مفتاح/ روزنامه نگار که باشی در درونت جوشش بر واقع گرایی و حمایت از مردم موج می زند. دغدغه ات که مردم باشد به مثابه آن است که در میان آتش راه می روی اما رسالت سهمگین تو همچون روشنایی منتهی الیه مسیرت است. لبه تیغ هستی و می بایست انتهای هدفت را مردم بدانی و به معنای واقعی روزنامه نگاری واقف باشی. روزنامه نگاری یعنی مردم.

می نویسی و دلت قرص است که رضای خدا و منافع مردم برایت پررنگ تر است از هر هدف منفعت طلبانه روبرو.  نه از تهدید مسئول و خاطیان دلت می لرزد و نه تمجید آنان برایت پر رنگ است و با تعاریفشان برق در چشمانت متبلور می شود. می دانی وظیف ات آن است که اگر مدیر، مسئول، نهاد، بخش عمومی و خصوصی در راه صلاح و خیر قدم بگذارند می توانی ستایششان کنی و اگر از راه صحیح بازماندند و ظیفه ات شفاف سازی و بازگویی آن برای مردم است. در چارچوب قانون و در حدود اختیاراتت شفافیت را پیشه ات قرار می دهی. روزنامه نگاری یعنی شفافیت.

 در کالبد وجودمان نمی گنجد که کشیدن خط قرمز ذی نفوذان را بر حق و حقیقت ببینیم و سکوت کنیم. وظیفه مان روشنگری است. گرچه روزنامه نگاری برای روزنامه نگار منفعت مادی چندانی در بر ندارد اما پاسخ به ندای وجدان، چیزی فراتر از آن است. چندی پیش از سوی پایگاه خبری مفتاح گزارشی پیرامون خبط و خطای برخی از افراد در قالب توزیع و تولید دارو تقلبی منتشر شد. واقف بر آن بودیم که بیش از اختیارات قانونی مان به انتشار مطالب نپردازیم. مستند و مستدل به ارائه گزارش و بیان حقیقت در این خصوص پرداختیم. اما چندی بعد بنابر انتظار پیش بینی شده  ورود ذی نفوذان به این ماجرا پر رنگ شد.

رسانه موصوف را تهدید کردند اما غافل از آن بودند رسانه ای که مردم و منافع مردم را هدف خویش قرار داده است, وقتی تهدید می شود دلش قرص می شود که خطا نرفته است. مستند گفتیم و مستدل. خبط و خطایشان آشکار بود و سلامت مردم در معرض خطر. گویا ندانستند امنیت حرفه ای اصحاب رسانه و اهالی مطبوعات یکی از ارکان مستحکم حقوق است که نقض آن ممکن است به زایل شدن اعتبار خاطیان منجر شود.  تهدید آنها نه تنها از جرایم مقرر در قانون مجازات اسلامی است بلکه نقض اساسی اصل آزادی بیان است.

ایجاد آزادی های فردی و اجتماعی در جامعه و تحقق اصل برابری موکول به تحقق آزادی مطبوعات است. مستند به اصول قانون اساسی و قانون مطبوعات و سایر قوانین جمهوری اسلامی ایران نقد و انتقاد و کسب و انتشار اخبار را از وظایف ذاتی و حرفه ای خود می دانیم. از آنجا که شفافیت و شفاف سازی از رسالت اصلی رسانه است در خط مستقیم قدم نهادیم اما بماند که برخی غش و آغشتگی به برخی از مسائل و منفعت طلبی ها درونشان پررنگ شد تا جایی که برخی از به اصطلاح حامیان مطبوعات به مقابله برآمدند!

در جهان امروز  شفاف سازی و آزادی رسانه در چهارچوب اصول مدون حقوقی ضروری است علی الخصوص در مواردی که با جان مردم در ارتباط باشد.

از شیخ محمد خیابانی و جمال الدین اسدآبادی و ملک الشعرای بهار و حلاج و فرخی یزدی و بسیار بسیار اهالی خالص قلم که  در راه آزادی بیان تلاش نمودند که بگذریم نه در ایران و چه بسا در جهان روزنامه نگار و رسانه در طول اعصار با خطر دست و پنجه نرم نمودند و مصون از حفظ حریم نبودند. اما صاحبان قدرت به یقین می دانند, قدرت رسانه در جهان امروز آنچنان است که اگر روزنامه نگار عرب در سفارت عربستان شقه شقه می شود به رسالت خویش پایدار بوده و جانش را در راه هدف خویش سپرده است. موج نفرت از سران عرب بیش از پیش زیاد می شود چرا که فراتر از جنایت بر نفس و قتل یک انسان، قتل مطبوعات مطمح نظر آنان بود که نه تنها نمونه ناموفقی بر اهداف شومشان بود که نه در عربستان بلکه در سرزمین مادری خویش هم چه خرد و چه کلان تاوان رویارویی با قدرت اعجاز انگیز رسانه را نخواهند داشت. مشارکت شهروندان و مبارزه با فساد از جمله قانونی بودن فعالیت مطبوعات و رسانه است, خود را در این راه مسئول می دانیم. 

مطالب پیشنهادی