تحلیل مفتاح بر اساسنامه خانه مطبوعات استقلال خانه مطبوعات مرهون همتی مضاعف

 

به گزارش مفتاح/ چندی پیش به دستور اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز دستور عدم رسمیت خانه مطبوعات محلی صادر شد. این امر درحالی صورت گرفت که به دلیل عدم ثبت صورتجلسه انتخابات هیات مدیره در اداره ثبت شرکتها، هیات مدیره فعلی خانه مطبوعات به استناد ماده۳۳ اساسنامه فاقد رسمیت شناخته شد و تقریبا هیات مدیره و بازرسان مجبور به استعفا شدند . البته به گفته مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز « تا زمان استعفا و قبول آن در مجمع عمومی فوق العاده مسئول هستند و نمیتوانند از اتفاقات اخیر شانه خالی کنند.  ناصر مقدم افزود: هیات رئیسه خانه مطبوعات البرز میبایست پاسخگوی کوتاهی های خود در قبال وظایف هیات مدیره، قانون و اعضای خانه مطبوعات استان باشند. با این حال در صورتی که اختلافات و دو دستگی ها که در برخی موارد ناشی از پاره ای منافع غیر مرتبط با صنف بود و موجب عدم انجام وظیفه توسط هیات مدیره شده است تداوم یابد، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز با وجود تمام تلاش های به عمل آمده برای کمک به حل این موضوع، به جهت حفظ حقوق اصحاب رسانه و طبق ضوابط وزارت فرهنگ و اشاد اسلامی به زودی اقدامات لازم را انجام می دهد. مقدم گفت: مسئولیت هر گونه تبعات منفی آن متوجه تمام اعضای فعلی هیات مدیره خانه مطبوعات استان البرز خواهد بود ». (ایرنا)

البته لازم به ذکر است به نظر میرسد  ضمانت اجرای قانونی در این باره به دلیل مسئولیت ناشی از فعل هیات مدیره وجود ندارد و شدیدترین ضمانت اجرا در قبال تخلفات هیات مدیره (مستند به اساسنامه) لغو عضویت میباشد. مگر آنکه فعل صورت گرفته توسط هیات مدیره البرز مطابق قواعد عمومی در مراجع قضایی قابل پیگرد باشد. که در حال حاضر خانه مطبوعات البرز در انتظار انتخاباتی دیگر است  و در حال حاضر عدم رسمیت آن علنی شد.

ماده ۳۳ اساسنامه مقرر میدارد: "هیات مدیره خانه مطبوعات میبایست پس از تایید صحت انتخابات توسط نماینده اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان جهت طی مراحل ثبت قانونی ظرف ۲۰روز پس از تاریخ قبولی هیات مدیره  ، همه اوراق، اسناد، دفاتر، حساب‌ها، مُهر و موجودی‌های خانه مطبوعات به هیئت‌مدیره جدید تسلیم و پس از ثبت تغییرات در اداره ثبت شرکت‌ها، ترتیبی اتخاذ شود تا امضاهای مجاز معرفی شود" .هر چند در تبصره این ماده مقرر شده است: ـ «در صورت استنکاف یا تعلل در انجام امور موضوع این ماده توسط هر یک از اعضای هیأت مدیره و یا مدير خانه مطبوعات، مسأله ابتدا از طریق میانجی‌گیری اداره کل ارشاد استان حل و فصل می‌شود و در صورت عدم حصول نتیجه، موضوع به مراجع قانونی و محاکم قضایی ارجاع می‌شود». النهایه مطابق اخبار واصله  به دلیل قابلیت اجرایی نشدن این ماده حکم به عدم رسمیت خانه مطبوعات البرز داده شد که قطع به یقین میانجی گری ارشاد نیز بی نتیجه بوده است.

میدانیم نقش بی بدیل مطبوعات در ارتقاء فرهنگ و سیاست اجتماع  غیرقابل انکار است.واقفیم بر آنکه ارزیابی ،نقد، نظارت و بهبود عملکرد دولت و سایر قوا تحت تاثیر رسانه صورت می پذیرد. آنکه رسانه به عنوان کاربردی ترین ابزار برای تولید و انتقال اطلاعات محسوب میشود همچنانکه نقش عمده نشریات محلی به عنوان بازتاب دهنده رویدادها و مشکلات منطقه ای در جهت دهی نیروها و برنامه ریزی برای رفع نارسایی ها و توسعه کشور برکسی پوشیده نیست. 

این جملاتی است که نقل به مضمون در شرح اساسنامه خانه مطبوعات مکتوب شده است پس چرا علیرغم این رسالت سنگین همچنان خانه مطبوعات به عنوان نهادی وابسته به ارشاد میبایست فعالیت نماید؟ آیا وقت آن نرسیده تا استقلال خانه مطبوعات به معنی واقعی رقم بخورد یا به زعم محرران اساسنامه و اداره ارشاد و قانون بالا دستی، مطبوعاتیان توان اداره مستقل نهاد مربوط به خودشان را ندارند و مهر وابستگی زیبنده و برازنده آنان است؟!

میدانیم گرچه «اهل قلم» گاه، عزلت را بر بودن در میان برخی از جمعهای به ظاهر مطبوعاتی مرجح میدانند و فضای سنگین و غیرقابل تنفس تحکم را بر سکوت دنج عاری از افاده های برخی نوجویان، مطلوب و مرجوح میدانند اما سکوت خردمندانه در این فضای آلوده مشوش، مطلوب حوزه رسانه نیست و استقلال خانه مطبوعات بنا بر عقل سلیم و ماوقع مشروح در خانه مطبوعات البرز و امثالهم، ضرورت تغییر اساسنامه را میطلبد.

گرچه بیان این نکته حایز اهمیت است که بنابر اساسنامه خانه مطبوعات در صورتی که هیات مدیره سابق اقدام به تحویل اوراق و ثبت در دفتر ثبت شرکتها ننمایند هیات مدیره جدید به رسمیت شناخته نمیشود و سکوت قانون در باره عدم اختیار هیات مدیره جدید ، امکان سوءاستفاده هیات مدیره سابق را فراهم می آورد؛ بنابراین زمانی که هیات مدیره جدید به رسمیت شناخته نشوند پیش بینی هر اتفاقی همچون مثال فوق فراهم است.

سکوت قانون و تفسیر به رأی، موجبی برای از رسمیت خارج شدن این تشکل فرهنگی گردید.

 اما استقلال این نهاد به عنوان تشکل صنفی فرهنگی غیردولتی مستقل مدنظر است. گرچه صراحتا این خواسته عین ماده 1اساسنامه خانه می باشد اما استقلال هرگز در عملکرد خانه مطبوعات مشاهده نمی شود و به واقع عین وابستگی است. تشکل خانه مطبوعات با استقلال خود میبایست توان اداره کردن مستقل خود را داشته باشد و کسب درآمد با توجه به ایجاد راهکارهای درآمد زایی در جهت ارتقاء دانش، فرهنگ و نهایتا رضایت اصحاب رسانه و اعضاء خانه مطبوعات را ایجاد کند .نه آنکه در قالب تشکل تجاری آید اما نه از لحاظ مالی و نه به لحاظ هیچ قید دیگری وابسته به اداره ارشاد و یا هیچ نهاد دیگر نباشد. 

تشکل مستقل بدین معناست که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رسما نبايد هيچ دخالتى در تشکيل، تعيين نوع ساختار تشکيلاتى، تعيين سياست و انتخابات تشکل خانه مطبوعات داشته باشد. همچنین نبايد در به رسميت شناختن و يا به رسميت نشاختن تشکل خانه نقش داشته باشد.  اگر در اساسنامه و یا سایر قوانین مزايايى براى تشکل مستقل خانه در نظر گرفته شده باشد تنها بايد امکان ثبت آن باشد تا رسمیت یابد و از مزايا و تمهیدات لازم بهره مند گردد.

خانه مطبوعات به عنوان نهادی فرهنگی،صنفی، غیردولتی،غیرتجاری، مستقل و دارای شخصیت حقوقی در مقر هر استان جهت پشتیبانی از اعضاء خانه  مطبوعات و نیز نظارت بر عملکرد آن‌ها  تشکیل می شود.

همچنان که می بایست مجمع عمومی، هیئت مدیره، مدیر خانه مطبوعات، کمیته انضباطی و بازرسان از اجزاء هر خانه باشد. در ماده 1 اساسنامه خانه مطبوعات به احصاء 18 بند در خصوص وظایف خانه مطبوعات پرداخته است که متاسفانه هرچند تشکل خانه مطبوعات  کماکان تحت نظارت اداره ارشاد می باشد اما قطع به یقین اگر در خانه مطبوعات هر استان ، به هر 18بند اساسنامه  تمکین قانونی وجود داشت؛ شرایط مطبوعات و اهالی رسانه و اصحاب قلم به گونه ای دیگر رقم می خورد . حس خودباوری و تاثیرگذاری اگر در اصحاب رسانه و سردمداران مطبوعات زنده  شود و بدانند آن چنان تاثیر گذارند که می توانند کشور را به سوی رونق و توسعه هدایت کنند؛ شاید سرنوشت ایران به گونه ای دیگر رقم میخورد.  حس وابستگی، پویایی خانه مطبوعات را به حصر بی انگیزگی هدایت کرده است و تحرک و تلاش آن چنان که باید مشاهده نمی شود . هرچند که اگر چنین امری محقق شود ضرورت قانون گذاری جدید و ایجاد راهکارهای نظارتی، بازرسی و ایجاد کمیسیون های حقوقی رسانه برای جلوگیری از سوءاستفاده و سکانداری صحیح افراد مرتبط باید ایجاد شود.

فاطمه مستغنی

 

مطالب پیشنهادی