با عنایت به اپیدمی کرونا و مسائل حیاتی ناشی از آن، این گزارش با هدف شناسایی پیامدهای اجتماعی پدیده کرونا، از لابلای مناقشات در عرصه عمومی، ابتدا با شناسایی بحث برانگیز ترین مناقشات، سعی در ارزیابی آن ها و روشن نمودن واقعیت و ارائه توصیه هایی برای سیاست گذاری بهتر دارد. برای این منظور سه مناقشه عمده اعتماد/بی اعتمادی اجتماعی، همبستگی/خودآیینی و تحکیم/زوال خانواده شناسایی و برای داورای در این بین، مسائل اصلی هر مناقشه را در سه مقطع زمانی دوران پیشاکرونا، عصر کرونا و دوران پساکرونا مورد بررسی قرار داده و در نهایت تحلیل خود را برجسته نموده است.

ضرورت و اهداف پژوهش

پس از آنکه ویروس کرونا در چین گسترده و به اپیدمی تبدیل شد؛ اینک سر از سایر نقاط جهان در آورده، به پندمی تبدیل و تمامی عرصه های زندگی اجتماعی را چالش کشیده است. بدین معنا که اگر کرونا، ابتدا یک پدیده زیستی بود، حال دیگر تبدیل به پدیده ای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … شده و مناقشات بسیاری در این زمینه ها به دنبال داشته است. در این پژوهش صرف نظر از مناقشات زیستی، اقتصادی و سیاسی کرونا، توجه اصلی بر مناقشات پیرامون پیامدهای اجتماعی کروناست و سعی خواهد شد که ضمن داوری در خصوص این مناقشات و روشن نمودن زوایای آشکار و پنهان موضوع، سناریوهای محتمل تر را مشخص و برای آن توصیه هایی ارائه شود. بنابراین برای این منظور لازم است که موضوعات مورد مناقشه را در یک سری زمانی شامل پیشاکرونا، عصر کرونا و پساکرونا مورد بررس قرار داد، تا ضمن مشخص شدن روند تغییرات، اثرگذاری کرونا ملموس تر گردد. از میان بحث های صورت گرفته در این خصوص، مناقشه بر سر سه مساله اساسی تر و بحث برانگیز بوده است. مناقشه اعتماد/بی اعتمادی اجتماعی، مناقشه همبستگی/خودآیینی، مناقشه تحکیم/زوال خانواده. بر این اساس، در ادامه به بررسی این سه مناقشه پرداخته می شود.

مناقشات کرونایی پیرامون اعتماد اجتماعی

یکی از مهم ترین مناقشات مطرح شده در عرصه عمومی پس از شیوع کرونا، تاثیرات این اپیدمی و البته عملکرد دولت و حاکمیت در سیاستگذاری آن بر مسئله اعتماد اجتماعی در جامعه ایران است. در اینجا سوال اصلی این است که، شیوع و اپیدمی کرونا، اعتماد به نظام اسلامی و عملکرد آن را کاهش خواهد داد یا اینکه بالعکس، حتی آن را تقویت خواهد نمود؟ عده اس عقیده دارند که در ادامه زنجیره بی تدبیری ها، سیاست گذاری و نحوه مواجهه دولت با آن، موجبات بی اعتمادی را فراهم نمود و در مقابل، عده ای دیگر، معتقدند، که کرونا سطح اعتماد اجتماعی و و نهادی را ارتقا بخشیده و خواهد بخشید.

مناقشات کرونایی پیرامون انسجام و همبستگی اجتماعی

یکی دیگر از مناقشه های اساسی و بنیادی در خصوص پیامدهای اجتماعی کرونا، مناقشه انسجام و همبستگی اجتماعی و خودآیینی اجتماعی است. یکی از مهم ترین تحلیل ها در خصوص پیامدهای اجتماعی کرونا، مربوط به حرکت جامعه ایران به سمت خودآیینی و بحران مشروعیت است. مدافعان این دیدگاه، با اشاره به زنجیره اتفاقات و بدآمدهای سال های اخیر و بویژه سال ۹۸ از قبیل سیل و زلزله و شهادت سردار قاسم سلیمانی و فوت شهادت گونه تعدادی از هم میهنان در مراسم تشییع سردار و نهایتا مقابله ضعیف در مقابل کرونا مدعی اند که اعتماد اجتماعی به شدت افول پیدا کرده و به دنبال آن بحران مشروعیت برای نظام و قدرت حاکم حادث شده است.

اما در سوی دیگر کسانی قرار دارند که مدعی اند علیرغم بدآیندهای بسیار و البته مهم سال ۹۸، اما اپیدمی کرونا به جهت آنکه تبدیل به مساله ای ملی شد و قاطبه مردم فارغ از هرگونه جناح بندی سیاسی، قومی، مذهبی و … خواستار مقابله با آن بودند، نهایتا منجر به همبستگی بیشتر مردم شده و گروه های مختلف را گردهم جمع خواهد کرد. از منظر این گروه، کرونا و همبستگی به وجود آمده در پی اپیدمی کرونا می تواند به عنوان یک فرصت الگویی باشد برای مقابله با سایر بحران ها از جمله مقابله با تحریم های ظالمانه تا همه گروه های سیاسی و قومی، مذهبی و … با کنار نهادن اختلافات و تکیه بر منافع ملی با وحدت به مقابله با مشکلات گسیل شوند.

مناقشات کرونایی پیرامون تحکیم یا زوال خانواده

سازمان جهانی بهداشت کماکان ماندن در خانه را بهترین شیوه مقابله با کرونا می داند و با توجه به احتمال دوباره شیوع و پیک اپیدمی و بالتبع خانه نشینی مجدد، ضرورت توجه به این مساله بیش از پیش احساس می شود.

اما اینکه این در خانه ماندن چه پیامدهایی برای خانواده خواهد داشت، موضوع مورد مناقشه صاحب نظران بوده است. به عقیده برخی از کارشناسان، در خانه ماندن و مواجهه طولانی مدت اعضای خانواده با یکدیگر، منجر به تحکیم بنیان خانواده شده و به طور کلی، پیامدهای مثبتی برای خانواده در پی خواهد داشت. از نظر این گروه، در خانه ماندن به عنوان فرصتی استثنایی در جهت تقویت تعاملات اعضای خانواده و تقویت بنیان آن عمل نموده، گفتمان خانواده را تداوم خواهد بخشیده و موجب کشف دوباره خانواده خواهد شد.

اما به عقیده گروه دیگری از اندیشمندان، خانه نشینی طولانی مدت می تواند منجر به خشونت و اختلافات خاوادگی شده و در مواردی حتی از هم گسیختگی خانوادگی را به دنبال داشته باشد. اینان با اشاره به گزارش های دریافتی از کشورهای دیگر و افزایش آمار خشونت در آن کشورها، در خانه ماندن در جامعه ایرانی را نیز آبستن چنین اتفاقاتی می دانند. در جانبداری ها کفه ترازو به سمت دیدگاه گروه دوم بیشتر است.

توصیه ها و پیشنهادات سیاستی

در انتهای پژوهش مواردی از قبیل، استفاده از ظرفیت اعتماد اجتماعی در سطح خرد در راستای افزایش اعتماد در سطوح متوسط و کلان و تقویت مشارکت های مردمی و نهادهای مدنی در این مسیر، تلاش در جهت افزایش اعتماد مخاطب به رسانه ملی، سیاست زدایی از مسئله سلامت، نیازمند نیازسنجی در سلامت و سیاستگذاری در این خصوص با تاکید بر نظام توزیع و دسترسی عادلانه به امکانات سلامت محور، به عنوان توصیه های سیاستی و استفاده از تجربه موفق بسیج و هیئات مذهبی در تقویت نهادهای مردمی برای فعالیت و مشارکت، تقویت سازوکارهای شفافیت در نظام سلامت و اطلاع رسانی سلامت به منظور تقویت سطح اعتماد اجتماعی؛ اتخاذ سیاست های تشویقی در قالب برگزاری مراسم بزرگداشت و تکریم مدافعان سلامت و تدوین برنامه هایی برای ارتقاء سطح نشاط اجتماعی و امید به آینده، به عنوان پیشنهادات سیاستی مورد اشاره قرار می گیرد.

جمع بندی

در این گزارش، پس از شناسایی و بررسی مناقشات پیرامون پیامدهای اجتماعی کرونا، و تحلیل هر یک از مسائل مورد مناقشه، پیامدهای عنوان شده با دو نوع نگاه خوشبینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار گرفت. به طوری که هر کدام بر بخشی از واقعیت متمرکز بوده و سعی کرده بودند آن مسئله را برجسته تر از واقعیت نشان دهند. در صورتی که نگاه و تحلیل جامع تر زمانی است که با ابتناء به هر دو سویه خوش بینانه و بدبینانه صورت پذیرد. همچنین اثرات و پیامدهای کرونا بر پدیده های اجتماعی را باید به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم مدنظر قرار داد. اثر مستقیم، اثری است که مستقیم و بدون واسطه بر پدیده های اجتماعی وارد می شود و اثر غیرمستقیم، اثری است که با واسطه پدیده دیگر حاصر می گردد. از اینرو با توجه به اهمیت مسئله اقتصاد در جامعه امروزی ایران، انتظار می رود که اثرپذیری غیرمستقیم پدیده های اجتماعی از اپیدمی بیشتر از اثرپذیری مستقیم باشد.

این مطالعه در پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت با همکاری مهدی کاوه و در سال ۱۳۹۹ انجام شده است.

مطالب پیشنهادی