به گزارش خبرنگار مفتاح/منیره فهامی: بحث حجاب و اهمیت آن از صدر اسلام وجود داشته است و در قرآن کریم ، متون فقهی، دینی و احادیث درباره چرایی و چگونگی آن صحبتهای فراوانی شده است؛ اما متاسفانه در هر برهه زمانی عدهای انسان فرصت طلب و سودجو بودهاند که با سفسطه و مغلطه خواستهاند چارچوبی غیر دینی به آن دهند و بحثهایی مانند؛ زن، زندگی و آزادی را مطرح کردهاند.
چند روز پیش در جلسهای که با حضور رئیس جمهور، در یکی از دانشگاههای کشور عزیزمان و برای تجلیل از مقام زن برگزار شدهبود، یکی از دانشجویان مطالبی را مطرح کرد که نامش را تبعيض ناروا گذاشته بود و به اینکه چرا حراست دانشگاه به پوشش دانشجویان ایراد میگیرد و مانع از ورود آنان میشود در شروع صحبتهای خود اشاره کرد. در ضمن این کار را تبدیل شدن دانشگاه به یک نقطه سیاه در تجربیات روزانه دانشجویان ذکر کرد. در جواب خانم سها قمریان و امثال او که بارها خواستهاند با این سخنان اجرا و چارچوب حجاب در کشور را زیر سوال ببرند باید به دو اصل مهم اشاره کرد که در ادامه به آن دو میپردازیم.
*رعایت حجاب در کشور ما یک قانون لازمالاجراست
اصل اول، کلمه ای پنج حرفی به نام قانون است. در هر جای این کره خاکی و در هر کشوری که مدعی تمدن و فرهنگ است چیزی به نام قانون وجود دارد که اصل و لازمه نظم اجتماعی، برای داشتن زندگی بهتر است و اجرای آن قوانین لازمالاجراست. ما در هر جامعهای شاهد آن هستیم که اگر فردی خلاف قوانین آن جامعه عمل کند، توبیخ، تنبیه و جریمه خواهد شد.
به عنوان مثال در برزیل هرگونه عمل منافی عفت عمومی یا نمایش اجزای بدن در ملاء عام محکومیتی معادل یک تا سه سال حبس در پی خواهد داشت.همچنین صادرات و واردات خرید و یا توزیع آلات و اشیا مستهجن برای نمایش عمومی ممنوع بوده و در صورت تخلف شش ماه تا یک سال زندان یا جریمه نقدی به دنبال دارد و یا در مالزی در سال ۲۰۱۱ پوشیدن لباس زرد ممنوع شد. در ملبورن استرالیا پوشیدن هر گونه لباس به سبک زنانه برای مردان ممنوع بوده و ممنوعیت پوشیدن شلوار جین آبی در کره شمالی از این دست قوانین است.
در اینجا بررسی علت وضع این قوانین مد نظر نیست بلکه این مثالها از این جهت ذکر شد که همه کشورها به هر دلیل برای پوشش اجتماعی قوانینی وضع میکنند که باید به این قوانین عمل شود. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.
*حجاب دستوری دینی و الهی است
از طرفی به علت اینکه کشور ما کشوری اسلامی است دارای چارچوبی دینی برای پوشش و حجاب است. در سوره نور آیات ۳۰ و ۳۱ خداوند حدود حجاب برای زنان را همراه با ذکر محارم و در ابتدا حفظ حیا برای مردان را قبل از زنان مورد تأکید قرار میدهد. سپس در ادامه به پوشاندن سر،گردن و گریبان با ((خُمُر)) اشاره میکند. خمر جمع خِمار به معنای لباسی است که زن سر خود را با آن میپوشاند. ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه میگوید؛ زن موی سر، سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را باید بپوشاند.
در این آیه پوشش بدن به غیر از وجه(صورت) و کفین(دو دست) البته بدون زیور آلات و آرایش واجب است.
*حفظ شدن از تعرضها و امنیت برای زن، اثر اجتماعی حجاب است
همچنین در آیه ۵۲ سوره احزاب آمده است که ای پیامبر به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو جلبابهای خود را به هم نزدیک سازند تا با این پوشش بهتر شناخته شوند و از تعرض هوسرانان آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه آورده است؛ جلابیب جمع جلباب است و آن لباسی است که زن آن را در بر میکند و همه بدن خود را میپوشاند.
کلمه یُدنین من جلابیبهن، با چیزی مانند عبا و چادر سازگارتر است تا لباس و روسری، زیرا شکل لباس سراسری به گونهای است که باید اطراف آن را به یکدیگر نزدیک کرد و بر روی هم قرار داد تا بدن را بپوشاند.
یکی از نکات مهم در این آیه اثر اجتماعی جلباب است و آن حفظ شدن و امنیت برای زن از تعرضها است. همچنین طبق این آیات میفهمیم که حجاب فقط پوشش ظاهری نیست بلکه حجاب در نگاه، حجاب در گفتار و حجاب در رفتار نیز اهمیت بسیاری دارد.
درباره حجاب در نگاه، در سوره نور اشاره شده است؛ زنان و مردان باید نگاه خود را در برابر نامحرم کوتاه کنند. در سوره احزاب آیه ۳۲ نیز درباره حجاب در گفتار آمده است؛ زنهار که نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار(هوا و هوس) است به طمع افتد، بلکه شایسته و متعارف سخن گویید.
علامه طباطبایی مینویسد؛ معنای خضوع در کلام آن است که در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند تا دل او را دچار ریبه و خیالهای شیطانی نماید، شهوتش را برانگیزد و در نتیجه آن مردی که بیمار دل است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوت حرام باز میدارد.
*در قرآن، از خودنمایی و ظاهر شدن زنان مانند دوره جاهلیت نهی شده است
و در همان آیه ۳۱ سوره نور درباره حجاب در رفتار آمده که در مقابل نامحرمان طوری پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
شهید مطهری میگوید؛ زنان عرب به طور معمول خلخال به پا می کردند و برای آنکه بفهمانند خلخالی قیمتی بر پای دارند پای خود را محکم بر زمین میکوبیدند. از این دستور میتوان فهمید که آنچه موجب جلب توجه مردان میگردد، مانند استعمال عطرهای تند و زننده و همچنین آرایشهای غلیظ در چهره ممنوع است. به طور کلی زن در معاشرت نباید کاری کند که موجب تحریک و تهییج و جلب توجه مردان نامحرم گردد. در سوره احزاب آیه ۳۳ نیز از خودنمایی و ظاهر شدن زنان مانند دوره جاهلیت نهی شده است.
در پایان باید گفت؛ خداوند تبارک و تعالی برای زنان و دختران سنگ تمام گذاشته و ظرفیتهایی که به دختران در آفرینش آنها کرامت کرده و عظمتی که به روح آنان عنایت فرموده، سرمایه بسیار عظیم و هنگفتی است. حس معنوی و ملکوتی که خداوند متعال در زنان و دختران به ودیعه و امانت گذاشته، قابل مقایسه با آقایان نیست. معلوم میشود مسئولیت بزرگی که دخترها در ساختن جامعه انسانی دارند، یک مسئولیت متفاوت و رسالت بزرگ و ماموریت الهی است. برحسب همان مأموریت، اقتضا میکند روح زنان از عواطف الهی و لطافت قدسی و رحمت بیپایان الهی سرشار باشد. همان ماموریتی که در کنار این ظرفیتها به دختران یادآوری میکند، صاحب گنج عظیمی هستند. لذا باید مراقبت و حفاظت دختران بیشتر از پسران باشد.در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است:((حیا ده قسمت است و نُه سهمش در زنان است.))