12:14 1396/05/29

به گزارش مفتاح، اصلاح‌طلبان در حالی ادعا می‌کنند در ۵ انتخابات اخیر پیروز بوده‌اند که هیچ رئیس‌جمهور و هیچ رئیس‌مجلسی از سال ۸۴ تاکنون اصلاح‌طلب نبوده است.

اصلاح‌طلبان در ۱۶ سال اخیر در هیچ انتخاباتی برنده نبوده‌اند

تاجزاده: در ۵ انتخابات اخیر بُردیم، حجاریان: باختیم!

مصطفی تاجزاده، از فعالان اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز گفته است:

(اصلاح‌طلبان) در ۵ انتخابات اخیر نیز پیروز قاطع میدان شدند. این پیروزی‌ها نشان می‌دهد اکثریت جامعه و دستکم اکثریت قاطع کسانی که رأی می‌دهند، از جناح اصلاح‌طلب حمایت می‌کنند.

او در ادامه مصاحبه چند بار دیگر نیز این گزاره را تکرار می‌کند و در مقابل مقولاتی مثل «پیروزی‌های دوپینگی» و «بی‌شایستگی رهبران اصولگرا» و... را از جمله صفات جریان رقیب برمی‌شمارد و تلویحاً نیز مدعی شکست اصولگرایان در عرصه‌های انتخابی مردم می‌شود.

این اظهارات اما در حالی است که چندی قبل «سعید حجاریان» دیگر تئوریسین جریان چپ در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته بود: براساس قانون، جبهه دوم خرداد می‌تواند مجلس را بگیرد، شورا را بگیرد، ریاست جمهوری را بگیرد.

او سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار اعتماد که پرسید: «ولی بعد از دوران آقای خاتمی، اصلاح‌طلبان دیگر هیچوقت نتوانستند به آن قدرت و جایگاه بازگردند، نه در مجلس، نه در دولت و...» تصریح کرد: «درست است ولی الان بالاخره اوضاع خیلی با قبل تفاوت دارد.»

*اظهارات آقای تاجزاده در حالی است که آخرین برد اکثریتی اصلاح‌طلبان در یک انتخابات در سال ۱۳۸۰ بوده است.

فی‌الواقع از آن زمان تاکنون، نه هیچ رئیس‌جمهور و نه هیچ رئیس مجلسی اصلاح‌طلب نبوده است و جریان خاص در تمام انتخابات‌ها یا با شکست کاندیدایش مواجه شده، یا کاندیدایش را مجبور به کناره‌گیری کرده است، یا انتخابات را تحریم کرده و یا اساسا کاندیدای رسمی نداشته است.

متأسفانه دروغ بزرگی به نام برد اصلاح‌طلبان در انتخابات! نه در سال ۹۲ واقعیت داشت نه در سال ۹۴، نه در سال ۹۶ و نه قبل از آن...

چه اینکه اصلاح‌طلبان در قبال آقای روحانی تاکنون یک خط بیانیه رسمی امضا و انحصاری نداده‌اند، هیچگاه برای وی ستاد انتخاباتی ایجاد نکردند و در هر دو انتخابات ریاست جمهوری دوَل یازدهم و دوازدهم نیز صراحتا عنوان کردند که نامزد رسمی ندارند. (جالب آنکه در انتخابات دولت یازدهم نیز محمدرضا عارف بعنوان کاندیدای اصلاح‌طلبان تا ۲ روز آخر در صحنه ماند و هرگز هم حاضر به اعلام حمایت رسمی از روحانی نشد. این قضیه شامل مرحوم هاشمی و آقای خاتمی هم بود.)

فی‌الواقع حتی اگر اظهارات سعید حجاریان هم در این زمینه وجود نداشت، می‌شد با همین دانسته‌ها اثبات کرد که متأسفانه آقای تاجزاده همچون سال ۸۸ مشغول ناراستی است و قصد جعل تاریخ را دارد.

عدم پیروزی اکثریتی اصلاح‌طلبان طی ۱۶ سال گذشته در تمام انتخابات‌های کشور که بصورت محرزی ریاست قوای مجریه و مقننه را از آنها گرفته است، سبب شد تا این جریان خاص سیاسی در قضیه انتخابات مجلس دهم راهبرد «پیروزی حداقلی» را طراحی کند.

آنها با این راهبرد در حال القای این مطلب بودند که حتی اگر یک اصلاح‌طلب هم به مجلس دهم راه یابد، چپ‌ها می‌توانند خود را برنده انتخابات بنامند.

کما اینکه آنها حتی با اینکه به اقلیت مجلس هم تبدیل شدند و در حالت اکثریتی شکست خوردند، اما باز هم ندای پیروزی سر دادند، مردم شهرستانی‌ را تلویحا عقب افتاده خطاب کردند و ناسزایی هم نبود که به اصولگرایان نسبت ندهند.

اما دست آخر یک اصولگرا به دلیل اکثریت بودن جناح ارزشی در مجلس، بر اریکه ریاست قوه مقننه تکیه زد و جریان خاص هم بر سر سفره عملیات روانی خود در ذهن افکار عمومی و برخی خواص نشست!

اظهارات تاجزاده متأسفانه در اقتفای برخی ناراستی‌های چند ساله جریان سیاسی خاص در مقابل افکار عمومی ارزیابی می‌شود.

(کما اینکه اصلاح‌طلبان نه تنها هیچگاه از دروغ‌های بزرگی مثل «هزاران بورسیه غیر قانونی» و یا «املاک نجومی» و همینطور «دروغ تقلب در فتنه سال ۸۸» توبه نکردند و توضیح روشنی هم به مردم ندادند بلکه مثلاً به تازگی از این گفته‌اند که جریان اصلاحات بصورت ذاتی حامی محرومان و مستضعفان است و این اصولگرایان هستند که با این مسئله تعارض دارند)!

ذکر این نکته ضروریست که این حقایق به منزله حذف اصلاح‌طلبان و یا ادامه دومینوی باخت‌های اکثریتی آنها در انتخابات‌های مجلس ۹۸ و دولت ۱۴۰۰ نیست و در صورت عملکرد ضعیف اصولگرایان و خواص دلسوز کشور، بسا که در انتخابات‌های بعدی، تاجزاده بتواند بصورتی واقعی نخستین برد اکثریتی اصلاح‌طلبان را هم به رخ بکشد...

عطریانفر: جهانگیری از کابینه راضی نیست؛ بگومگوی چپ‌ها درباره یک کابینه

محمد عطریانفر، از فعالان اصلاح‌طلبان و از مشاهیر حزب کارگزاران سازندگی به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری دولتی ایرنا، دست به دفاعی تمام قد از کابینه دوم رئیس‌جمهور روحانی زده است.

او با بیان اینکه ۸۰ درصد استانداران اصلاح‌طلب و مابقی اصولگرای معتدل هستند، گفته است: با این اوصاف انتخاب رحمانی فضلی هم در کابینه یازدهم و هم دوازدهم انتخاب مناسبی بوده و ایرادی به آن وارد نیست.

وی در ادامه همچنین ضمن دفاع از حضور چهره‌هایی با سوابق امنیتی همچون ربیعی، صالحی‌امیری و حتی آذری‌جهرمی در کابینه، از سایر گزینه‌های پیشنهادی رئیس‌جمهور نیز حمایت کرده است.

عطریانفر اما در عین حال در بخشی از مصاحبه خود در اشاره به اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور روحانی گفته است:

«فراتر از همه این ها رضایت آقای جهانگیری به عنوان فرمانده اقتصاد مقاومتی مهم است که گرچه به نظر می رسد ایشان رضایتی را که باید از این ترکیب ندارد ولی بهرحال پذیرفته که با این اشخاص کار کند.»

*اظهارات مدافعانه عطریانفر دقیقا بر خلاف سمت و سوی عمومی حرکت ستاد اصلاحات علیه کابینه دوم رئیس‌جمهور روحانی است.

مخالفت‌های اصلاح‌طلبان با کابینه دوم به حدی است که چهره‌های اصلاح‌طلب صراحتا از نمایندگان می‌خواهند که به برخی وزرای پیشنهادی رأی اعتماد ندهند!

به این مقوله البته بایستی آتشباری رسانه‌های اصلاح‌طلب علیه رئیس‌جمهور روحانی را نیز افزود که عدم رضایت خود و اصلاح‌طلبان از کابینه را بارها و بارها در تیترهای یکم خود تکرار کرده‌اند.

جالب آنکه همزمان با مصاحبه عطریانفر در خبرگزاری دولتی ایرنا، یادداشت تند «علی صوفی»، عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در روزنامه آرمان امروز هم منتشر شد که طی آن نوشته است: اصلاح‌طلبان درمجموع از کابینه پیشنهادی رضایت ندارند و روحانی در انتخاب کابینه به بسیاری از وعده‌های خود به‌ویژه وزیر زن جامع عمل نپوشاند.

او می‌افزاید: اگرچه بهتر بود که رئیس‌جمهور، خود به وعده‌های دوران انتخابات جامه عمل می‌پوشاند اما اکنون نوبت مجلس است که از حقوق مردم پاسداری کند...در مجموع به نظر نمی‌رسد که خواست روحانی در این کابینه متجلی شده باشد و این کابینه برای روحانی مطلوب باشد. تاکنون مردم رضایت چندانی از عملکرد مجلس دهم نداشته‌اند اما رأی اعتماد به کابینه محک مناسبی برای مجلس خواهد بود!

در اشاره به صحبت‌های عطریانفر بایستی به یک انگاره تحلیلی اشاره کرد و آن اینکه قشر کارگزارانی‌های حاضر در اردوگاه اصلاحات، معتقد به مماشات و تسامح بیشتری در قبال روحانی هستند.

از طرفی موضع این قشر در قبال «طلاق سیاسی اصلاح‌طلبان از روحانی» و برائت آنها از وی که نشانه‌های آن چند وقتیست آشکار شده است نیز مشخص نیست و ما هنوز نمی‌دانیم کارگزارانی‌ها در قبال شهرداری تهران و یک ۴ سال بی‌دردسر، آیا حاضرند به طمع سال‌های پس از ۱۴۰۰! وارد مناقشات تند سیاسی با حسن روحانی شوند؟!

رویه‌ای که جریان سیاسی خاص چندوقتیست با ابراز برائت یکان یکان بزرگانش از روحانی در پیش گرفته است و می‌رود تا وارد روزهای نفسگیر شود.

مسجدجامعی: برای دفاع از آسیب‌دیدگان پلاسکو هزینه جانی دادم!

احمد مسجدجامعی، از فعالان اصلاح‌طلب و عضو شورای شهر سابق و فعلی تهران طی اظهاراتی که روزنامه اعتماد به تازگی منتشر کرد، در خصوص عملکرد اصلاح‌طلبان شورای چهارم با تاکید براینکه هرگز کوتاه نیامدیم، گفته است:

«وقتی مساله ای مطرح می‌شد، واقعا حسّ می‌کردیم به عنوان یک عمل اجتماعی باید از حقوق شهروندان دفاع کنیم، گاهی هم برای ما هزینه داشت، مثلا دفاع از آسیب‌دیدگان پلاسکو چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ جانی و شغلی، واقعا برای ما پرهزینه بود، ولی به این دلیل کوتاه نیامدیم و سعی می‌کردیم صحبت‌های ما چارچوبی داشته باشد، در این میان رسانه‌ای هم نداشتیم و برخی از رسانه‌ها صحبت‌ها را یک طرفه منتقل می‌کردند، اما خوشبختانه فضای بازی که به مدد تکنولوژی‌های نوین در فضای مجازی ایجاد شد، باعث گردید که اصل صحبت‌های ما منتقل شود. من به یاد دارم فیلم‌هایی از صحبت‌های من منتشر شده بود که تقطیع و سانسور شده بودند، ولی حسّ من این بود که فضای عمومی عکس‌العمل منفی نشان می‌دهد و نمی‌توانند از این اقدامات بهره بگیرند.

*مشخص نیست آقای مسجدجامعی در مقابل شهادت و ایثار آتشنشان‌های شهید ادعای چه نوع هزینه جانی را آنهم بعنوان یک عضو شورای شهر، در ماجرای پلاسکو دارد و کسی نمی‌داند ایشان در حادثه پلاسکو غیر از پشت میز و تریبون چه حضور دیگری داشته است؟

جدای از نامشخص بودن این هزینه که توضیحات مسجدجامعی را می‌طلبد، اقدامات ایشان و دوستان اصلاح‌طلبشان در قبال حادثه پلاسکو آیا مگر چیزی غیر از تخریب قالیباف و «مدیریت جهادی» حادثه بود؟!

سوابق مبرّزی که از آقایان در قبال حادثه پلاسکو وجود دارد صرفاً اینست که یا اعلام می‌کردند شهرداری تهران اثبات کرد عرضه مدیریت بحران را ندارد! یا از این می‌گفتند که چرا شهرداری «هلیکوپتر اطفای حریق» نداشته و یا مثلاً شخص آقای مسجدجامعی خواستار این شد که قالیبافی که در هنگام حادثه در سفر استانی بود، توضیح بدهد چرا «طی‌الارض» بلد نبوده و نتوانسته در لحظه بر سر صحنه پلاسکو حضور یابد؟!

آقای مسجدجامعی البته برای دفاع از حادثه‌دیدگان پلاسکو یک هزینه شغلی، مالی و جانی بزرگ دیگر! را هم پرداخت و آن اینکه در قالب گفتاری رسانه‌ای از استعفای خود از شورای شهر تهران دست کشید و اینطور گفت که به مردم قول می‌دهم تا معرفی مقصر اصلی حادثه پلاسکو از پای ننشینم.

ادعایی که همه با لبخندی تلخ می‌دانستند قصد دارد محمدباقر قالیباف را هدف قرار دهد اما مسجدجامعی در همین ادعای سیاسی هم به دلایلی که خود بهتر می‌داند! فیتیله را پایین کشید و هیچگاه هیچ مقصری را به مردم معرفی نکرد.

و سایر به اصطلاح افشاگری‌های اصلاح‌طلبان شورای شهر چهارم در قبال پلاسکو نیز با رخداد حادثه مشابه و البته تلخ «برج گرنفل» در لندن رسوا شدند و مردم با دیدن «عدم استفاده آتش‌نشانی لندن از هلیکوپتر»، «عدم حمله مقامات متمدن لندنی به شهردار این شهر در حین و پس از حادثه» و «عدم حضور تیم‌های اطفای حریق در کنار حادثه تا چندین روز» (به این علت که گفته شد حجم آتش زیاد است) بیشتر متوجه هزینه‌های گزافی شدند که مسجدجامعی و یارانش در شورای شهر چهارم پرداخته‌اند...!

گفتنیست، مسئله «ترور مدیریت جهادی» یکی از دستورکارهای اصلی چپ‌ها در شورای شهر پنجم است و برخی معتقدند اصلاح‌طلبان به این دلیل که می‌دانند از نجفی سالمند و دارای بیماری، تکرار کارنامه قالیباف بعید است، قصد دارند با سیاه‌نمایی از اقدامات ۱۲ ساله قالیباف و تجلیل از قیام و قعود نجفی، کارنامه خود را همسنگ و یا باارزش‌تر از قالیباف جلوه دهند و به این طریق برای دو انتخابات پیش رو پلّه ترقّی بسازند.

منبع: مشرق

مطالب پیشنهادی