به گزارش مفتاح، استاد مطالعات فلسطین اشغالی دانشگاه تهران در یادداشتی به انتقاد از مطلب یکی از روزنامه‌های کشور و آنچه وی آن را «فحش نامه‌ای علیه حماس و دستاوردهای آن» خواند، پرداخت.

در پی مطلبی با عنوان «دست خالی و سر پائین حماس» که در روزنامه قانون به چاپ رسید، سید هادی برهانی استاد مطالعات فلسطین اشغالی دانشگاه تهران در یادداشتی به نقد این مطلب پرداخت که متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

روزنامه محترم قانون بخش بزرگی از نیم صفحه اول شماره روز یکشنبه (اول بهمن) خود را به مطلبی با عنوان دست خالی و سر پائین حماس اختصاص داد.

عنوان دیگری به این عنوان اصلی اضافه شده که مقصود را روشن‌تر می‌نماید:

جنبش مقاومت اسلامی فلسطین بعد از سال‌ها اقدام علیه سیاست‌های جمهوری اسلامی و ناامیدی از عربستان به سمت ایران رویگردان شده است.

روزنامه به زیر عنوانی نیز آراسته شده که منظور نویسنده از نوشتن این مقاله را مشخص می‌نماید:

از آنجایی که حماس سابقه روشن چندانی ندارد نباید دوباره به آن اطمینان کرد.

این عناوین خلاصه ای از داستان مقاله مورد اشاره است.

نویسنده (یا نویسندگان) مقاله از نامه اخیر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس به رهبر انقلاب شروع کرده و آنرا به تلاشی برای ابراز پشیمانی از گذشته و تلاشی برای نزدیکی مجدد به ایران تفسیر کرده اند.

این مقاله در ادامه به بیانیه ای علیه حماس تبدیل شده که افشای «سابقه ننگین» حماس را وجهه همت خود قرار داده و براساس این «افشاگری‌ها» هرگونه حرکتی برای تقویت همکاری ایران با این گروه را مردود و محکوم دانسته است.

در رابطه با این تحول خطیر در مطبوعات کشور چند نکته قابل ذکر است:

حق اصحاب قلم و مطبوعات برای بررسی آزاد و نقادانه مسائل کشور از حقوق شناخته شده و مورد احترام است. متقابلا مخاطبان حق دارند آزادانه مطبوعات و مطالب مطبوعاتی را مورد نقد قرار داده و مواضع آنها را بررسی و ارزیابی نمایند.

امر پنهانی نیست که برخی در کشور از چشم انداز منافع ملی و گرایشهای ملی گرایانه انتقاداتی را متوجه سیاست جمهوری اسلامی در قبال مقاومت و گروههای آن بویژه حماس و حزب الله می کنند.

این انتقادات می‌تواند در یک بستر مناسب مطرح شده و محل بحث قرار گیرد. در همین رابطه بنده آمادگی خود را برای شرکت در گفتگویی صریح و دوستانه با تحریریه قانون بر سر انتقادات موجود از حماس و سیاست کشورمان در مورد حماس اعلام می کنم و امیدوارم برادر عزیز جناب آقای دکتر قدومی نماینده محترم حماس در تهران نیز به این جلسه دعوت شده و این دعوت را بپذیرند.

آنچه در مقاله روزنامه قانون منتشر شده، اساسا ربطی به دیدگاه اخیر نداشته و بدون اغراق فحش نامه ای علیه حماس و دستاوردهای آن است.

در این مقاله حماس به وابستگی یا ارتباط با اندیشه «پوسیده» اخوان المسلمین و همزمان وابستگی به داعش و وهابی ها متهم شده است.

احتمالا تنها برچسب قابل استفاده ای که از آن برای حمله به حماس استفاده نشده، صهیونیسم است.

تعیبرات به کار رفته در مقاله برای توصیف حماس نه تنها صاحبنظران داخلی را شگفت زده کرده بلکه در سطح رسانه های منطقه منتشر شده و در شبکه های اجتماعی کشورهای عربی دست به دست می شود.

در این «افشاگری انقلابی» حماس گروهی خائن، دورو، پول پرست و بد سابقه معرفی شده که دستش به خون مردم منطقه از یمن گرفته تا سوریه آلوده است.

بنده که سالهاست مطبوعات کشور و مسائل فلسطین را پیگیری می کنم به یاد ندارم مطبوعات کشور با چنین لحنی در مورد حماس صحبت کرده باشند.

همچنین بعید می دانم در هر کشور اسلامی دیگری، حتی آنها که با اسرائیل کنار آمده اند و مسئله فلسطین را کنار گذاشته اند، بتوان چنین مطالبی را به آسانی منتشر نمود.

البته این به معنای آن نیست که حماس مقدس است و نقدی برآن وارد نیست. حماس مانند بسیاری، از جمله خودمان، گذشته پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و اشتباهات متعددی هم داشته است. هیچکس در جهان اسلام به معصومیت حماس و بی گناهی آن اعتقادی ندارد. احترام به حماس در سطح جوامع اسلامی و پرهیز از توهین به آن ریشه در واقعیت و نگاهی دیگر دارد:

نگاهی که حماس و نقش آن در مقاومت مظلومانه ملت فلسطین در برابر دستگاه اهریمنی اسرائیل دیده شود.

بدون شک امروز بار اصلی مقاومت در فلسطین بر دوش حماس است. در این زمینه هیچ یک از گروههای فلسطینی با تمام افتخاراتی که دارند با حماس قابل مقایسه نیستند.

حماس است که بیش از یک دهه محاصره همه جانبه و بی رحمانه اسرائیل را تحمل نموده و دو انتفاضه بزرگ و سه تهاجم نظامی سنگین و خونین ارتش صهیونیستی را از سرگذرانده است.

در طول این سالها چیزی نزدیک به تمامی رهبران و فرماندهان حماس مورد سوء قصد قرار گرفته و بسیاری از آنها شهید شده اند.

اسرائیل حتی به پیر ویلچر نشین حماس، مرحوم شیخ احمد یاسین، نیز رحم نکرد. آنان که باقی مانده اند، از جمله خالد مشعل، شهیدان زنده مقاومت مردم فلسطین و سمبل زنده ماندن مقاومت منطقه در برابر اسرائیل می باشند

سخت گرفتن بر ضعیفان و خرده گیری از آنها آسان است، اما از جوانمردی و مروت فرسنگها فاصله دارد. ندیدن مظلومیت و مظلومانی که در زیر چکمه های جلادانی چون نتانیاهو دست و پا می زنند، می تواند به چنان قضاوتهای محیرالعقولی منجر شود.

از این چشم انداز داد و فریاد مظلوم گوشخراش می نماید و دست و پا زدنهایش بی قاعده و غیرمودبانه قلمداد می شود.

در شگفتم آیا نویسندگان مقاله می دانند درباره چه صحبت میکنند؟ چه درکی از غزه و شرایط آن دارند؟

طبق گزارشهای سازمان ملل زندگی در غزه در معرض نابودی و فروپاشی نهایی است.

بیش از ده سال است که این باریکه چند کیلومتری در محاصره اسرائیل دست و پا می زند.

اسرائیل هر روز جنایتی تازه در این باریکه می آفریند. دو میلیون فلسطینی محاصره شده از همه امکانات زندگی از جمله آب و غذای سالم محروم می باشند.

در این شرایط عده ای جوان غیرت کرده جان خود را بر کف دست گرفته و در برابر اسرائیل ایستاده اند. هر روز عده ای از آنها به خاک می افتند و بر لشکر یتیمان و مادران داغدار غزه می افزایند.

در این شرایط آیا می شود از آنان توقع داشت از دیگران مطالبه کمک و مساعده نکنند.

مقاومت فلسطین از ابتدا با کمکهای خارجی اداره شده است. مگر فلسطین اقتصاد مستقلی دارد که بتواند هزینه های کلان مبارزه با حکومت ثروتمند یهودی را اداره کند.

حماس حق دارد و باید از همه کشورهای اسلامی درخواست کمک نمایند. کشورهای اسلامی بسیاری از جمله ایران و عربستان کمکهای فراوانی به حماس و فلسطین داشته اند.

باید از جذب کمکهای مالی بیشتر به فلسطین و مقاومت فلسطین استقبال کرد. این کمکهاست که اجازه می دهد فروغ حیات و مقاومت مردم در فلسطین زنده بماند.

به راستی اگر حماس «پول پرست» بود، خواسته های کشورهایی را برآورده می کرد که حاضر هستند به محض یک چرخش موضع کوچک از مقاومت در خزانه های سیم و زر خود را به روی رهبرانش بگشایند.

گویا نویسندگان مقاله اطلاع ندارند که رهبر حماس پس از اقدام اخیر ترامپ علیه قدس چنین نامه هایی را هم خطاب به دیگر رهبران عربی و اسلامی نوشته است.

حماس در جریان بهار عربی اشتباهاتی جدی داشت. یک ریشه این اشتباهات در طرف فلسطینی و ریشه دیگر آن در توقعات کشورهای اسلامی از مقاومت اسلامی و حماس است.

توقعات کشورهای کمک کننده نقش بسیاری در کشاندن حماس به اختلافات و مسائل داخلی کشورهای اسلامی داشته است.

امید است حماس و سایر گروههای فلسطینی با استفاده از گذشته حرکت خود را اصلاح نموده و تسلیم وسوسه و فشار طرفهای منطقه ای برای ورود به مسائل اختلافی نشوند.

در این صورت حماس و فلسطین می تواند به محور وحدت کشورهای اسلامی بدل شود. وحدتی که امروزه در سایه گردنکشی های بی سابقه نتانیاهو و ترامپ در منطقه ضرورتی فوری یافته است.

روزنامه محترم قانون می تواند در برج عاج بنشیند و از شمردن غلط دیکته آنها که می نویسند و کاری می کنند مشعوف شود ولی بهتر است نگاهی نیز به خودمان، سابقه‌مان و قد و قواره خودمان بیاندازیم. ما چه کرده ایم؟ منطقه چه کرده است؟ آیا در منطقه ای زندگی می کنیم که در میان جمعی فرشته خو ناگهان وصله ناجوری به نام حماس پیدا شده است.

دستاوردهای سایر نیروهای منطقه چیست؟ اگر چنین مقایسه ای صورت می گرفت آنگاه حماس با این اتهامات و اوصاف  توصیف نمی شد. آنگاه حماس و حزب الله نیروهایی دیده می شدند که به دلیل دستاوردهای بزرگشان و فداکاریهای بزرگترشان حق دارند و باید سر خود را در منطقه بالا نگاه دارند.

من در برابر این بزرگی ها سر تعظیم فرود می آورم و از حماس به خاطر این اهانتهای دردناک، که چه بسا درد آن از جراحت سربهای داغ دشمنان بیشتر باشد، پوزش می طلبم.

منبع: فارس

مطالب پیشنهادی