به گزارش مفتاح/ مریم ابراهیمی دینانی- روزنامه نگاران همواره رکن چهارم دموکراسی بودند .چشم و گوش مردم و جامعه که کم و کاستی ها و ضعف تصمیم گیری ها را نمایان تر و عیان می کنند تا دولتمردان بر آن حساس شوند و مشکل کار را پیدا و حل و فصلش کنند.
اما در این بین قطعا کسانی که منافع شان با رانت و لابی گری گره خورده و دستی در خان مافیای قدرت دارند ، گاه آنان را ستون پنجم دشمن خطاب می کنند تا انگشت اشاره اتهام را به دسمت دیگری سوق بدهند و حواس ها را به سمت وسوی دیگری پرت کنند.
بدون شک روزنامه نگاری که از حقوق و مزایای زیادی برخوردار نیست و پاداش و دستمزد درخور توجهی دریافت نمی کند، نمی تواند ستون پنجم دشمن باشد و بی انصافی است که چشم و گوش جامعه را اینگونه توصیف کنیم.
روزنامه نگاران وجدان بیدار جامعه هستند و رسالتی جز اطلاع رسانی و آگاهی بخشی ندارند ، و تنها هدف شان ، صیانت از مردم ، اقتصاد و سلامت جامعه و محیط زیست است .
تصور تضعیف دولتمردان به دست روزنامه نگاران، اشتباه غلطی است که البته آنان که دستی در رانت و مافیا دارند و می خواهند خون جامعه و اقتصاد را به نفع جیب خود بمکند ، بیشتر از این القاب دهان پر کن استفاده می کنند .
این روزها آنچه دغدغه مردم در فضای حقیقی و مجازی شده است، محیط زیست است . مردم با چشم خود ریزگردهای سمی،خشکی تالاب ها و رودخانه ها ، از بین رفتن گونه های گیاهی فرونشست های خطرناک در دل کلان شهرها را می بینند. فریاد می زنند و اطلاع رسانی می کنند و از این به بعد، روزنامه نگاران هستند که از مجاری رسمی ، ابرچالش های پیش روی کشور را با مسولان مربوطه به چالش بکشند و از آنها یا سوال کنند و یا زیرسوال شان ببرند .
این روزها، مافیای آب و صنعت ، محیط زیست را فدای درآمدهای صنعتی کرده اند و آنگونه که کارشناسان هشدار می دهند، تا ده سال دیگر استان اصفهان خالی از سکنه می شود و خطرات زیادی گریبانگیر این کلان شهر خواهد بود، چرا که لابی های پی در پی ، برای ایجاد سرسام آور صنعت وپتروشیمی که عوایدی جز سرطان و ام اس، بی آبی و از بین رفتن محیط زیست و فرونشست و خشکی تالاب ها و رودخانه ها، ندارد کارساز بوده است ، و حالا وقت آن است که روزنامه نگاران در کنار مردم، دولتمردان را آگاه کنند که کشور سمت پرتگاهی خطرناک پیش می رود و جز همدلی و ایستادن در مقابل مافیا، نمی تواند نجاتمان دهد.
پتروشیمی میانکاله یکی دیگر از این تصمیمات خطرناک زیست محیطی است و در حالیکه رییس جمهور و دادگستری جواز توقف آن را صادر کرده اند اما در کمال تعجب، شبانه کار خود را ادامه می دهد، و این رویه بسیار جای سوال دارد که چه کسی یا چه کسانی با قطعیت کمر به تخریب زیست محیط بسته اند ، و فقط به فکر منافع خود هستند !
دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی که از دانشگاهیان برای آگاهی جامعه مأیوس شده است اما از روزنامهنگاران میخواهم وظیفه بیدارگری و خودآگاهی در جامعه را برعهده بگیرند .
چندی پیش، وی در گفتگو با روزنامه سازندگی گفت: از دانشگاهیان قطع امید کردهام. دانشگاهیان با توسعه آموزش عالی در سالهای اخیر دو گروه شدهاند گروهی که دانشمندند و گروهی که بیشترشان شغل دانشگاهی دارند.
از گروه دوم که توقع نباید داشت اما گروه اول هم بیشتر به علم و تخصص خود مشغولاند و کمتر مجال نگاه کردن به بیرون و مسائل جامعه دارند. معمولاً فکر نمیکنند که چه باید کرد. بیآنکه به عمل بیندیشند تصمیم می گیرند و اقدام میکنند اما روزنامهنویسان از ناتوانیها و کمبودها و ضعفهای سازمانها و متصدیان امور خبر دارند و مهمتر اینکه آنها زبان نقد را میشناسند و وظیفه دشوار بیدارگری را به عهده گرفتهاند. کار بیدارگری با سیاسینویسی تمام نمیشود.
دانشگاه روزبهروز بیشتر گرفتار مسائل انتزاعی میشود و دیگر چندان پیوندی با سیاست و جامعه و زندگی ندارد. اما روزنامهنگاران مخاطبانی در میان مردم دارند پس باید این خودآگاهی را در جامعه ایجاد کنند.
کشور فردایی هم خواهد داشت که نمیدانیم چیست و چگونه خواهد بود و خدا کند که فردا، فقر و حرمان و ملال بیشتر و زمینی خشکتر و هوایی آلودهتر و دلهای پراکندهتر و خاطرههای آزردهتر نباشد.
موجودیت کشور بسته به اینهاست. به این جهت از روزنامهنگاران توقع و استدعا دارم به فرهنگ و آینده کشور توجه بیشتری مبذول دارند.»
از این رو روزنامه نگاران باید به فکر فردای این کشور باشند.گرچه اکنون هم جای نفس کشیدن نیست و هر طرفی پا میگذاریم کم وکاستی های زیادی می بینیم ، اما همچنان به قلم قسم خورده ، باید به فکر آینده مملکتی باشیم که معلوم نیست عده ای چه بر سر آن خواهند آورد و بی محابا ببینیم، بشنویم گوش دهیم و نقد کنیم.