18:17 1402/02/10

خبرنگار مفتاح/منیره فهامی: سبک زندگی ناظر به مسائلی است که متن زندگی انسان را در دنیا شکل می دهد. به عبارتی، وقتی از چگونگی زیستن مومنانه سخن می گوییم، تمام مسائلی را که آدمی در متن زندگی با آن مواجه است باید مد نظر قرار دهیم و از این رو گستره سبک زندگی عرصه وسیعی از رفتار آدمی با خدا، خود، خانواده، جامعه و حتی طبیعت را در بر می گیرد.
در کتاب سبک زندگی آمده است:سبک زندگی با مفهوم عقل معاش که همان شیوه زیستن است؛ یکسان است؛ یعنی عقلی که به انسان می گوید چطور باید زندگی کرد. محمدباقر پورامینی نویسنده این کتاب معتقد است که کار کرد این عقل در راستای چگونگی تدبیر زندگی، چاره اندیشی درباره معضلات و مشکلات زندگی، تلاش برای هماهنگی با قوانین شرعی و سازگاری با آن ها در ساماندهی زندگی مناسب و مطلوب قرار دارد؛ تا انسان را به حیات مومنانه رهنمون کند. این نوع عقل در این احادیث همان عقل معاش است.در غررالحکم آمده است:(( بهترین دلیل بر زیادتی عقل حسن تدبیر است.)) از امام رضا علیه السلام نیز در تحف العقول نقل شده است که می فرمایند:((مهربانی با مردم نیمی از عقل است.)) سبک زندگی اسلامی و عقل معاش توجه به اجرای اسلام با همه ابعاد آن در تمام عرصه‌های زندگی آدمی است و می‌توان در دسته بندی مشخص و با ملاحظه ارتباطات سه گانه انسان با خدا، خود و خلق، زندگی مومنانه ای ساخت و با تکیه بر متن سخن و سیره معصومان علیهم السلام شیوه زیستن را مشق کرد.

*الگو خواهی در سبک زندگی اسلامی، ریشه در ارزش پرستی آدمی دارد.
معارف اسلامی ما در بردارنده همه نیازهای انسانی است که سبک و فرهنگ زندگی زیبایی ارائه می‌دهد. این سبک در قالب مجموعه ای کامل بر همه مسائل انگشت می گذارد که متن زندگی انسانی را در دنیا شکل می دهد. از طرفی نقش الگوهای رفتاری در ساخت زندگی حیات بخش بسیار مهم است. انتخاب و آشنایی با الگوهای کامل و درست همچون ائمه اطهار علیهم السلام به خصوص تکیه بر شخصیت علی بن موسی الرضا علیه السلام به عنوان امامی که ما ایرانیان به خاطر وجود بارگاه با عظمتش در ایران با ایشان انس و الفت بیشتری داریم؛ می تواند در انتخاب سبک درست زندگی نقش بسیار مفیدی داشته باشد؛ چون هر انسان مومنی برای دستیابی به معیارزندگی، در پی یافتن الگوی پسندیده است تا خود را با آن مقایسه کند و زندگی خویش را با رنگ آن بیاراید. الگو خواهی و قهرمان پرستی، ریشه در ارزش پرستی آدمی دارد.

*سبک زندگی اسلامی متکی بر سیره معصومین (ع)است
سیره در زبان عربی از ماده ((سیر)) است.سیریعنی حرکت، رفتن، راه رفتن و ((سیره)) یعنی نوع راه رفتن. به عبارتی سیره بر وزن فعله است که در این وزن، واژه برنوع عمل دلالت می کند. سیر یعنی رفتن و سیره یعنی نوع و سبک رفتن.در مجموع می توان سیره را به معنای نوع و سبک رفتار دانست.با توجه به شناخت مفهوم سیره، وقتی از سیره امام رضا علیه السلام یاد می کنیم به واقع در پی شناخت سبک و اسلوب رفتار امام در حوزه های مشخص هستیم.
بنابراین سبک زندگی به مسائلی برمی‌گردد که متن زندگی انسان را در دنیا شکل می دهد. بدیهی است؛تکیه بر سبک زندگی اسلامی متکی بر سیره و توصیه‌های معصوم خواهد بود و زندگی مومنان از زاویه متن زندگی امام، رفتار، روش و حتی توصیه ایشان ترسیم می‌شود. برای بدست آوردن سبک زندگی اسلامی در ادامه به بیان الگوهای رفتاری و سیره امام رضاعلیه السلام؛همچون: معاشرت با مردم،ساده زیستی عملی وپرهیز از اشرافی گری، مهرورزی و جذب حداکثری می پردازیم.

*امام رضا علیه السلام درمعاشرت نیکو سرآمد بود
ذهبی در کتاب سیراعلام النبلاء می نویسد: نوع برخورد و معاشرت پسندیده امام به گونه‌ای بود که بدون استثنا در دلهای مردم نفوذ فراوان داشتند. همواره متبسم و خوش رو بودند.در کتاب کافی آمده است که ایشان می فرمودند:(( عیسی علیه السلام می گریست و می خندید؛ ولیکن یحیی می گریست و نمی خندید. سیره عیسی علیه اسلام نیکوتر است.)) امام در معاشرت نیکو سرآمد و مثال زدنی بودند. در کشف الغمه اربلی آمده است که ابراهیم بن عباس می گفت:((امام رضا علیه السلام با سخن هرگز به هیچکس جفا نکرد و کلام کسی را نبرید تا مگر شخص از گفتن باز ایستد.حاجتی را که می توانست برآورده سازد، رد نمی کرد. پاهایش را دراز نمی کرد و هرگز روبروی کسی که نشسته بود تکیه نمی داد و هیچ کس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمی داد. هرگز آب دهان بر زمین نمی افکند و در خنده اش قهقهه نمی زد؛ بلکه تبسم می نمود.)) در عیون اخبارالرضا آمده است؛مردم به راحتی به حضور امام می رسیدند و خواست و سوال خویش را مطرح می‌کردند؛ زیرا حضرت بعد از اینکه ازنماز و سجده خود فارغ می شدند، جلوس می کردند؛ مردم در خدمتشان حاضر می‌شدند و احتیاجات خود را عرضه می داشتند.

امام علیه السلام با مردم بسیار نرم و آرام سخن می گفتند و درباره کسی سخن ناروا بر زبان نمی راندند.
هرکس با وی صحبت می کرد آن حضرت به سخنان او گوش می دادند و تا مطلب او تمام نمی‌شد، سخن او را قطع نمی کردند. این سفارش را به یاران خود می فرمودند:(( هرگاه با مردی حضوری خواستی سخن بگویی او را با کنیه مخاطب قرار بده و هرگاه خواستی از کسی که غایب است سخن بگویی او را با نامش عنوان کن.)) امام رضا علیه السلام با زیردستان و خادمان خود با مهربانی و ملایمت رفتار می کردند. هنگامی که تنها می شدند همه آنان را از بزرگ و کوچک جمع می کردند و با آنان سخن می گفتند.ایشان به آنان انس می گرفتند و آنان با او.

در تنهایی هنگامی که برای امام غذا می آوردند، آن حضرت خادمان و حتی دربان و نگهبان را بر سر سفره شان می نشاندند و با آنها غذا می خوردند. چرا که معتقد بودند پروردگار همه یکی است،پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است. (کافی،ج۸)
حضرت همچنین به آمد و شد مومنان با یکدیگر تاکید داشتند و می فرمودند؛ ((سخاوتمند از غذای مردم می خورد تا مردم هم در سر سفره او حاضر شوند و از غذاهای اوبخورند؛ اما بخیل برای اینکه مردم از طعام اونخورند، از خوردن طعام دیگران خودداری می کند.))(کافی،ج۴) ایشان مهمان را دوست می داشتند و بر اکرام او اصرار می ورزیدند.در کافی آمده است؛ شبی امام مهمان داشتند. در میان صحبت چراغ نقصی پیدا کرد.میهمان دستش را دراز کرد تا چراغ را درست کند. امام نگذاشتند و خود این کار را انجام دادند و فرمودند:(( ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی گیریم.)) امام در کنار تاکید بر معاشرت کریمانه با مردم، درباره معاشرت با اشرار هشدار می دادند. در تفسیر العیاشی در این خصوص آمده است که امام علیه السلام فرمودند:(( هرگاه شنیدی مردی حق را انکار یا تکذیب می نمایند یا اهل حق را دشنام می دهد، از نزد او برخیز و با او همنشین مشو.))
امام رضا علیه السلام در ارتباط با مردم دارای احسان و دستگیری بودند؛ زیرا انفاق و دستگیری از ارکان مهم رابطه فرد با جامعه است. امام احسان فراوانی داشتند و به تنگ دستان در نهان و در تاریکی شب صدقه می دادند تا ایشان شرمنده نشوند. احسان حضرت رضا علیه السلام مرزی نداشت. ایشان حتی پیش از شروع به خوردن غذا نیز سهم فقیران را جدا می کردند. در کتاب کافی آمده است که هرگاه امام سر سفره غذا می نشستند ظرفی نزد آن جناب قرار می دادند و حضرت قبل از این که شروع به میل کردن غذا بفرماید از غذاهای گوناگون در آن ظرف می گذاشتند؛ سپس می فرمودند آن غذا را به فقرا بدهند. حضرت رضا علیه السلام در این هنگام آیه شریفه((فلا اقتحم العقبه)) را قرائت می کردند و می فرمودند:(( خدای متعال می دانست که همه بندگانش قدرت ندارند برده بخرند و آزاد کنند. از این رو اطعام مساکین را مانند آزاد کردن بردگان تلقی کرده است و از این طریق بندگانش را به طرف بهشت راهنمایی کرده است.))
ایشان در معاشرت با مردم حقوق ایشان را رعایت می کردند و بسیار خوش خلق بودند. به عیادت بیماران می رفتند و این کارها را به دیگران نیز توصیه می کردند. در لوامع صاحبقرانی آمده است که ایشان فرموده اند:((هریک از شما که بیمار شوید برادران مومن خود را اعلام کنید تا شما را عیادت کنند که هر مومنی را اقلا یک دعای مستجاب است. شاید که آن نصیب شما شود.))

*ساده زیستی به صورت عملی در زندگی امام رضا علیه السلام جاری بود
آن حضرت کم خوراک بودند و غذای سبک می خوردند. در خانه جامه ای ساده و غالباً پیراهنی از پارچه های خشن بر تن می کردند و فقط در مجالس عمومی و در میان مردم جبه ای لطیف و روشن می پوشیدند.
در عیون اخبارالرضا آمده است که ابن عباد می گوید:(( امام تابستان ها روی حصیر می نشستند و زمستان ها برگلیمی استراحت می نمودند و تنها برای برخی نشست های جمعی، خویشتن را در مواقعی می آراستند.))
ایشان از اشرافی گری پرهیز می کردند ولی بر داشتن مسکن مناسب و فراخ تاکید داشتند و در مسندالرضا آمده که فرمودند؛ زندگی دنیا و لذت آن در بزرگی منزل و دوستان زیاد است .امام رضا علیه السلام در خوردن و آشامیدن نیز اعتدال را رعایت می کردند و نوع، شیوه خوردن و آشامیدن را در تندرستی و صحت و سلامت بدن بسیار موثر می دانستند. ایشان در رساله ذهبیه که به طب الرضا شهرت دارد به شیوه صحیح خوردن ، آشامیدن و راه پیشگیری از بیماری ها اشاره کرده اند.
در پایان باید تاکید کرد؛ سیره امام رضا علیه السلام و سبک زندگی اسلامی ایشان می تواند بهترین الگو برای یکایک ما باشد؛ سیره ای که باعث جذب حداکثری شیعیان و دوست داران ایشان شده است.

مطالب پیشنهادی