11:30 1396/11/23

به گزارش مفتاح، دو تن از نزدیکان رئیس‌جمهور روحانی به تازگی دست به افشاگری‌های بزرگی درباره مسئله «خیانت» و «القای ناامیدی» در کشور زده‌اند.

علی ربیعی، وزیر کار دولت دوازدهم و از چهره‌های امنیتی دهه شصت و هفتاد، اخیراً طی اظهاراتی با اشاره به برخی مشکلات اقتصادی گفته است: «صورت مسئله ای را پاک نمی‌کنیم اما پخش ناامیدی، بزرگترین خیانت در کشور است.»

در همین حال، شهیندخت مولاوردی، دستیار رئیس‌جمهور در امور شهروندی نیز چند روز قبل طی اظهاراتی تصریح می‌کند:«اگر مثل بعضی‌ها نخواهیم این اتفاقات را تماما با واسطه به بیرون از کشور بدانیم! می‌بینیم در دولت‌های یازدهم و دوازدهم شاهد پمپاژ یاس ناامیدی در کشور هستیم.»

و اما این پمپاژ ناامیدی و خیانت صورت گرفته در این زمینه کار چه کسانیست!؟

*متأسفانه پس از «فتنه اقتصادی» که در دیماه ۹۶ رخ داد؛ جریان سیاسی خاص که به زعم برخی محافل تحلیلی، بانی این حادثه بوده است وارد فاز جدیدتری شد.

بانیان اغتشاش که صراحتا و پس از رخدادهای دیماه تأکید کرده‌اند کار تمام نشده است و موج‌های سنگینتر در راهند! ادبیات جدیدی را به کار می‌برند مبنی بر اینکه مردم «تحقیر» شده‌اند، مردم «ناامید» هستند و نظام با بحران «ناکارآمدی» مواجه است.

ما پیش از این در گزارش‌هایی به مسئله تحقیر و علت علاقه جریان خاص به پمپاژ این کلمه پرداخته‌ایم.

اکنون اما نوبت ناامیدی و بیان این حقیقت با مردم است که مرجع ضمیر اظهارات وزیر کار و دستیار رئیس‌جمهور، به چه کسانی و در کدام اردوگاه خاص سیاسی بر می‌گردد!؟ اگرچه ما نمی‌دانیم این دو مقام دولتی در فحوای مطلب دقیقا چه کسی را خطاب قرار داده‌اند!؟

پس از رخدادهای دیماه، چهره‌ها و رسانه‌های جریان چپ به ناگاه شروع به استفاده از عبارت ناامیدی در تشریح اوضاع مردم و جامعه کردند.

آنچه که در ادامه می‌خوانید، کدهای این بازی خطرناک در طول یک و نیم ماه گذشته و پس از اغتشاشات دیماه است که از نظر ما بعد از این هم ادامه خواهد یافت:

۱_ محمدعلی ابطحی، معاون رئیس دولت اصلاحات_روزنامه اعتماد: کشور غرق در ناامیدی است.

2_ محمد کیانوش‌راد، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم_آرمان امروز: باید به صراحت اعلام کرد که روند امور درکشور به سمت و سویی در جریان است که مردم روزبه‌روز احساس ناامیدی بیشتری می‌کنند.

۳_ علی صوفی، عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان_اعتماد: اصلاح طلبان امیدوار هستند که آقای روحانی بتواند در تزریق امید به جامعه موفق باشد تا مردم به طور کامل از روحانی عبور نکنند چرا که عبور از روحانی مساله ای خطرناک است.

۴_ فردی به نام م. ع در سرمقاله روزنامه شرق: با تأسف، آنچه این نشانگان اجتماعی نشان می‌دهد، ناکامی، استیصال و آن چیزی است که احساس «بی‌تحرکی وجودی» یا «گیرافتادگی» نامیده می‌شود. احساسی که ناشی از نداشتن چشم‌اندازی روشن و رو ‌به‌ رشد برای آینده است.

5_ ابراهیم اصغرزاده، فعال اصلاح‌طلب_روزنامه اعتماد: بخش مهمی از معترضین ناامیدانی بودند که در اردیبهشت ماه با امید به روحانی رای دادند و امروز از رای خود ناامید شده اند.

۶_ گزارش نظرسنجی نهاد وابسته به یک خبرگزاری اصلاح‌طلب:‌ شاهد افت امید مردم به آینده بودیم.

7_ روزنامه اعتماد، در گزارشی با اشاره به اعتراضات دیماه: اصلاح طلبان در ایجاد وضعیت ناامیدی و اعتراضی این روزها چقدر نقش داشته‌اند؟

تمام کدهای اشاره شده اما در حالیست که این ناامیدی! هیچ پایه استدلالی و مشهودی ندارد و آمارها و حقایق اقتصادی و... کشور حکایت از آن دارد که اگر جنگ روانی اصلاح‌طلبان بگذارد؛ مردم ایران جزو امیدوارترین مردمان جهان هستند. و شرایط اقتصادی کشور هم اگرچه دچار مشکلاتی هست اما بحران ندارد و ایران اسلامی به برکت انقلاب، جزو هجده اقتصاد برتر جهان است.

ما امیدواریم چرایی علاقه وافر چهره‌ها و رسانه‌های اصلاح‌طلب به القای فضای ناامیدی و یأس در جامعه ایرانی، که در بالا به کدهای آن اشاره کردیم؛ سؤالات مهمی را برای اهل نظر و مخاطبان ما ایجاد کرده باشد...

عضو شورای شهر: «شورای نگهبان» خواست انقلاب نبود!

محمدجواد حق‌شناس، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورای شهر تهران به تازگی طی اظهاراتی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در شهر قم گفته است:

«این که ۱۲ انسان متدین و فهیم، حاکم بر تمام خواست‌های مردم باشند، خواست انقلاب ما بود؟ نتیجه این کار می شود مجلس ناکارآمد؛ و دولت ضعیف؛ و دولت ضعیف هم استاندار ضعیف می‌گذارد و بعد می‌گوییم چرا همه چیز خراب است.»

به گزارش ایلنا، او همچنین می‌گوید:انتخابات به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بر حضور مردم در صحنه و آزادی انتخاب مردم تأکید می کند و در قانون اساسی هم این حق بسیار محترم شمرده شده است، اما با تأسف باید گفت چه کنیم که گرفتار قرائتی از انقلاب اسلامی ایران شده ایم که می خواهد نقش مردم در عرصه‌های مختلف را محدود کند و از جایگاه مردم در جامعه ایران و نظام جمهوری اسلامی، فرو بکاهد.

حق‌شناس در بخش دیگری از صحبت‌های خود با تأکید بر اینکه من جانباز انقلاب هستم، تصریح کرده است: با وجود عشقی که به انقلاب دارم باید گفت که اتفاقاتی که بعد از ۴۰ سال در کشور افتاده است را، مطابق با خواست‌های انقلابی‌مان نمی‌دانم!

*حکما آقای حق‌شناس از مطالعه تاریخ بی‌بهره بوده و حتی گویا متن قانون اساسی و بیانات امام راحل را نیز درباره شورای نگهبان نخوانده و البته احتمالا در ایام انقلاب ۵۷ هم مطالبات خاصی داشته است... فلذا قضاوت درباره صحبت‌های او پیرامون شورای نگهبان را به مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.

اظهارات وی در باب اینکه بعنوان یک جانباز انقلاب، اتفاقات ۴۰ سال اخیر را هم مطابق خواست انقلابی مردم نمی‌داند نیز به شدت محل تأمل است.

اولا جانباز بودن هنگامی ارزش دارد که آن جانباز معزز همچنان در مسیر آرمان عقلانی خویش قرار داشته باشد.

و گرنه جانبازی که خود به معارضه با حق برمی‌خیزد از هر شروری شرورتر است.

کما اینکه آقای حق‌شناس در بخشی از همین اظهارات عنوان کرده‌اند که جریان خاص در مقطعی به معارضه با نظام هم برخاسته است!

و ثانیا دقیقا کدام اتفاق کلان در نظام اسلامی هست که مطابق با خواست انقلابیون ۵۷ و تفکر حکومتی شیعی نباشد!؟

هم‌اکنون ۴۰ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی گذشته و در این مدت نه تنها اقتصاد ایران به مقام هجدهم جهانی رسیده است بلکه «فقر مطلق» نیز به گواه بانک جهانی در ایران ریشه کن شده امنیت مردم ایران در بالاترین سطح تضمین شده، بیکاری در ایران طی ۷ سال گذشته به میزان ۲ درصد کاهش یافته، رهبر معظم انقلاب و رؤسای قوه پرچمداران مبارزه با فساد هستند و ضریب جینی ایران هم بهتر از کشورهای آمریکا و چین است. ضمن اینکه ایران اسلامی در هر سال نیز به طور میانگین یک انتخابات برگزار کرده است و نقش مردم در وضع موجود و سیاست ایران را هیچکس انکار نمی‌کند.

سؤال اینجاست که دقیقاً کدامیک از این اتفاقات هستند که مورد خواست انقلابیون و آقای حق‌شناس نبوده‌اند!؟

«اراذل بد و اراذل خوب»

کسی که پرچم آتش زد، به زنان هم تجاوز می‌کند خانم حکمت!

روزنامه دولتی ایران، اخیراً به بهانه یکی از فیلم‌های خانم «منیژه حکمت» در جشنواره فیلم فجر، با او مصاحبه کرده است.

خانم حکمت در این مصاحبه به تفصیل به مسئله «تجاوز به زنان» و آسیب‌های پیرامونی آن می‌پردازد و آن را تقبیح می‌کند.

این کارگردان زن سینما اما در ادامه مباحث خود پیرامون مسئله «تجاوز»، به اغتشاشات دیماه ۹۶ اشاره می‌کند و می‌گوید:

«مشکل جامعه ما این است که نمی‌پذیریم کسانی که قانون برای ما می‌نویسند و بالانشین هستند اصلاً جامعه را نمی‌پذیرند. من نمی‌فهمم مثلاً چرا در مقابل مشکلات مردم که به اعتراض می‌انجامد از واژه اراذل و اوباش استفاده می‌شود. این اراذل و اوباش از کجا آمده‌اند؟ از کره مریخ که نیامده‌اند، مال همین جامعه هستند. حتی اگر برخی یاد نگرفته باشند که اعتراضشان را به چه شکلی بیان کنند دلیلش شرایطی است که ما برای آنها ساخته‌ایم. در سیستم آموزش وپرورشی درس خوانده‌اند که  دوگانگی و ریا را در همان مدرسه به آنها یاد داده‌اند.»

او تصریح می‌کند: با چنین روندی حق ندارید به بچه‌های این جامعه انگ بزنید و صورت مسأله را پاک کنید. شما باید مورد اتهام قرار بگیرید نه بچه‌ها و زنان مملکت. آنها در همان چارچوبی که شما تعریف کرده‌اید پرورش پیدا کرده‌اند. اینها دستاورد دیکته‌هایی است که شما به آنها کرده‌اید. اگر دردتان آمده صورت مسأله را پاک نکنید، پاسخگو باشید. اینها دستاورد تفکری است که حاکم بوده است.

*همانطور که آشکار است خانم حکمت گویا نمی‌داند آنهایی که پرچم آتش می‌زنند؛ همان‌هایی هستند که به زنان هم تجاوز می‌کنند.

در واقع کسی که عکس سردار سلیمانی را آتش می‌زند، پدر و فرزند کوچکش را در خودرویشان به قتل می‌رساند، بچه‌های دانش آموز را می‌کشد و مهمتر از همه به پرچم بعنوان ناموس یک کشور رحم ندارد؛ چرا باید به ناموس دیگران احترام بگذارد!؟ و این سؤالیست که گویا خانم حکمت حتی در سن ۵۵ سالگی نیز به پاسخ آن واقف نیست.

گفتنیست، پیش از این، عبدا... ناصری، عضو شورایعالی مشورتی اصلاح‌طلبان نیز در اظهاراتی با اشاره به اغتشاشات دیماه گفته بود: «حرکت های اخیر جامعه نشان می دهد که اگر مردم در جایی هنجار شکنی کردند که آن هم منویات سیاسی‌ای را در نظر داشتند، نشان می دهند که به دنبال وجه اصلاح طلبی انقلاب هستند. آنها به دنبال عدالت و آزادی و جمهوریتی هستند که در قانون اساسی آمده است.

لازم به توضیح است که اگرچه بودند کسانی که در ساعات اولیه تجمعات دیماه هدفی جز گله‌گذاری از دولت و مطالبه اقتصادی نداشتند اما به محض اینکه تجمعات به سمت اغتشاش حرکت کرد، شعارهای ضد حکومت شنیده شد و پرچم ایران و تصویر سردار سلیمانی به آتش کشیده شد؛ دیگری اثری از مردم در میان اغتشاشگران نبود و حتی اصلاح‌طلبان نیز عنوان کردند که جمعیتی که طی چند روز بعد اغتشاشات را ادامه دادند «اراذل و اوباش» بودند.

منبع: مشرق

مطالب پیشنهادی