حال خانواده داشته باشد و یا اگر در زمینش کشت و کار می کرد، محصول و سودی عایدش می شد. اما با وضع فرهنگ غلط امروز نه پرداختی بابت مهریه از سوی اکثر مردان به همسر خویش در دوران زندگی زناشویی پرداخت می شود بلکه می بایست دختران نوعروس الزاماً جهیزیه چشم گیری به خانه شوهر آورند و نیز اگر شاغل باشند قسمت قابل توجهی از درآمد خویش را صرف خانه و خانواده کنند وگرنه ممکن است دلیلی شود بر ممانعت از فعالیت اجتماعی و کار کردن همسر خویش. بنظر می رسد همه اینها مصادیقی است از آنکه تعهد برخی از مردان امروز نسبت به قدیم به شدت رنگ باخته است. استثنائات بسیار اما با نگاهی غالب به وضع جامعه امروز این موضوع به راحتی قابل فهم است. این درحالی است که امام جعفرصادق (ع) فرمودند: مردانی که مهریه همسر خویش را نپردازند سارقند. همچنین فرمودند: پیغمبر اکرم (ص) فرمود، خداوند هر گناهی را در روز قیامت می بخشد مگر مهریه ی زن را که اگر نداده باشند...(وسائل، ج 14، ص 26 ) 

 

مطالب پیشنهادی