به گزارش مفتاح، تعطیلی کاشی اصفهان و کاشی نیلو، توقف تولید در پلی اکریل، بحران زیان سازی در ذوب آهن و به حاشیه رفتن بنگاههای کوچک و متوسط استان، همه اتفاقات مهمی است که در سال اخیر اتفاق افتاد و عملاً مسؤولان در مهار آن ناموفق بودند.
سال 1395 به دلایل مختلفی همچون گذر از انتخابات مجلس، قرار گرفتن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، به ثمر رسیدن برجام و همچنین مزین شدن به نام «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» از اهمیت زیادی در عرصه اقتصاد برخوردار بود و از دید فعالان سیاسی و اقتصادی، فرصت طلائی دولت برای نشان دادن ظرفیت واقعی خود در عرصه اقدام و عمل به شمار میرفت.
سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی، شامل 24 بند میشود و بررسی آمارهای اقتصادی و عملکردها در حوزه هر بند، نشان میدهد مسؤولان کشوری و استانی، تا چه حد در سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل، موفق بودهاند.
بندهای دوم، سوم، چهارم، ششم، دهم و بیستم سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری به طور مستقیم، حمایت از تولید و صنایع موجود را متذکر شده و در بند بیست و دوم نیز، مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرحهای واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی مورد تأکید قرار گرفته است.
یکی از مصداقهای مخاطرات اقتصادی مورد تأکید بند بیست و دوم اقتصاد مقاومتی، مسأله تعطیلی و بروز بحران در کارخانههای تولیدی است که در سال گذشته، در اصفهان تعداد آنها رو به فزونی گذاشت و همچنان مساله تداوم حیات آنها حل نشده است.
تعطیلی کاشی اصفهان و کاشی نیلو، توقف تولید در پلی اکریل، بحران زیان سازی در ذوب آهن و به حاشیه رفتن بنگاههای کوچک و متوسط استان، همه اتفاقات مهمی است که در سال اخیر اتفاق افتاد و عملاً مسؤولان در مهار آن ناموفق بودند.
خطری که صنعت اصفهان را تهدید میکند و امسال، ابعاد آن به خوبی برای مردم قابل لمس بود، مساله به زمین نشستن بنگاههای بزرگ و نامدار استان است.
کارخانههایی که قدمت آنها به بالای 40 سال میرسد در مدت این 40 سال توانستهاند با وجود همه چالشها نظیر تغییر حکومت، جنگ تحمیلی، تورمهای دامنهدار دو رقمی، بحران ارزی اوایل دهه 90 و تحریمهای ظالمانه تولید خود را حفظ کنند و حتی طرحهای توسعه خود را به سرانجام برسانند اما در طی سالهای اخیر، شرایط برای آنها بهقدری سخت شده که حتی در پرداخت حقوق نیز ناتوان ماندهاند.
آنچه در این مساله نیاز به ریشهیابی و عارضهیابی کاملاً کارشناسانه دارد؛ از بین رفتن یکباره توان صنایع در رابطه با تابآوری در برابر نوسانات اقتصادی است. وضعیت اغلب بهگونهای است که، صنایع در آستانه تعطیلی همچنان زیر فشار مالیات و پرداختهای دستوری دولت قرار گرفته و در زمانی مسؤولان به فکر احیای آن میافتند که کار از کار گذشته است.
از نظر کارشناسان، ایجاد امیدواری بیشازحد در مجموعه دولت، نسبت به نتایج برجام در سه سال ابتدایی دولت دهم موجب شد تا این نهاد، بدون توجه به آینده صنایع، از کنار مشکلات و مصائب موجود در راه فعالیت آنها عبور کرده و حال در سال آخر حیات خود، طرحهایی نظیر اعطای وام به صنایع کوچک را – آنهم پس از تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری- در دستور کار قرار دهد.
اما آنچه از آمارهای صنعتی استنباط میشود، آب رفته بهراحتی به جوی باز نمیگردد و بسیاری از صنایع کشور و خصوصاً استان اصفهان به وضعیتی رسیدهاند که بهسادگی نمیتوان آنها را احیا کرد و از مرداب رکود بیرون کشید.
بر همین اساس، به گفته حمیدرضا فولادگر نیز، «بیشتر انتقادهای وارد بر دولت نیز در موضوعات فرهنگی و اقتصادی است و دولت در موضوع اقتصاد نتوانست خیلی از برنامههایی را که داشت، اجرایی کند و بیش از اندازه به برجام و شرایط پس از برجام متکی شد درحالیکه میتوانست بیشتر نگاه به درون داشته باشد و حمایت از تولید داخل و اقتصاد مقاومتی را پیگیری کند.»
منبع: فارس