به گزارش سرویس سیاسی مفتاح نیوز‌ و به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ در خصوص چرایی و چگونگی وضعیت لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی (پالرمو)با دکتر علیرضا امینی تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و پژوهشگر گفت‌ و گویی داشته‌ایم؛ او معتقد است که ایران به دنبال تخلفی نیست که نگران افشای آن باشد و یکی از دلایلی که حاضر به پذیرش این لوایح نیست،‌ تفاوت در تعاریفی است که در آن وجود دارد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

 سر موضوعاتی همچون پالرمو و CFT بحث های بسیاری مشاهده می شود. عده ای بر این تصور هستند که پذیرش این موضوعات سبب حل بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور می شود و گروهی دیگر هم مخالف این موضوع هستند. شما چه نظری دارید؟

امینی: نکته اول این است که چه پالرمو یعنی کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته و چهFATF یعنی بحث های مبارزه با پولشویی، هر دو به لحاظ زبان و رفتاری بحث هایی بسیار مورد تایید و گفتگو‌های خوبی هستند، یعنی این قوانین قوانین بدی نیست، اما در عمل اتفاق دیگری می‌افتد همچون غالب اتفاقاتی که در حوزه بین الملل است، مجری طرح و قوانین براساس تفسیرهای موضوعی خودش به دنبال تحلیل ماجرا است. برای مثال سازمان ملل در متن، موضوع خوبی بوده و مکانی برای نتیجه گیری و جمعی برای اقدام است، اما همین سازمان ملل چشمش را روی بحث بحران بحرین می بندد و در جای دیگر برای یک اتفاق بسیار کوچک فریاد وا اسفا سر می‌دهد، لذا اتفاقی که می‌افتد در اصل این است که امضای قراردادهای پالرمو و CFT به هر صورت به دنبال افشای منابع و گردش‌های مالی ایران است. لازم به توضیح است که ایران به دنبال تخلفی نیست که نگران از افشای آن باشد، اما تعاریف با هم متفاوت است.

تعریف غرب در خصوص مبارزه با تروریسم متفاوت از ایران است

برای مثال تعاریف غرب در خصوص مبارزه با تروریسم متفاوت با تعاریف ایران است. غرب حزب الله را یک گروه تروریستی می‌شناسد؛ در حالی که حزب الله یک گروه مردمی در لبنان بوده و از جانب مردم مورد حمایت است؛ بنابراین مبنای تروریستی برای آن وارد نیست. اگر ایران در اولین قدم حتی لوایح پالرمو و CFT را بپذیرد و آنها را امضا کند، تفاوت رفتاری و شناختی که بین ایران و غرب نسبت به موضوعات وجود دارد، قطعا شروع یک سوءتفاهم جدی و دردسرهای بعدی خواهد بود.

 شبهاتی در خصوص پذیرش این لوایح در میان مردم مطرح است.

امینی: بله کاملا درست است. گفتگوهایی در جامعه مطرح می شود مبنی بر اینکه که اگر لوایح پالرمو و CFT امضا نشود، روابط مالی، پولی و بانکی مان قطع می شود و حتی ممکن است ارتباط مالی مان با سازمان های جهانی قطع شود و در لیست سیاه قرار می گیریم. در این بخش چندین پرسش مطرح می شود مبنی بر اینکه در حال حاضر براساس تحریمی که ایجاد شده است، ما با کجای دنیا روابط مالی و پولی داریم ؟و عملا چه اتفاقی قرار است حادتر از ایجاد تحریم ها نسبت به مبانی کشور ما بیفتد؟ و غرب خصومتی بیشتر از این را به خرج دهد که اگر ما لوایح پالرمو و CFT را امضا نکنیم پله آخرش بدتر شود. اساسا غرب همه تلاشش را بالاخص آمریکا نسبت به تحریم ایران انجام داده است و هم اکنون به این نتیجه رسیده است که هیچ کدام از این مبانی جواب نمی دهد، دیگر چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ کسانی که نگران این اتفاق هستند که اگر لوایح پالرمو و CFT امضا نشود، دچار تحریم های پولی و مالی می شوند؛ مگر الان بانک مرکزی توسط آمریکا تحریم نشده است؟ و قرار است چه اتفاقی بعد از این بیفتد؟ ما اساسا در شرایط تحریم قرار داریم و آمریکا هر آنچه در چنته داشته گذاشته است و چون به نتیجه ای که میخواست نرسیده مدام به دنبال رایزنی و گفتگو با ایران است.

به نظر می رسد بر اساس گفته متخصصان و کارشناسان امضای این لوایج هیچ ثمره ای برای ما نداشته باشد.

امینی: دقیقا همینطور است. سومین نکته ای که می خواستم بگویم همین موضوع است که امضای لوایح پالرمو و CFT هیچ نتیجه و ثمره ای برای ما ندارد، یعنی اگر ایران همچون موضوع برجام مجددا پیش دستی کند و بپذیرد که تمام مباحث مالی خود را شفاف در اختیار بگذارد، اولین اتفاقی که خواهد افتاد این است که امکان دارد در آن کمیسیونی که عربستان، آمریکا و اسرائیل حضور دارند،‌ اطلاعات منتشر شود و ما عملا مجددا یک دایره باطل را دور زدیم. البته دولت قسمتی را بدون هماهنگی با مجلس امضا کرده و پذیرفته است. همچنین در مقطعی توسط وزارت اقتصاد اجرایی شده است. ما در برجام این کار را کردیم که نسبت به جامعه غرب اعتمادسازی را انجام دادیم که این اعتمادسازی نه تنها چیزی نصیب ما نکرد، بلکه هر آنچه اطلاعاتی که داشتیم هم در اختیارشان گذاشته شد.

به نظر شما اگر ایران وارد شود و بپذیرد، پذیرش لوایح پالرمو و FATF چه تضمینی می تواند برای ایجاد فرصت بهتر اقتصادی، مالی و پولی برای ایران داشته باشد؟

امینی: برجام با همه آن تعهدات و  فریادهایی که دولتمردان ایران زدند و به عنوان فتح الفتوح از آن یاد کردند،‌در پایان به هیچ رسید.
حال این چه فرصتی است که مجددا وارد آن شویم و ساختاری از ارتباطات مالی مان را در اختیار غرب قرار دهیم و بعد بگوییم امکان دارد یا ممکن است امتیازی را به ما بدهند،‌ اما امتیازی قطعا نصیب ما نخواهد شد. هم تجربه با غرب به ما نشان داده است و هم اساسا ما در تحریم هستیم و این یک پارادوکس جدی است. نمی توان راه مباحث مالی ما باز شود اما بانک مرکزی مان در تحریم باشد. از طرف دیگر با امضا نکردن لوایح پالرمو و CFT هیچ اتفاق خاصی برای ما نمی افتد؛کما اینکه مدام ما این لوایح را امضا نمی کنیم و آنها نیز مدام فرصت امضای این لوایح را تمدید می‌کنند و فرصت می دهند، زیرا غرب دیگر ابزاری برای مقابله با این موضوع ندارد.

 دولت بر پذیرش این لوایح اصرار دارد.

امینی: معاون اول رئیس جمهور یا دولتمردانی که به دنبال امضای لوایح پالرمو و CFT هستند، مفهوم به کارگیری این لوایح و امضای آن را مدام تکرار می کنند و اصرار می کنند. امضای این قوانین در مجلس تاییدیه گرفت اما در شورای نگهبان تایید نشد؛ بنابراین به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد و مجلس تشخیص مصلحت نظام طبق قانون اگر تا یک زمان مشخص نظرش را اعلام نکند، آنچه مصوب است، نظر شورای نگهبان است، یعنی عملا عدم تایید شورای نگهبان مبنای اصلی قانون می شود. در اینجا این پرسش مطرح می شود که چرا آقایان در دولت اصرار دارند که لوایح پالرمو و CFT باید تایید یا به کار گرفته شوند؟ در خوشبینانه ترین حالت به نظرم عدم باورپذیری نسبت به اینکه هیچ چیز برون زایی برای ایران شکل نخواهد گرفت، دلیل این اصرار است و این ریشه تاریخی در دولتمردان است که متاسفانه تنها راه نجات ما را در غرب می بینند، دارد.باید به این دولتمردان گفت اقتدار درون زا است و از بیرون چیزی به شما نخواهند داد.

در نگاه بدبیانه چه تحلیلی دارید؟

امینی: بله نگاه های بدبینانه ای نیز وجود دارد که این افراد، مسئول، عامل و نیرویی هستند که می خواهند کشور را به سمت بحران ببرند و ما نمی خواهیم چنین نگاه بدبینانه ای به مساله داشته باشیم اما با نگاه خوشبینانه این که مسئولان دولت درکی از این اتفاقات ندارند و به یک تفکر لیبرالی معتقد هستند که تنها راه نجات غرب است، لذا براساس این تفکر، تربیت و سابقه ای که این افراد نسبت به غرب دارند، هر مستمسکی را ایجاد می کنند تا جامعه را به سمتی ببرند که اگر لوایح پالرمو و CFT امضا شوند، چه حسناتی دارند و اگر چنین نشود چه تخریب و آسیب هایی به جامعه می رسد. متأسفانه برای این مساله هم به جعل و دروغگویی روی آورده اند.کاری که معاون اول رئیس جمهور کرد، نه تنها در شأن یک نظام و دولت اسلامی  نیست بلکه در شان یک سیاستمدار بین المللی نیز نیست که برای اثبات چیزی آن را به نظر مقام معظم رهبری منوط کنند. دولت این بازی را در برجام هم کرد و زمانی که نتیجه ای از آن نگرفتند، مدام تاکید کردند که مقام معظم رهبری مطلع بودند، این در حالی است که مقام معظم رهبری در تمام بیانات اعلام کردند که مراقب دست چدنی در دستکش باشید. ایشان نگفتند که گفتگو نکنید، اما گفتند مراقب باشید توطئه ای در کار است. اتفاقی که هم اکنون دولت به سمت آن می رود و لیدر اتفاق اخیر هم آقای جهانگیری بوده است. او یک فضاسازی غیر منطقی و دروغ پردازی ایجاد کرده که با آن مردم را دچار دوگانگی می کند.

 این رویکرد چه تبعاتی دارد و چه برخورد قانونی لازم است تا این موارد تکرار نشود؟

امینی: ببینید یک چالشی در کشور صورت می گیرد مبنی بر اینکه یک مقام رسمی دولتی بیانیه ای را در کلام می گوید و ۲۴ ساعت بعد دفترش آن را اصلاح می کند و یا عنوان می کند که منظورمان این نبود. اما تا گذشت آن ۲۴ ساعت، جامعه ملتهب می شود، مخالفان عقب کشیده می شوند و حتی توسط مردم مورد مواخذه قرار می گیرند که وقتی مقام معظم رهبری که فصل الخطاب نظام است، موضوعی را تائید کرده است، پس چرا شما مخالف هستید؟ پس عملا هجمه ای ایجاد می شود. بسیاری از افراد نیز پس از شنیده پیام به دنبال این که آیا پیام داده شده واقعیت دارد یا ندارد، نمی روند و تنها از سوی خواص شاهد هستیم که به دنبال واقعیت پیام می روند؛ بنابراین عموم مردم باور می کنند که قرار است اتفاق مذکور در کشور بیفتد و تعدادی از افراد در کشور کارشکنی می کنند. معقتدم دولت آقای روحانی بسیار حرفه ای به سمت خودی و غیر خودی کردن نظام می رود و اعضای این دولت مدام معتقد هستند ما می خواهیم کاری را انجام بدهیم و نمی گذارند. یعنی رهبری موافق بوده و بقیه اجازه نمی دهند که تایید شود.این اتفاق قطعا جامعه را با بحران رو به رو می کند و یک سردرگمی می آورد و ذهن مطمئن مردم را به دولتمردان و نظام شان به ناامنی می کشاند. این اتفاق آینده روشنی را برای نظام نخواهد داشت. قطعا دستگاه قضا باید وارد موضوعاتی همچون موضوع سخنان معاون اول رئیس جمهور شود. قوه قضائیه باید قبل از این اتفاق جهت پیشگیری اعلام کند از این به بعد اگر کلامی توسط گوینده ای گفته شود و بعد آن تکذیب شود، حتما گوینده باید بار قانونی کلام اش را بپذیرد، شاید اگر این اتفاق بیفتد دولتمردان دست از این جریان سازی هنرمندانه بردارند.

 البته اینچنین اظهاراتی که اخیرا دولت بر آن مدام تأکید دارد،‌ سبب دوقطبی شدن در جامعه می شود…

امینی: به نظرم همه این ها برنامه ریزی دقیقی برای جریان سازی و دوقطبی کردن در جامعه است. دولت آقای روحانی به دنبال خودی و غیرخودی کردن است. او مدام به دنبال این است که مطرح کند تعدادی در کشور هستند که نمی گذارند کار کند. نکته ای که باید در خصوص بحث های جریان سازی دقت خاصی به آن شود، این است که ما مدام و با نزدیک شدن به انتخابات شاهد ایجاد مباحث فرافکنی از طرف دولت هستیم.این اتفاق هوشمندانه و برنامه ریزی شده و هدفمند است و قطعا این اتفاق می تواند منجر به جریان سازی شود که نظام را دچار مسأله کند. بنظرم باید سیستم های امنیتی و اطلاعاتی کشور هوشیاری بیشتری را داشته باشند و نگذارند جریان سازی که در کشور صورت می گیرد، باعث شود اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان با خدشه رو به رو شود.

مطالب پیشنهادی