بررسی تاثیر حجاب در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماع جامعه‌ای شاد یا افسرده و منزوی

به گزارش مفتاح/ منیره فهامی: خیلی از افراد اجباری نبودن دین اسلام را بهانه‌ای برای شانه خالی‌کردن و زیر بار حجاب نرفتن می‌دانند و می‌پرسند چرا حجاب اختیاری نیست و بحثی به نام حجاب سفید و غیره را راه می‌اندازند. در پاسخ باید گفت در این که کسی اسلام و یا هر عقیده دیگر را بپذیرد و آن را به عنوان محتوای فکری و رفتاری خود بپذیرد اجباری وجود ندارد و بلکه اجباری هم نمی‌تواند باشد چرا که دین و عقیده امری اجباری نیست. عقیده‌داشتن مثل دوست‌داشتن است که به اجبار و تهدید نمی‌توان کسی را دوست داشت و نمی‌توان نسبت به چیزی عقیده پیدا‌کرد. اما وقتی با اختیار و حکم عقل و فطرت دین اسلام حق شناخته شد. باید به لوازم این عقیده پایبند بود. اگر در قرآن و روایات پیامبر (ص)و ائمه اطهار مطلبی به عنوان واجب اسلامی باشد دیگر نمی‌توان گفت من در عمل کردن و نکردن به آن مختارم. همانطور که هر فردی کشوری را برای زندگی انتخاب می‌کند دیگر در مقابل قوانین آن اختیاری ندارد و باید آنها را رعایت کند.

حجاب یکی از ضروریات دین اسلام است این مسئله در آیات قرآن به صراحت ذکر شده و حتی حدود آن نیز مشخص شده است."1" پس حجاب یک امر الهی است و زن مسلمان باید حدود الهی را رعایت کند. اما اگر منظور از اجبار رعایت حجاب در حوزه قوانین اجتماعی باشد. دو نگاه می‌توان به این مقوله داشت؛ اول دید شخصی و حریم خصوصی و دیگر حریم عمومی.

آیت الله جوادی آملی می‌گوید: «حجاب زن تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم مربوط به مرد هم نیست تا مرد بگوید راضیم. حجاب زن حقی الهی است و حرمت و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است.» "2"

پوشش بیرونی زنان و حتی مردان در محیط اجتماعی در حیطه امنیت اجتماعی تاثیر محسوسی بر جای می‌گذارد. از طرفی وقتی این یک قانون است که: « وقتی یکی از افعال حرام که حدی بر آن تعیین نشده باشد قابل تعزیر است و تعزیر با حکم حاکم است.» این حکم شامل بی‌حجابی که از محرمات الهی است نیز می‌شود. با حجابی و بی‌‌‌حجابی تاثیر بسیاری بر فرد، خانواده و بر جامعه دارد که در ادامه به بعضی از این اثرات اشاره می‌کنیم:

*بعد فردی حجاب

از جمله اثرات فردی حجاب و عفاف می‌توان به آزادی به معنای واقعی اشاره‌کرد؛ چراکه وقتی انسان خودش را در پوشش حجاب و عفاف می بیند دیگر از نگاه و اعمال انسان‌های دون مایه خود را مصون می‌بیند و احساس می‌کند چیزی مانند؛ دژ و قلعه محافظ اوست. اینجاست که جسارتی دو چندان می‌یابد. از طرف دیگر حجاب و عفاف باعث می شود انرژی‌ها و توانایی های فرد در مسیر درست استفاده شود و پتانسیل‌ها و توانمندی‌های بالقوه او به فعلیت دست یابد. چون انسانی که دارای عفاف و حجاب است از نظر فکری خود را درگیر ظواهر نمی‌کند و از نیروی تعقل بیشترین استفاده را می‌برد انسان بدون عفاف و حجاب؛ بیشترین توان و انرژی خود را در راه رسیدن به لذت‌های زودگذر و ‌آنی مصرف می‌کند و تمام مسیر زندگی او فقط در ظواهر خلاصه می‌شود؛ به همین سبب چون انگیزه های زندگی‌اش تنها مادی است هیچ‌گاه اغنا نمی‌شود و به رضایت نمی‌رسد؛ این درحالی است که شخص دارای عفاف و حجاب به دلیل تعیین هدف در زندگی و تلاش برای رسیدن به آن زندگی‌اش معنایی زیبا می‌گیرد و این انگیزه او را به سمت جلو می‌راند درحالی که انسان بدون حجاب و عفاف انسانی باری به هر جهت و بدون انگیزه و پیرو است و خود را در حصار مد، تجمل‌پرستی و بدعت‌ها زندانی کرده‌است که نتیجه‌ای جز منیت و نیستی به همراه نخواهدداشت؛ برعکس انسان با حجاب بالنده، امیدوار و مصمم است.

*بعد خانوادگی حجاب:

نقش حجاب و عفاف در روابط اعضاء خانواده و ارتباط با سایرین بسیار مشهود است. خانواده‌ای که در آن حریمی به نام حجاب و عفاف است؛ روابط، درست و منطقی شکل می گیرد و افراد هیچ‌ترسی از ارتباطات خود ندارند؛ در حالی که در خانواده‌هایی که حجاب و عفاف نیست با مشکلاتی از قبیل نداشتن اعتماد و اطمینان به یکدیگر روبرو هستند. عدم اعتماد، بدبینی و شکاک بودن را به وجود می آورد که یکی از بدترین آفتها برای حفظ کانون خانواده است. در چنین خانواده‌ای همدلی و دوستی رخت برمی‌بندد و خانواده به محلی برای مشاجرات و نزاع و یا محیطی خشک و بی‌روح تبدیل می شود. و در نتیجه یا افراد این خانواده به اجبار با این احساسات منفی زندگی می کنند و یا جدایی و طلاق را بهترین راه حل می دانند. به عکس خانواده‌ای که دارای حجاب و عفاف است روابط به خوبی شکل گرفته اعضاء رغبت به انجام صله رحم دارند و همین روابط موجب ایجاد همدلی، محبت و صمیمیت می‌گردد. از طرفی خانواده‌هایی که مزین به زینت حجاب و عفاف هستند سادگی و بی‌آلایشی را در روابط مد نظرمی‌گیرند که به این دلیل روابط ادامه‌دار می‌شود؛ در حالی که در خانواده بدون حجاب و عفاف روابط به علت چشم و هم‌چشمی‌ها، تجمل‌گرایی، مقایسه‌ها و ایجاد بدبینی کم شده و حتی از بین می‌رود و در نتیجه تنهایی و ملالت را برای خانواده به دنبال دارد. خانواده با حجاب و عفاف آخَربینی را مدنظر قرار می‌دهد درحالی که خانواده بدون حجاب و عفاف آخُر‌بینی و ظاهربینی را پیشه خود می‌سازد. خانواده‌ای که درآن اعتقادات وجود داشته باشد و پایبند به اصولی مانند حجاب و عفاف است قول و سایر تعهدات برایش مهم بوده به همین دلیل نظم ،برنامه‌ریزی و مدیریت بهتری درآن شکل می گیرد. به عکس خانواده منهای حجاب و عفاف به علت عدم پایبندی به اصول، تعهداتی که نسبت به یکدیگر دارند را نیز نادیده می گیرند و در نتیجه مدیریت درستی نیز بر امور خانواده نخواهد داشت.

*بعد اجتماعی حجاب

وقتی در جامعه حجاب و عفاف رعایت شود از هدر رفتن نیروی فکری و جسمی افراد جلوگیری می شود چراکه وقتی در جامعه‌ای دین‌داری و به‌خصوص حجاب و عفاف رعایت شود افراد از بسیاری از آلودگی‌ها مصون می‌مانند و از قدرت تفکر خود بیشتر استفاده کرده که نتیجه ای جز رشد و پیشرفت اجتماع نخواهد داشت. و این رشد و توسعه می‌تواند در ابعاد مختلف بروز پیدا کند. از جمله این ابعاد رشد اقتصادی است. در جامعه‌ای که تمامی نیروها به کار گرفته شوند مشکلات دیگری همچون ازدواج جوانان، مسکن و مسائل معیشتی براحتی انجام می‌گیرد. در نتیجه امنیت، شادی و نشاط د راجتماع بیشتر می‌شود و برعکس جامعه بدون حجاب و عفاف سهم زیاد نیروی فکری و جسمی ازبین می‌رود و اولین چیزی که موجب آسیب در اجتماع می‌شود نبود امنیت است. جامعه‌ای که افراد از امنیت کافی برخوردار نباشند، ترس، اضطراب و عدم رضایت بوجود می‌آید و مدیریت درستی براین اجتماع نمی‌توان انجام داد در نتیجه هرج و مرج و بی‌نظمی بوجودآمده و سایر مسائل مانند قانون‌مداری را تحت تاثیر خود قرار‌داده و مردم درچنین جامعه‌ای هنجارشکن  وقانون‌گریز می‌شوند. نبود حجاب و عفاف موجب اشاعه فحشا و فساداخلاقی شده و با از بین بردن بنیان خانواده آمار طلاق در جامعه را بیشتر می کند. چنین جامعه ای به سمت نابودی پیش می رود.

در پایان باید اشاره کرد که فرد باحجاب و عفاف یعنی خانواده با عفاف و حجاب و خانواده با عفاف و حجاب نتیجه می دهد جامعه با حجاب و عفاف و اینچنین جامعه‌ای یعنی جامعه تکامل و تعالی یافته عاری از فساد و فحشا.

پی نوشت:

1- قرآن کریم آیات 30 و 31 سوره نور

2-آیت الله جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جمال و جلال، قم، نشر اسراء، ص423

مطالب پیشنهادی