9:22 1401/04/25

به گزارش مفتاح-مریم ابراهیمی دینانی/ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، فیلسوف و اندیشمند کشورمان جمله زیبایی گفتند که آدمی را به فکر فرو می برد.

«شما نگران شیطان نباشید، بگذارید کار خودش را بکند، اما شما اسیرش نشوید.»
این جمله یعنی هر چیزی در جهان، سر جای خودش هست، و این انسان است که باید همواره مشی انسان بودن خود را انجام دهد. موانع برای رسیدن به رشد و تعالی زیاد است ، به جای جنگیدن با این موانع و سعی در درست کردن کل عالم، باید اسیر موانع نشویم. بدین ترتیب موانع خود به خود محو می شوند.

«فرض کنید، اگر شیطان نبود، خداوند نابودش می‌کرد یا اصلا خلق نمی‌کرد؛ در عالم چه اتفاقی می‌افتاد؟ پاسخ حضار: اصلا رشد نمی‌کردیم و تکامل نبود، چه کسی خوب بود و چه کسی بد؟

(فرض کنید) دروغ معنی نداشت در عالم هستی، آنگاه چه کسی راستگو بود؟ اصلا (راستگو) معنی نداشت. چون دروغ هست، راستی قدرش معین است چون می‌تواند (دروغ) بگوید اما نمی‌گوید.

نگران (شیطان) نباشید! بگذارید شیطان کار خودش را انجام دهد اما شما اسیرش نشوید و مبارزه کنید. اگر مبارزه کردی یعنی مرد میدان هستی. اگر تاریکی نبود، روشنایی چه معنی ای داشت؟ به این (مساله در فلسفه) دیالیکتیک توحیدی می‌گوییم.

اما اگر به این جمله با تامل و تعمق، نگاهی بیندازیم، می بینیم زور و تهدید برای انجام کاری درست، نتیجه عکس می دهد .
دنیا ، درهم تنیده درست و غلط، زشت و‌زیبا، درستی و نادرستی است و زمانی زیبایی نفس انسان ها و تعالی بشریت، مایه مباهات می شود که نادرستی را ببیند، درک کند، اما درستی را انتخاب کند .
زشتی را ببیند ، اما زیبایی را انتخاب کند. شیرینی گناه را دریابد، اما تلخی راستی را برگزیند.
آدمی است و اختیار. فقط باید آن وجه و بعد تعالی را در درون انسان ها رشد داد تا آدمی ، خود قاضی خود شود و خود ، همچون یک تابلو راهنما، مسیر به روشنی را ، انتخاب کند.
درست مثل پاکبان هایی که این روزها، اخبارشان را می شنویم. کیف هایی با محتویات میلیاردی را پیدا می کنند، اما در عین نیاز ، به دنبال صاحب آن میگردند ، تا حق را به صاحبش بازگردانند .
و این نتیجه، تربیت متعالی در انتخاب بد یا خوب، و درستی و نادرستی است .
اگر اختلاس های میلیاردی می بینیم و رانت های سر سام آور و لابی هایی که کشوری را مختل میکند و جیب عده ای را پر ، پای رشد متعالی در تربیت آن دسته انسان ها ، لنگ می زند .
شیطان کار خود را میکند، اما انسان متعالی و رشد یافته ای وجود ندارد که بر آن غلبه کند.ترجیح میدهند، نان شان را در خون دل جماعتی بزنند و بخورند و اینقدر حرام خورده اند، که آتشی که فرو می دهند را احساس نمی کنند . چون خاصیت حرام، بسته شدن چشم و گوش و‌بصیرت است .
بنابراین تربیت دینی و تربیت انسانی، ساختارش را در این قبیل انسان ها از دست داده و باید مسیر جهان بینی شان را عوض کرد !
لعن و‌نفرین شیطان ، کار عبثی است. او همواره بوده و هست و‌خواهد بود. بنگریم، تا چه میزان انسان رشد یافته ای هستیم که از کنار شیطان رد شویم، از او‌پیشی بگیریم، کم رنگش کنیم، اما مغلوبش نشویم.

مطالب پیشنهادی