به گزارش مفتاح، پس از اینکه در ۱۸ اردیبهشت ماه رئیس جمهور آمریکا به طور رسمی پیمان برجام را زیر پا گذاشت و خروج خود را از این معاهده اعلام کرد، این سؤال مطرح شد که ایران باید چه کار کند؟ آیا ما هم از برجام خارج شویم؟ یا با ۵ کشور باقی‌مانده ادامه دهیم؟

 

آقای روحانی، رئیس جمهور کشورمان بلافاصله اعلام کردند که قصد داریم با اروپایی‌ها و چین و روسیه مذاکره کنیم و اگر در مدت کوتاهی به این نتیجه رسیدیم که آن‌ها می‌توانند ما را به تمام آنچه که در برجام می‌خواستیم برسانند، در برجام می‌مانیم و در غیر این صورت خارج می‌شویم.

 

رهبر انقلاب هم گفتند به اروپایی‌ها اعتماد نداریم و فقط در صورتی به برجام پایبند خواهیم‌ماند که این سه کشور تضمین عملی بدهند که ما را به خواسته‌های برجامی‌مان می‌رسانند.

 

اما تضمین عملی دقیقاً به چه معناست؟ این سؤال مهمی است که بدون پاسخ دادن به آن نمی‌توانیم مذاکره‌ درستی با اعضای باقی‌مانده از ۵+۱ انجام دهیم.

 

مثال ساده‌ قرارداد بین دو شخص می‌تواند موضوع تضمین را روشن کند. فرض کنید شخصی می‌خواهد به شخص دیگری وام بدهد. سه حالت پیش می‌آید:

 

۱- وام دهنده به وام گیرنده اعتماد دارد؛ به این معنا که وام گیرنده هم «می‌خواهد» و هم «می‌تواند» به تعهدش وفا کند. در این صورت «قول شفاهی» وام گیرنده می‌تواند به معنای تضمین باشد.

 

۲- وام دهنده به وام گیرنده اعتماد ندارد، اما نظام حقوقی موجود را قبول دارد و می‌تواند به آن اعتماد کند. در این حالت قول شفاهی به کار نمی‌آید، ولی «قرارداد رسمی» می‌تواند تضمین کند که وام دهنده به حقش برسد.

 

۳- وام دهنده نه به وام گیرنده اعتماد دارد و نه به نظام حقوقی موجود. در این صورت نه قول شفاهی و نه قرارداد رسمی نمی‌توانند چیزی را ضمانت کنند. در چنین شرایطی تنها راهی که برای وام گیرنده باقی می‌ماند این است که وثیقه بگیرد. مثل کاری که عموماً بانک‌ها در اعطای وام مسکن می‌کنند؛ خانه‌ وام گیرنده نزد بانک وثیقه گذاشته می‌شود تا در صورتی که وام را بازپرداخت نکرد، بانک از محل فروش خانه، مطالباتش را بردارد. بنابراین در چنین شرایطی تنها چیزی که می‌تواند نقش تضمین را بازی کند، «وثیقه» است.

 

حالا برگردیم به بحث اصلی؛ تضمین عملی اروپا آیا به معنای «قول شفاهی» است یا «قرارداد رسمی» و یا «وثیقه»؟

 

همان طور که رهبر انقلاب هم فرمودند، ما به دلایل مختلفی به اروپایی‌ها اعتماد نداریم. بنابراین قول شفاهی و امضاء و این قبیل چیزها به کارمان نمی‌آید.

 

از طرف دیگر دادگاه صالح بین المللی‌ای که بشود به آن شکایت کرد و حقوق خود را گرفت هم وجود ندارد. اگر چنین دادگاهی وجود داشت، آمریکا نمی‌توانست بدون هیچ هزینه‌ای این قدر راحت تعهدش را زیر پا بگذارد و آب هم از آب تکان نخورد.

 

بنابر این تنها راهی که می‌ماند این است که از اروپایی‌ها وثیقه بگیریم. به آنها اعلام کنیم که تا الان ما آن‌چه را که در برجام قرار بود انجام بدهیم، انجام داده‌ایم، ولی چیزی که قرار بود بگیریم را کامل نگرفته‌ایم. اگر می‌خواهید ما به تعهدات برجامی‌مان پایبند بمانیم باید اعتماد ما را جلب کنید و وثیقه بدهید. حالا این وثیقه می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته‌باشد؛ از ذخایر طلا گرفته تا سرمایه‌گذاری مجانی.

 

اگر این کار را نکنیم و به نوشتن قرارداد و گرفتن امضاء و قول شفاهی و اینها بسنده کنیم، دوباره گرفتار همان وضعی می‌شویم که در برجام اصلی شدیم؛ به تعهدات‌مان عمل می‌کنیم، ولی به خواسته‌هایمان نمی‌رسیم.

 

منبع: خبرگزاری مهر

مطالب پیشنهادی