به گزارش مفتاح-مریم ابراهیمی دینانی/ در هشت سال جنگ تحمیلی خانمانسوز، نان یک ریال هم گران نشد. وقتی در آن ایام، امام خمینی شنیده بود که نان قرار است گران شود، گفته بود به هیچ وجه نان را گران نکنید،  حتی یک ریال!

حالا پس از گذشت سال‌ها از جنگ به بهانه قاچاق،  تحریم، بی‌کفایتی دولت قبل و... هر روز کالایی اساسی گران می‌شود و سفره مردم تنگ تر و نارضایتی و ناامنی بیشتر !

عدم شفاف بودن دولت در برنامه ریزی و اطلاع رسانی درست در مقابل مردم، عدم وجود فضای گفتگو و تعامل و تبادل اطلاعات در مورد موضوعی که به معیشت مردم گره خورده و یک شبه تصمیمات شوک آور گرفتن، فرجام خوشی ندارد .

دولتمردان می‌کوشند قیمت‌ها را به استاندارد جهانی برسانند و جلوی قاچاق را بگیرند، اما با پای گذاشتن بر شانه نحیف مردم!

خط فقر تا چندی پیش ده میلیون تومان برآورد شد. کارشناسان اقتصادی، بدترین سال فقر را سال ۱۴۰۰ اعلام کرده بودند، اما گویی با این ترکیدن قیمت‌های یک شبه، باید برآورد دیگری داشت!

گره زدن اقتصاد به تحریم و قاچاق و بی کفایتی دولت قبل و حالا هم جنگ روسیه و اکراین، بهانه‌هایی است که تنها فشارش بر مردم است. مردمی که قشرفقیرآن به زیر خط فقر سقوط کرده، قشرمتوسط به خط فقر نزدیک می‌شود و اغنیا اصلا در بطن مشکلات جامعه نیستند و خبر از هیچ ندارند .

سبدهای میوه ۲۰ میلیون تومانی سفارش می‌دهند و میوه‌های استوایی لاکچری تناول می‌نند که قیمتش در تصور نمی‌گنجد و‌غالب مردم حتی نام آن را هم نشنیده‌اند!

جامعه ، چنان در بی‌دردی و‌ سر‌د‌شدگی فرو‌رفته است که قابل تصور نیست. دغدغه عده‌ای توت فرنگی آبی است و‌انگور کالیفورنیا، دغدغه عده کثیری از مردم، روغن و ماکارونی .

دغدغه عده‌ای رامبوتان و منگوستین است و مردم عادی از رنج نان، کمر خم کرده‌اند. گویی مشکل کل جامعه برای عده‌ای قلیل به اندازه یک لباس نوزاد ترک هم اهمیت ندارد !

حالا باید گفت واقعا چه از جان قشر متوسط جامعه می خواهید؟

اگر معیشت با برجام حل می‌شود، چرا جام زهر را نمی نوشید! اگر قاچاق معضل کشور است، چرا جلوی قاچاق صدها کامیون را نمی‌گیرید و اگر افزایش دستمزد و تسهیلات مشکل را حل می‌کند، چرا همه گزینه ها را معطل نگه داشته‌اید‌؟!

مملکت که سوپرمارکت نیست. آقایان اشتباه آمده‌اند.اینجا یک مملکت بیش از ۸۵ میلیون جمعیت است که تنها دغدغه مشترک‌شان شده آب و نان و هوا! این ۸۵ میلیون نفر جمعیت هزاران آرزو و امید دارند، رویا دارند . کدام جوان از یک شبه شدن پراید دویست میلیونی و ده برابر شدن اقلام خوراکی میتواند رویا بسازد؟ و کیست که نداند جامعه بدون رویا و امید تا چه اندازه خطرناک است؟

 

متوسط قیمت هر بسته نیم کیلوگرمی ماکارونی در بازار طی ۶ سال گذشته بیش از ۱۶ برابر شده است.

با نرخ ۳۰ هزار تومانی یورو در بازار آزاد هر بسته نیم‌ کیلوگرمی ماکارونی به ترتیب به ۵۳ سنت رسیده است. در حالی که حداقل قیمت هر بسته ۵۰۰ گرمی ماکارونی در بازار فرانسه ۶۵ سنت است.

اما حداقل دستمزد خالص در فرانسه ماهانه هزار و ۲۶۹ یورو است؛ یعنی معادل ۳۸ میلیون تومان. این رقم ۶.۷ برابر حداقل دستمزد در ایران است که می شود پنج میلیون و ۶۷۹ هزار تومان. کجای دستمزدها و کیفیت محصولات پا به پای کشورهای دیگر است که قیمت ها پا به پای آنها پیش می رود!

 

وزن مصرف نان و غلات در دهک اول و دوم درآمدي (دهک‌های فقير) 30 درصد است. از سوی ديگر قدرت خريد دهک ثروتمند(دهم) نسبت به دهک اول (فقير) 15 برابر است.

اين، يعني گران شدن آرد و ماکارونی اثر عميق‌تر و شديدتر بر دهک‌های فقير درآمدی خواهد داشت. این یعنی شکاف طبقاتی، یعنی معضل اجتماعی، این یعنی تأثيرات اقتصادي اجتماعی.

 افزايش قيمت آرد و ماکارونی (با هر منطق صورت گرفته باشد) بر دهک‌های فقير، که در ساليان اخير هم فقيرتر شده و هم تاب‌آوری اجتماعی اقتصادی آنها کم‌تر شده است) شديدتر و عميق‌تر خواهد بود!

مملکت پر از نیروهای کاربلد و‌مدبر است که دولتمردان، باید برای برون رفت از بحران از آنها کمک بگیرد .

این کاردهای به استخوان رسیده خطرناک است و جامعه تاب آوری خود را از دست داده است. جامعه و اقتصاد نیازمند جراحی عمیق و‌فوری است.

مطالب پیشنهادی