به گزارش مفتاح، پس از آنکه دشمن از جنگ نظامی در برابر ایران مأیوس شد به این نتیجه رسید که برای مقابله با این ملت می بایست به گزینه‌های داخلی روی بیاورد. یکی از گزینه‌ها برای مقابله با ایران  از بین بردن وحدت اقوام ایرانی بود. بنابراین برای ایجاد تفرقه، تضعیف قومیت‌ها توهین به اقوام و هجوم به اتحاد آنها را در دستور کار قرار داد.

اما در این بین وجود  اقوام مختلف از جمله اعراب و فارسی زبانان و تفرقه پراکنی  میان آنان از جمله اهداف دشمن بوده است. ساکنان استان خوزستان بعضاً به زبان عربی سخن می‌گویند و در ایران به آنان مردم عرب گفته می‌شود. این مردم ساکنان بومی استان خوزستان هستند. حدودا 4 درصد (دو و نيم ميليون نفر) جمعـيت ايران، عـرب تبار هستـند که بـيشتر آنها در استان خوزستان و جزاير خليج فارس سکنا گزيده اند. به مردم عـرب ساکن نوار ساحلي جنوب، که مي توان بسياري از ويـژگيهاي فارس ها را در آنها ديد، بندري مي گويـند. لباس بلند سنتي مردان عـرب ثوب يا دشداشه و دستاري که بر سر مي گذارند  " گتره " نام دارد. اکثر عـربهاي ايران هنوز به زبان عـربي تکلم مي کنند.   

آغاز کوچ عربها به خوزستان از پیش از اسلام در دوران ساسانیان بوده است. البته پس از اسلام نیز قبایل عرب در پی لشکریان فاتح به سوی کشورهای گشوده شده از جمله مناطقی از ایران کوچ کردند که در خوزستان به علت وجود اعراب پیش از اسلام، پس از اسلام نیز قبایل و عشایر بسیاری به این منطقه آمدند. البته امروزه جمعیت عربهای خوزستان نسبت به اقوام فارسي زبان (بختیاریها، شوشتری و دزفولیها) در اقلیت قرار دارند.

ایرانیان با اقوام عرب و عرب زبان در طول قرون و اعصار زندگی کرده‌اند، زنجیری که فارس زبانان را با اعراب متصل کرده است دین مبین اسلام است.

برخی رمان‌نویسان ایرانی همچون صادق هدایت و یا بزرگ علوی، درباره عرب‌ها که بخشی از هموطنان هستند، در کتاب «توپ مروارید» و یا «دیو دیو» سخنانی راجع به اعراب نوشته اند که به مذاق مردمان عرب زبان، خوش نمی آید.

اما راجع به صادق هدایت مطرح شده که علاوه بر توانمندیهایش در حوزه ادبیات بسیار ناسیونالیست و افراطی بود و البته هر چیز افراطی، مورد قبول نیست. او حتی زبان پهلوی را یاد گرفت و مطالبی هم به این زبان‌ نوشته و عرب‌ستیزی در آثارش شدت داشته است. اما ما صدها آثاری داریم که به عرب‌ها هیچ گونه توهینی نشده و طیف تحصیل‌کرده جامعه اعتقادی به عرب ستیزی ندارند.

ریشه‌های تاریخی اختلاف برخی اقوام با اعراب در درجه اول ناشی از استیلای اعراب به ایران در عهد خلیفه دوم و موالی خواندن ایرانی‌هاست. به نقل از برخی مورخان سوزاندن کتاب‌ که به دستور خلیفه دوم در ایران و سایر کشورهای مفتوحه صورت گرفت، خشم ایرانیان را برانگیخت. دین ایرانیان قدیم آیین زرتشت و استوار برمبنای پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بود. به گفته برخی تاریخ شناسان اسلام ستیزی در میان ایرانیان ترویج نداشت اما ایرانیها معترض به برخی از رفتار اعراب بودند که در طول تاریخ دل خوری ها کماکان ادامه داشت. بختیاری ها و اعراب خوزستان نیز در طول سالیان متمادی هنوز میانشان آنچنان که می بایست صلح و صفا برقرار نشده بود و حتی کدخدا منشانه نیز این اختلافات به حل کامل منجر نشده بود.

 اما دفع دشمن مشترک در سالهای اخیر و حمله تروریستی اهواز آغازی دیگر بر مهربانی ها و هم دلی و اتحاد میان بختیاری ها و اعراب اهواز بود . پس از آن، سیل ویرانگر نوروز ۹۸ که حجم خرابی های بسیار به بار آورد اما اتحادی رویایی که بسیاری انتظارش را می کشیدند محقق نمود. به گفته برخی از بومیان این مناطق، وصلت و ازدواج در میان این اقوام رونق گرفت و یاری مردمان لر به مناطق عرب نشین خوزستان و بالعکس آغاز وحدت و انسجام مستحکم تر بود.

اما آنچه شایان ذکر است آنکه اکثریت مردم ایران مسلمانند و زبان دین اسلام عربی است. شخصیت‌های مقدس اسلام نیز عرب بوده‌اند و بخش مهمی از تاریخ اسلام گره خورده با تاریخ اعراب است. به گفته زبان شناسان بیشتر ما حتی نمی‌توانیم از روی کتیبه بیستون و لوح کورش و… بخوانیم، چه برسد به اینکه معنی آنها را دریابیم، اما بسیاری از ایرانیان می توانند قسمت‌هایی از قرآن و برخی متن‌های عربی دیگر را از حفظ بخوانند.

خوب یا بد، آمیزش و شباهت‌های فرهنگی ما با کشورهای عربی آن قدر زیاد است که اگر بخواهیم ایران امروز را «عرب‌زدایی» کنیم چیزی که از آن باقی می‌ماند دیگر ایران به آن معنی که می‌شناسیم نیست. در عین حال ایرانی‌ها هم در شکل دادن به فرهنگ اسلامی و عربی نقش قابل توجهی بازی کرده‌اند. خوارزمی، خواجه نصیر، ابن سینا و دیگرانی که بخشی از «تمدن» ایرانی هستند، در بستر تمدن اسلامی شکوفا شدند و بسیاری از این شخصیت های والا تالیفاتشان  به زبان عربی بود.

اصولا تمدن‌ها و فرهنگ‌های مختلف پیوسته روی هم اثر می‌گذارند و تصور اینکه می‌شود یک فرهنگ ملی خالص داشت که از فرهنگ‌های دیگر، خواه غربی یا عربی پاک باشد، با واقعیت جور در نمی‌آید. همه ما ایرانی هستیم و تنوع رنگ و زبان در ایران عامل جدایی نیست و صرفاً بیگانگان خواهان اختلاف و برتری جویی قومی بر قوم دیگر هستند.

 

فاطمه مستغنی

 

مطالب پیشنهادی