مفتاح نیوز-مریم ابراهیمی دینانی/ «هیچ راهی برای رهایی اقتصاد ایران از توسعه‌نیافتگی سراغ ندارم جز اینکه اقتصاددان تاریخ بداند، سیاست‌مدار پاسخ‌گو باشد و مردم ناظر.»

حالا سوال اینجاست که در مقابل شاخص فلاکت کدام سیاستمدار پاسخگوست؟ آیا اقتصاد دان تاریخ می داند ، و یا تنها مردم ناظرند؟!

مردم ناظر بر افزایش قیمت ها، معترض و همواره آگاهی دهنده چون یک آلارم درد اجتماعی و اقتصادی.سیاستمدار یا ساکت است و یا گوش شنوایی ندارد، اما اقتصاددانان چقدر به دولت در فهم زخم های کاری معیشت کمک میکنند و سطح سواد آنها تا چه اندازه است؟

اقتصاد عناوینی دارد مثل چون «تاریخ اقتصادی قدیم»، «تاریخ اقتصادی جدید»، «اقتصاد سیاسی تاریخی» و ... چقدر اقتصاددانان ما از سیر تاریخی یک تصمیم مطلع اند؟

 اقتصاد دامنه گسترده‌ای از موضوعات چون انقلاب نوسنگی که کشاورزی را به بشر عرضه داشت، رفتار احزاب سیاسی، ازدواج و طلاق، زمان اختصاص یافته به خواب، رقابت بین ادیان گوناگون و غیرآن را دربرمی‌گیرد و..را در برمیگیرد. اقتصاد همین خشکسالی ها و فرونشست های زمین و خسارات ناشی از آن و بیکاری و مهاجرت و‌بزه را در برمیگیرد، مردان اقتصادی ما چقدر از آن آگاهند و در برنامه آماری و آینده نگری شان ، قرار میگیرد؟

گاها اقتصاددانان ما برای بنگاه‌های اقتصادی و دولت‌ها کار می‌کنند و اغلب روی موضوعاتی کار می‌کنند که فقط جالب و مورد علاقه کارفرمایانشان است.
مثلا وعده ایجاد شغل با یک میلیون تومان شوخی تلخی بود که وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی با مردم کرد . اما این حرف عجیب و غریب که حتی در قالب طرح هم نبود و تنها حرف بود، قطعا به مذاق دولت خوش می آید ، چون بدون خرج و ساده است، حتی اگر نه تنها عملیاتی نباشد، بلکه تمسخرآمیز هم باشد!

هر دولت ، با وعده و‌وعید اصلاح اقتصاد می آید، شعارهایی آرمان گونه میدهد، آمار و ارقام مورد علاقه خود را ارائه می دهد ، اما واقعیت را باید در بازار جستجو کرد.در میان قفسه های روغن و برنج. در صف مرغ و گوشت . در بازار افسارگسیخته خودرو که روز به روز ، ارابه مرگ بودنش ، بیشتر ثابت می شود ، و در همین یکماه اخیر نزدیک به هزار نفر را به کام مرگ کشیده است!
متاسفانه دولت ها، علاقه ای به شنیدن دردها و مشکلات مملکت ندارند، و از آنجا که دلشان میخواهد همه چیز را در دوران ریاست خود ، سامان یافته جلوه بدهند، تنها حرف های در چهارچوب می زنند و آمارهای تخیلی می دهند، تا خودشان را آرام کرده باشند، دریغ که اعتماد مردم را روز به روز پایین تر می کشانند و از این سرمایه اجتماعی، دور تر می شوند.

اخیرا گزارشی از آمار جدید شاخص فلاکت در ایران منتشر شد که رکورد زد.

▫نرخ تورم از ۲۱٫۵درصد در پایان سال ۹۰به ۴۰٫۲درصد در پایان سال ۱۴۰۰رسیده و در همین مدت نرخ بیکاری از ۱۲٫۳درصد به ۹٫۴درصد کاهش یافته؛ با این حال شاخص فلاکت به‌عنوان مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری از ۳۳٫۸درصد در پایان سال ۹۰به رقم ۴۹٫۶درصد در پایان سال ۱۴۰۰رسیده که بالاترین شاخص فلاکت در طول ۱۱سال گذشته است.

▪️ثبت رکورد تازه شاخص فلاکت در پایان قرن ۱۴خورشیدی به‌رغم تک‌رقمی شدن نرخ بیکاری در نتیجه کاهش نرخ مشارکت، نشان می‌دهد ادامه حیات اقتصاد ایران در تورم بالا، می‌تواند زمینه‌ساز اختلال در شاخص‌های کلان ازجمله نرخ بیکاری، نرخ تورم و شاخص فلاکت باشد و از این منظر اولویت نخست و شاید مهم‌ترین مطالبه مردم از دولت، تلاش برای کاهش نرخ تورم طی سال‌های آینده است.

بهتر است آمار و ارقام صحیح و بر مبنای واقعیت را ، بر روی میز مردان سیاست بگذارید و آنها که سودای اصلاح امور مردم را در سر دارند ، واقع بینانه تر به مسائل نگاه کنند، با شعار و حرف هیچ اقتصاد و اجتماعی ، اصلاح نشده است.

این روزها ، همه چشم بر احیای برجام دارند، هر بار دولتمردان سیگنال مثبت و منفی ، از احیای برجام میفرستند ، بازار با واکنشی سریع، شوکی را به سفره مردم می فرستند.
مردم شرایط پایدار و آرامش در سبد غذایی میخواهند ، که در غیر این صورت ، اجتماع منفجر شده از شوک اقتصادی با جیب های خالی را نمیشود ، کنترل کرد.
سکان داران اقتصاد و سیاست ، تابلویی خوش خط از این فرمایش گهربار حضرت علی علیه السلام را بر بالای اتاق کارشان نصب کنند؛

«از دري كه فقر وارد شود از در ديگر ايمان بيرون مي رود.»
این احادیث اگر گوش شنوایی باشد، خود به سادگی فریاد میزند که ایمان را باید در سفره های خالی سر برید. با زنانه مردانه کردن پارک ها و معابر ، هیچ ایمانی پایدار نخواهد شد !

مطالب پیشنهادی