احمدرضا دلیران فیروز تحلیلگر راهبردی سیاست: مکانیسم ماشه نشان از ضعف و ناتوانی ظریف در مذاکرات است

مصاحبه اختصاصی با احمدرضا دلیران فیروز تحلیل گر راهبردی سیاست و عضو شورای سیاستگذاری ماهنامه بین المللي دیپلماسی در رابطه با انتخابات 2020 آمریکا
به گزارش سرویس بین الملل مفتاح نیوز؛ در میان نسل جوان کنشمند در عرصه سیاست هستند افرادی که وضعیت موجود سیاسی جهان را در ترازوی تحلیل های مستحکم خود سبک و سنگین می کنند. احمدرضا دلیران فیروز نیز از کنشگران سیاسی جوانان و فرهیخته ای است که از سال های پیش همه وزن کشی های سیاستمداران بین المللی را مورد مداقه قرار می داد.
انتخابات اخیر ریاست جمهوری در آمریکا و همه جنجال هایی که پیرامون آن، از طریق رسانه ها تاثیر گذاری خود را باقی می گذاشت باعث نشد تا زوایای پیدا و پنهان آن را مورد نسیان و فراموشی قرار دهیم.
مقالات و آثار نوشتاری و گفتاری این تحلیل گر راهبردی سیاست ما را بر آن داشت تا به بهانه انتخاب جو بایدن دموکرات و از میدان به در بردن دونالد ترامپ جمهوری خواه در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا، با وی به گفتگو بنشینیم و آرا و نظرات تحلیلی وی را جویا شویم.
زوایایی که احمدرضا دلیران فیروز از آن به منظر انتخابات اخیر آمریکا نظر افکنده است بدون شک قابل تامل است.

از سوابق احمدرضا دلیران فیروز میتوان به عضو هیئت مدیره پژوهشکده مطالعات راهبردی فلسطین، عضو اصلی کمیته جوانان دفتر مشورتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاون امور جوانان انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران، مشاور امور اجتماعی فراکسیون روابط عمومی و رسانه مجلس دهم و عضو شورای اطلاع رسانی و امور بین الملل فدراسیون گلف جمهوری اسلامی ایران اشاره نمود.

مطالعه این آرا در گفتگوی اختصاصی زیر خالی از لطف نخواهد بود:

برداشت شما از رفتار سیاسی ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا چیست؟ آیا همانطور که همگان می گویند او در افکار و انتخاب آمریکایی ها دگرگونی های خاصی ایجاد کرد؟
* ریچارد اِ ِ ن هاس رئیس جمهوری خواه شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا در توصیف دونالد ترامپ، وی را پوپولیست شکننده کلیه نُرم ها و نماد جامعه دوقطبی آمریکای کنونی میداند.
هر چند ترامپ در عمل بازنده انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ بود ولی رای وی به نسبت سال ۲۰۱۶ بیش از ده میلیون افزایش یافت و وی را تبدیل به دارنده دومین رای بالا در تاریخ انتخابات های ریاست جمهوری آمریکا کرد.
این نشان میدهد که ترامپ فارغ از شکست در انتخابات به خوبی توانست حامیانش و حزب جمهوری خواه را برای خود بسیج کرده و رای آن ها را به دست آورد.

پس علت عدم توفیق ترامپ چه بود؟
* ترامپ هر چقدر در اتحاد و جلب آرای حامیان خویش موفق بود در جلوگیری از افزایش آرای منفی بر علیه خود در فضای دو قطبی انتخابات ۲۰۲۰ ناموفق عمل کرد.
یکی از سیاست های کارزار انتخاباتی جو بایدن بالاخص در هفته های مانده به روز رای گیری ترویج شعار هر کس به غیر از ترامپ، در بین رای دهندگان بود.
این یعنی ترغیب عده زیادی از رای دهندگان ناراضی آمریکایی به رای به هر کسی به غیر از ترامپ که عمدتا طیفی بودند که طی چهار گذشته از سیاست های وی احساس ناراحتی و خستگی میکردند و آن ها را تحریک آمیز، تفرقه انگیز و نژاد پرستانه میدانستند.
جو بایدن هوشمندانه توانست با طرح شعار نبردی برای احیای آمریکا، انتخابات ۲۰۲۰ را تبدیل به یک نظرسنجی درباره ترامپ کند.
به طور مثال نِیل اِسروکا سخنگوی گروه دموکراسی برای آمریکا گفته بود که این انتخابات برای همه ما یک همه پرسی برای دونالد ترامپ است.
در این میان موارد مهم دیگری نیز بخت دموکرات ها را در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ افزایش داد که مهم ترین آن شیوع روز افزون ویروس کووید ۱۹ در ایالات متحده و میزان بالای مرگ و میر آن در این کشور بود که تا روز انتخابات سوم نوامبر به عدد بیش از ۲۳۰ هزار نفر رسیده بود.

یعنی معتقدید این پاندمی هم مزیدی بر علت بود و عرصه را به ترامپ تنگ کرد؟
* بله. کووید ۱۹ را شاید بتوان مهم ترین عامل شکست دونالد ترامپ در این ک انتخابات دانست و دلیل آن مقاومت در پذیرش خطرات این بیماری و نحوه عملکرد و مدیریت بحران توسط وی، بالاخص در ماه های ابتدایی شیوع این ویروس بود.
در طرف مقابل کارزار انتخاباتی جو بایدن تمرکز خود را بر خطر شیوع ویروس کووید ۱۹، میزان بالای مبتلایان و مرگ و میر در ایالات متحده و انتقاد شدید از نحوه مدیریت دونالد ترامپ قرار داد و این یکی از دلایل اصلی پیشی گرفتن مداوم نامزد دموکرات ها در نظرسنجی های معتبر بود.
اما باید این واقعیت را هم پذیرفت که حتی در این شرایط حاد کرونایی که انتقادها و تبلیغات منفی از عملکرد دونالد ترامپ در بالاترین سطح خود قرار داشت و میزان تلفات روزانه این کشور گاه حتی به بیش از یک هزار نفر در روز میرسید، وی موفق شد بیش از ۴۷ درصد آراء و در حدود ۷۳ میلیون رای به دست آورد، این در صورتی بود که ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶ کمتر از ۶۳ میلیون رای کسب کرده بود.
این مسئله بیانگر آن است که هر چند آمریکا و جهان از زمامداری ترامپ حداقل برای ۴ سال آتی رها شده اما این به هیچ وجه به معنای پایان ترامپ و پایان پوپولیسم و ترامپیسم، بالاخص در جامعه بشدت دو قطبی آمریکا نخواهد بود و حتی پیش بینی میشود که ترامپ بتواند جایگاه ویژه خود را در حزب جمهوری خواه مستحکم تر کند و به نوعی تاثیر و اراده خود را در این حزب بیش از پیش تثبیت کند.

آیا عوامل دیگری هم در این روند موثر بودند؟
* بله. یکی دیگر از عوامل کمک دهنده به کارزار انتخاباتی جو بایدن بحران پیش آمده از قتل جورج پری فلوید جونیور در مه سال ۲۰۲۰ توسط پلیس مینیاپولیس بود که منجر به شکل گیری اعتراضات گسترده به کشته شدن وی و رفتار خشونت آمیز پلیس شد که از کلان شهر سینت پال مینیاپولیس ایالت مینه سوتا در شمال آمریکا و توسط عمدتا آمریکایی های آفریقایی تبار آغاز و به بیش از ۳۰ شهر دیگر ایالت متحده تَسری یافت و موجب اوج گیری جنبش اجتماعی بین المللی matter lives Black یا جان سیاهان مهم است شد و زمانیکه به آمار رای بیش از ۹۲ درصدی سیاهپوستان در بسیاری از ایالت های کلیدی آمریکا به جو بایدن، بالاخص در ایالت کلیدی و عموما جمهوری خواه جورجیا و سایر ایالت ها دقت می کنیم متوجه همبستگی جامعه سیاه پوست و آفریقایی تبار آمریکا بر علیه دونالد ترامپ و به نفع جو بایدن میشویم.
البته ذکر موارد گفته شده به هیچ وجه نافی ویژگیهای شخصیتی جو بایدن نیست.
دونالد ترامپ از بیش از یکسال مانده به انتخابات متوجه خطر جو بایدن به نسبت سایر کاندیداهای دموکرات، بالاخص سناتور چپ گرای ایالت ورمانت، برنی سندرز شده بود و ماجرای اوکراین گیت که افشای فشار دونالد ترامپ بر ولودیمیر زلنسکی همتای اوکراینی اش برای کمک به پیشبرد تحقیقاتی با هدف آسیب زدن به جو بایدن نامزد پیشتاز دموکرات ها بود نشان از حساسیت ویژه ترامپ بر روی بایدن داشت.
جو بایدن بر خالف برنی سندرز سوسیالیست متعلق به جناح لیبرال حزب دموکرات با ۸ سال سابقه معاون ریاست جمهور ایالات متحده است و ترامپ به خوبی می‌دانست که جامعه سرمایه داری آمریکا فارغ از اقبال های ابتدایی و زودگذر در نهایت به برنی سندرز سوسیالیست روی خوش نشان نخواهد داد و سیاست های چپ گرایانه سندرز موجب انشقاق شدید در خود حزب دموکرات و حتی مانع از جمع آوری کمک های مالی مکفی دموکرات ها برای وی میشود و از این رو بود که ترامپ متمایل به رقابت با سندرز بود تا بایدن، زیرا ترامپ آگاه بود که چپ ها نمیتوانند در نهایت در ایالات متحده رئیس جمهور تعیین کنند.
از سویی دیگر ترامپ میدانست دو رقیب جدی دیگر بایدن، یعنی کاملا هریس سناتور ایالت کالیفرنیا و سناتور ایالت ماساچوست الیزابت وارن به دلیل آن که سیستم اجتماعی ماسکولیسم آمریکا پذیرش یک رئیس جمهور زن را ندارد، نمیتواند جایگاه ریاست جمهوری وی را تهدید کند.
هر چند که در ادامه کارزار انتخاباتی، جو بایدن در حرکتی تاکتیکی، کاملا هریس ۵۶ ساله جاه طلب و با استعداد را به معاونت خود برگزید.
انتخاب خانم هریس سیاه پوست و میانه رو با ریشه های دو نژادی که مایه الهام زنان، بالاخص زنان رنگین پوست آمریکایی محسوب و به عنوان کسی که ادامه دهنده راه اشخاصی همچون الا بیکر، سپتیما کلارک و فنی لو همر شناخته میشود توان ویژه ای به کارزار انتخاباتی بایدن و دموکرات ها بخشید.

به اعتقاد شما آیا می شد حدس زد که ترامپ زیر بار نتیجه نهایی نرود؟
* احتمال نپذیرفتن نتیجه انتخابات در صورت شکست ترامپ توسط وی از قبل پیش بینی میشد.
یکی از دلایل مهم آن نیز به شخصیت نارسیسیست دونالد ترامپ باز می گردد که در فضای بشدت دو قطبی انتخابات تشدید شده است.
ترامپ همیشه خود را یک شخصیت ضد بروکراسی و ضد ساختار معرفی کرده و به همین علت همیشه ساختار قدرت را در مقابل خود تصور می کند و بر همین اساس پذیرش شکست اصلا برای وی راحت نخواهد بود و از این رو بر روی استراتژی تقلب بزرگ سازمان یافته بر علیه خود تاکید دارد.

از منظر حقوقی ادعاهای ترامپ عملا تاثیر خاصی نخواهد داشت زیرا در قانون اساسی ایالات متحده اجرا و نظارت بر اجرای انتخابات بر عهده همه ایالت ها است که هر کدام نیز قوانین انتخاباتی خاص خود را در این زمینه دارند از این رو ترامپ باید در ابتدا،

ادعاهای خود را در ایالت های مورد مناقشه در دادگاه های ایالتی بصورت شکایت طرح کند و بسیار بعید است که این شکایات از حیث حقوقی قابل دفاع باشد.
نکته دیگری که موجب کمرنگ شدن ادعاهای ترامپ می‌شود تناقض رفتاری وی و تیم حقوقی اش در ایالت های مختلف است.
ً مثلا وی در ایالت آریزونا که در ابتدا با فاصله زیادی عقب بود خواهان ادامه شمارش آراء بود ولی در ایالت های پنسیلوانیا، جورجیا، ویسکانسین و میشیگان که در ابتدا از جو بایدن جلو بود خواهان توقف شمارش آراء شد و بعد که مجددا در این چهار ایالت از بایدن عقب افتاد خواهان ادامه شمارش آراء شد و این تناقض ها، در کنار عملکرد ضعیف تیم حقوقی کمپین انتخاباتی وی و وکیل شخصی اش رودی جولیانی نشان از دست پایین و شانس کم وی در ادامه این نزاع حقوقی و انتخاباتی دارد.
اما آنچه که از شخصیت خاص ترامپ انتظار می رود، ممکن است در صورت اصرار وی بر زیر سوال بردن نتیجه انتخابات و عدم پذیرش شکست شاهد هرج و مرج، اردوکشی های خیابانی و درگیری های مسلحانه در بین طرفداران هر دو نامزد انتخابات باشیم.

تاثیر رفتار سیاسی تیم جدید به چه صورت خواهد بود؟
* در ابتدا باید منتظر ماند و دید که در نهایت جو بایدن چه کسی را می خواهد در وزارت امور خارجه جانشین مارک پمپئو کند.
تا به اینجا نام های متنوعی برای تصدی این سمت از سوزان رایس و وندی شرمن گرفته تا ویلیام برنز، سامانتا پاور، نیکوالس برنز، آنتونی بلینکن، کریس مورفی و کریس کونز شنیده شده است که شانس آنتونی بلینکن بیشتر است.

این انتخاب برای وزیر امور خارجه می تواند بر منطقه و آسیا نیز تاثیری خاص داشته باشد؟
* غرب آسیا یکی از مناطق راهبردی و ژئوپلیتیکی بسیار بحران خیز و پر تنش جهان است.
آمریکا از یک سو در این منطقه به عربستان و امارات و قطر و بحرین و سایر کشورهای عربی منطقه فروش تسلیحات نظامی دارد و پایگاه های نظامی خود را در آنها گسترش داده و از رژیم صهیونسیتی حمایت نظامی و مالی میکند و از سویی دیگر از ابزار تحریم های همه جانبه بر علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده میکند و این نشان از رقابت های ژئوپلیتیک و تعارضات و پیچیدگی بی شمار این منطقه دارد.
ترتیبات امنیتی و رویدادهای ژئوپلیتیک منطقه جنوب غرب آسیا بیشتر از آنکه تحت تأثیر ساختار ژئوپلیتیک جهانی باشد متاثر از رقابت های منطقه ای و رفتارهای جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی به عنوان دو قدرت بزرگ و رقیب منطقه ای است.
از سویی دیگر کشورهای دیگر این منطقه از جمله عراق و سوریه دارای چالش های ژئوپلیتیکی بسیاری هستند از جمله عراق که مخلوق سیاست ژئوپلیتیکی فرا منطقه ای است.
از این رو این منطقه پیچیده و پر تنش، همیشه مستعدد وقوع رویارویی های پیش بینی نشده است.
اما در نهایت بعید می دانم که سیاست های کلی ایالات متحده آمریکا در این منطقه که شامل حمایت از رژیم صهیونسیتی، حضور نظامی در منطقه، فروش تسلیحات نظامی و تحریم جمهوری اسلامی ایران است تغییر چندانی با به روی کار آمدن دموکرات ها به جای جمهوری خواهان بکند.
هر چند هر ازگاهی صداهای خفیفی از بین دموکرات های کنگره در جهت عدم فروش تسلیحات نظامی به عربستان سعودی به گوش میرسد اما در کل بعید است که ایالات متحده آمریکا به راحتی چشم بر روی این تجارت پر سود ببندد.

پیش بینی شما از واگذاری صندلی قدرت در آمریکا چیست؟ ممکن است شاهد ناآرامی هایی هم باشیم؟
* از منظر قانونی ۲۰ ژانویه رئیس جمهور منتخب باید در روز مراسم تحلیف ریاست جمهوری در حضور رئیس دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کند.
قطعا ترامپ باید در این روز کاخ سفید را ترک کند و کلیه امکانات و اختیارات از وی سلب و در اختیار رئیس جمهور منتخب قرار خواهد گرفت.
در شرایطی بسیار نادری که به هر دلیلی پیروزی بایدن تا آن روز در این انتخابات تایید نشود که البته بسیار بعید است، در روز ۲۰ ژانویه به طور موقت رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده که در حال حاضر بر عهده خانم نانسی پلوسی دموکرات است سرپرست ریاست جمهوری خواهد شد و این یعنی در هر صورتی دونالد ترامپ باید در روز ۲۰ ژانویه کاخ سفید را ترک کند حتی بصورت موقت.
اما از منظر اجتماعی در فضای بشدت دو قطبی آمریکا که هر دو نامزد هم به آن دامن زده اند احتمال هرگونه تنش و درگیری حتی مسلحانه نیز وجود دارد به ویژه اینکه خرید سالح در ایالات متحده آمریکا بسیار آسان است و طبق آمار رسمی در سه هفته اخیر فروش سلاح های سبک و نیمه سنگین رکورد شکسته و حتی فروشگاه های عرضه تسلیحات نظامی با کمبود کالا به جهت تقاضای زیاد مواجه شده اند!

مقام معظم رهبری در این باره فرمودند برای ما تفاوتی ندارد که نتیجه این انتخابات چه خواهد شد.طبعا در این خصوص مشی ما از پیش مشخص خواهد بود.
* ما نباید نگاهی خوش بیانیه و بالاخص توام با خوش خیالی به انتخاب جو بایدن داشته باشیم و به این تحولات دل ببندیم.
هر چند رئیس جمهور منتخب آمریکا هر از چندی از طریق مشاورانش خبر بازگشت به توافق هسته ای یا همان برنامه جامع اقدام مشترک را داده اما واقعیت این است که همانطور که خانم وندی شرمن معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در دوران باراک اوباما نیز اشاره کرده سال ۲۰۲۱ سال ۲۰۱۶ نیست.
تحریم های همه جانبه ترامپ بر علیه ایران طی ۳ سال گذشته کار را تا حد بسیاری پیچیده کرده و برجام تا حد بسیاری از هم گسیخته شده و از طرفی هم بایدن ممکن است تحریم های ترامپ را برای خود عامل مهم و موثری در جهت امتیاز گرفتن از جمهوری اسلامی ایران و از آن سو در جهت گرفتن امتیازات اقتصادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بالاخص عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کویت بداند.

پس مواضع جدید دولت ما در قبال انتخاب بایدن می تواند بسیار تاثیر گذار باشد؟
* بله. بدون شک. همه ما به خوبی می‌دانیم که تحریم ها، خسارات بسیاری به اقتصاد کشور زده اما متاسفانه مواضع هیجان زده مقامات دولتی ما به ویژه رئیس جمهور حسن روحانی و وزیر امور خارجه محمدجواد ظریف از پیروزی جو بایدن و درخواست های مکرر از ایالات متحده آمریکا برای بازگشت به برجام و لغو سریع تحریم ها بر خلاف الگوهای رفتاری حاکم بر تحولات بین المللی و اصول سه گانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی اصل عزت، حکمت و مصلحت است و این خطای استراتژیک و تاکید غیر اصولی و مکرر بر اهرم تحریم ها می تواند دست بالای جمهوری اسلامی ایران را دچار اشکال و قطعا آمریکایی ها را دچار زیاده خواهی، خطا و سوء برداشت در قضاوت، تحلیل و تصمیم گیری در پرتو ماهیت بازی یک سر برد کند!
اما اگر بخواهم به تفاوت های جو بایدن با دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی اشاره کنم این است که بایدن ساختار وزارت امور خارجه اش را با دیپلمات های با سابقه تر و تحصیلکرده تری به نسبت دوران ترامپ باز سازی خواهد کرد و در مورد توافق هسته ای و یا برنامه جامع اقدام مشترک وی در ابتدا سعی خواهد کرد مذاکراتی را با متحدان اروپایی آمریکا یعنی انگلیس، آلمان و فرانسه در این رابطه انجام دهد و بعد از آن با روسیه و چین برای راه مناسب احیای توافق هسته ای مشورت کند.
از طرفی جمهوری اسلامی ایران نیز در صورت تصمیم حاکمیت در جهت احیای برجام باید ابتدا نقص های حقوقی و فنی برجام بر علیه ایران که کم هم نیستند از جمله الزام آور نبودن آن و دادن حق فعال کردن مکانیسم ماشه به صورت جداگانه به هر یک از اعضای ۵+۱ را که متاسفانه نشان از ضعف شدید و توان ناکافی محمد جواد ظریف در مذاکرات سال ۲۰۱۵ داشت را برطرف کند.
بنده شخصا اعتقاد دارم دلیل اصلی ترغیب ترامپ برای خروج از توافق هسته ای غیر الزام آور بودن آن بود و دیدیم که ایالات متحده آمریکا بدون پرداخت هیچ غرامت و هزینه ای توانست از آن خارج شود.
واقعیت آن است که ظریف نتوانست هیچ ضمانت اجرایی محکمی را برای ایران در جهت عدم نقض تعهدات توسط طرف مقابل بگیرید و ما از این نقطه آسیب دیدیم.
برجام نه یک معاهده بین المللی بلکه صرفا یک تفاهم نامه ساده، غیر الزام آور و دواطلبانه و با ماهیت صرفا سیاسی و بدون تصویب کنگره و سنای ایالات متحده آمریکا و صرفا مبتنی بر تضمین امضای جان کری وزیر وقت امور خارجه آمریکا و خوش بینی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران بود.

منبع:ماهنامه بین المللي دیپلماسی/خبرنگار:فرزین سوادکوهی

مطالب پیشنهادی