10:54 1400/12/11

محمدرضا کاظمی/چهل و دومین دوره رقابت های کشتی جام جهان پهلوان در شهر اهواز برگزار شد.
بر میزبانی اهوازی ها نمی توان ایراد گرفت. برمسئولین ورزش استان، علاقه مندان کشتی فرنگی و مردمی که به ورزش اول کشور اهمیت می دهند نیز حَرَجی نیست. آنها آمادگی داشتند فراتر از مسابقات داخلی که با عنوان بین المللی برگزار شد پای کار باشند. از رویدادی در حد نام و یاد جهان پهلوان تختی میزبانی کنند هر چند سال هاست که راه و رسم تختی در کشتی رنگ فراموشی به خود گرفته و از مسابقاتی که تحت نام آن بزرگمرد برگزار می شود تنها نشانی برجای مانده است. بی گمان، نامگذاری این جام به نام اسطوره تاریخی ورزش ایران اگر بی احترامی به جایگاه وی نباشد جفای نابخشودنی در حق اوست. چرا جام یاشاردوغو ترکیه جزو رنکینگ جهانی قرار می گیرد اما جام تختی ما در مقام نخستین مسابقات ببن المللی پس از انقلاب در گذر زمان مستهلک می شود.حضور چند فرنگی کار بی نام و نشان تونسی و تیم دست و پا شکسته ارمنستان را به فال می گیریم و نامش را مسابقات بین المللی می گذاریم. در این میان، باید از معدودی سفارشی نویس ها و سفارشی کارکن ها تعجب کرد که همچنان تلاش دارند با ریختن آب در چشمه ای که مدت هاست رو به خشکی نهاده آن را جاری و جوشان جلوه دهند.
گویی این قوم سر در لاک خود فروبرده خبر ندارند تنور کشتی مدت هاست در اقصی نقاط کشور رو به سردی نهاده و رشته ای که روزگاری با رسم و آیین مردم این سرزمین در هم آمیخته بود با تعریف و تمجید های آبکی این و آن رنگ و بوی واقعی به خود نخواهد گرفت. دریغا که مدت هاست تماشاگران و مبلغین واقعی کشتی از سالن های مسابقات اسباب کشی کرده و رفته اند.عده ای از بزرگان گذشته که با نیش قلم های سحر انگیز خود نام ورزش اول را بر سر زبان ها می انداختند سر در تراب تیره نهاده، برخی دیگر به گوشه ای رانده شده و جمعی کنج انزوا گزیده اند. در چنین فضایی عجیب نیست اگر ورزش اول رونق و جلای خود را از دست داده باشد و جای اینکه در میان مردم کوچه و بازار نشر پیدا کند در دایره محدودی به نام خانه کشتی با دیوار هایی آهنین و مرتفع محصور گردد. انصافا کجای این دایره بسته بی رنگ و لعاب را می توان طلایی نام نهاد؟
امروز حتی خود تختی نیز در میان بیهودگی های جام و مسابقاتی که به نام آن بزرگمرد نامگذاری شده احساس غربت می کند. بازهم گلی به جمال کشتی گیران داخلی و مدعیان وطنی که با نمایش قابل قبول خود همه ساله تلاش می کنند یاد و خاطره قهرمان ملی سرزمین خود را زنده نگاه دارند اما مگر می شود بدون تمهیدات کافی، جوایز درخور، قهرمانان نامدار، تبلیغات کافی و فضای مناسب، جام بین المللی برگزار کرد؟
باور کنید کمترین آسیب چنین جام آن هم به نام اسطوره ورزش کشور بی حرمتی نسبت به تختی بزرگ است.
حاضریم برای حضور در آمریکا و برگزاری مسابقه تیم به تیم با کشتی گیران این کشور هر گونه هزینه ای را متحمل شویم اما حاضر نیستیم برای رویدادی که نام تختی بر آن نهاده شده و در کشور خودمان برگزار می شود زحمت چندانی به خود دهیم.‌ گویی باورمان شده است که مردم ایران و خیل عظیم دوستداران ورزش اول استحقاق آن را ندارند که تماشاگر بهترین رویداد در رثای بزرگترین قهرمان تاریخ ورزش این مملکت را داشته باشند.
ما اهالی رسانه وظیفه داریم در مقام نقد، بگوییم، بنویسیم و تاکید کنیم، تا زمانی که نتوانیم یا نخواهیم کشتی را میان جامعه نشر تنها به نمایش از طریق گیرنده های خانگی بسنده کنیم اوضاع بهتر از این نخواهد شد. تا وقتی که اراده ما بر این قرار نگیرد تا دیوار فاصله بین کشتی و علاقه مندان را از میان برداریم محکومیم از ریزش جامعه این ورزش سخن به میان آورده و جام تختی را در غربت برگزار کنیم.
بدبین نیستیم اما کتمان واقعیت ها مجبورمان می کند هزینه های گزافی برای ترمیم گسست هایی که ایجاد شده بپردازیم. چهل و دوسال از زمان برگزاری اولین دوره مسابقات جام تختی سپری می شود اما ما هنوز نتوانسته ایم منشوری برای برگزاری این رقابت ها تهیه و تدوین کنیم.‌ هر کس آمده به خواست و سلیقه خود کار کرده و رفته. حاصل این اقدامات سلیقه ای ما را به جایی که امروز در آن قرار داریم رسانده، فردا چه خواهد شد روشن نیست اما در یک کلام می توان گفت، حق جهان پهلوان یک کشور این نیست که مسابقات یادواره اش چنین برگزار شود./مفتاح نیوز

مطالب پیشنهادی