به گزارش مفتاح- مریم ابراهیمی دینانی/ انسان های مسولیت پذیر ، انسانی ترین و معنوی ترین آدم های یک جامعه هستند.کسانی که همواره این پرسش در ذهن و رفتارشان هست تا جامعه به سمت درست و آرامش بنیادی پیش برود:« چه باید بکنم؟ ».
این شخص همچون یک جوی روان است که میرود تا حتی کوچکترین گیاه سر راهش را سیراب کند، چون ذات او اینگونه است که حتی به سرسبزی باغ هم فکر نمیکند ، به ذات خود می اندیشد که روانی است و شکوفایی ؛ بدون در نظر گرفتن هیچ اما و اگری.
انسان مسوولیت پذیر معنوی ، ممکن است در مسیر خود آسیب ببیند، اما بین راحتی و شکست هر دو را انتخاب میکند و راضی است به رضای هر چه پیش آید اما مسیرش همان مسیر رشد خود ودیگران است ، بدون هیچ چشم داشتی.
انسان معنوی همواره بر مدار عدالت طلبی و عدالت خواهی است.حق را می گوید ، اگرچه به ضرر خود باشد و یا نفعی از او سلب شود.
مسیر رشد دیگران را هم فراهم میکند، همچنانکه به رشد خود اهمیت می دهد.اگر چنانچه در مسیری به دلیل ناآگاهی مانع رشد وپیشرفت بود از سر راه کنار می رود تا متخصص و متعهد در فضا قرار بگیرد.
این چنین انسان های رشد یافته ای در هر جامعه ای قرار بگیرند، آن جامعه گلستان می شود . آنچنان مترقی و پیشرفته که اقامت در آن آرزوی هر انسان مترقی خواهی میشود .
انسان معنوی اساسا تفاوتهای بین خود ودیگران را کاملاً هضم کرده و پذیرفته که خود با تمام انسانهای دیگر متفاوت است. این مسئله را هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ روانشناختی پذیرفته است.
انسان معنوی با هیچکس مسابقه نمیدهد. فقط با خودش مسابقه میدهد. این مسابقه هم در سمت و سوی خاصی قرار دارد.
او همیشه خود را فقط با خودش در حال مسابقه میبیند و آن هم نه در «داشتن»ها بلکه در «بودن»ها. آنگاه نتیجه این میشود که مدام از خود میپرسد: آیا من بهتر از این که هستم میتوانم باشم؟ اگر نمیتوانم باشم معلوم است که از امور تغییرناپذیر است.
اگر میتوام باید با خود مسابقه بدهم و همین طور به طور متوالی از خودم پیش بیفتم. چنین انسانی طبعاً چون با کسی رقابت ندارد واجد دو ویژگی احسان و تواضع با دو معنی پیش گفته، میشود.
مسئولیت پذیری آرامش روانی و امنیتی جامعه را فراهم میکند و مانع از هم گسیختگی، تفرقه و اختلاف در لایه های مختلف جامعه خواهد شد. اگر هر فردی صرفاً نفع شخصی خویش را در نظر بگیرد و به دنبال خواستههای خود برود و به محدودیتهای موجود توجه نکند، مشکلات بسیاری برای خود و دیگران به وجود خواهد آورد.
و حالا آدم مسولیت پذیر نقطه اتصال امنیت ملی است .
رشد و پیشرفت هر جامعه در گرو همین انسانهای مسئولیت پذیر است. اشخاص مسئولیت پذیر پاسخگو هستند و در نهایت قابل اعتمادترند.
حال باید دید چند درصد از ما شهروندان و مسوولانی که در راس مدیریت هستیم، انسانی های مسوولیت پذیری هستیم!
چند مسوول اگر متوجه شد تخصص ندارد ، به خاطر امنیت ملی و ایجاد آرامش کشور استعفا و جای خود را به مسوول متخصص می دهد.
اگر جامعه به سمت تکریم انسان های مسولیت پذیر پیش برود، آن جامعه بر قله ترقی و پیشرفت و آرامش خواهد نشست.
هر فرد از جامعه اگر خواهان کشوری آباد است و برای امنیت خود و کشورش اهميت قائل است باید به سمت مسوولیت پذیری برود که این مهم، خود عین دینمداری است. مصطفی ملکیان، اندیشمند ایرانی در مورد وظیفه اجتماعی انسان ها در زندگی برای داشتن یک جامعه سالم میگوید: هر کس به حسبِ میزان داراییهای درونیاش، ویژگیهای شخصیتی و مَنِشیاش، ویژگیهای ژنتیکی، آنچه حوادث زندگی به او آموخته و تعلیم و تربیتی که دیده، باید تا جایی که میتواند جامعۀ خود را اصلاح کند، از اشکالات و ایرادهای آن بکاهد و در قبالِ درد و رنجها، فسادها، سوءِ نیتها، سوءِ مدیریتها، جهلها و هر نوع نابسامانی موجود در این جامعه حساس باشد؛ چون اگر فرد اخلاقی نباشد، دستکم «عقلانی» که هست و میداند که باید در این جامعه عمر خود را بگذراند و بنابراین، هرچه این جامعه را به صلاح نزدیکتر کند، خودش هم سود میبرد. اگر هم فرد «اخلاقی» باشد، میخواهد برای همنوعان خودش که از این جامعه استفاده میکنند و در آن میزیَند و جز زیستن در این جامعه چاره ندارند، وضع بهتری فراهم کند.
نخستین گام در راه اخلاق، کاستن از درد و رنج دیگران است و دیگران هم کسانیاند که در این جامعه زندگی میکنند؛ پس هرگز نمیشود در قبال ظلم، ستم، بیعدالتی، بینظمی، بیامنیتی، بیرفاه بودن، نابرابری، ناآزادی، نابرادری، بیشفقتی و بیصلح بودنِ جامعه حساس نبود. پس هرچه بتوانم برای نظم، امنیت، رفاه، عدالت،برابری، برادری، آزادی و صلح در این جامعه فعالیت کنم، باید انجام دهم.