در پی جنایت قتل نوزاد “بنیتا” قربانی فقر و اعتیاد

به گزارش مفتاح؛ چند روزيست كه خبر ربودن يك كودك هشت ماهه به نام بنيتا همه را برآشفته است و متأسفانه نهايتاً جسد اين كودك كه توسط سارق در خودرو مسروقه با دربهاي بسته و در گرماي شديد رها شده بود كشف شد...
از درد و رنج عميق اين اتفاق كه بگذريم اين خبر مرا به ياد خاطره يكي از اساتيد بزرگوار حقوق كيفري در جلسات انداخت كه متأسفانه ايشان نيز فرزند خود را چند ساعتي در خواب در خودرو و گرماي شديد گذاشته و در بازگشت با پيكر نيمه جان كودكشان مواجه شده بودند كه الحمدلله به جهت زنده ماندن فرزندشان، ايشان از اتهام قتل_عمد مصون ماندند اما بنيتاي شيرخوار كه چندين روز در خودرو با گرماي شديد و دربهاي بسته و شيشه هاي بالا رها شده بود جان سپرد... اگرچه مطابق اظهارات سارق، وي پس از سرقت خودرو متوجه حضور كودك در ماشين شده است ولي با توجه به رها كردن طفل در خودرو با كيفيات مذكور علي الظاهر قصد_تبعي نسبي مرتكب قابل استنباط است و عمل وي با بند پ ماده ٢٩٠ ق . م. ا قابل تطبيق است؛ البته قانونگذار حسب اشعار تبصره ٢ ماده ٢٩٠ ق. م. ا به آگاهي و توجه مرتكب نيز نظر داشته است؛ اما در بند پ برخلاف بند ب ماده ٢٩٠ ق. م.ا اصل بر عدم_علم مرتكب است و ضابطه اين علم نيز نوعي است و لذا تفاوتي بين استاد حقوق كيفري و ديگران راجع به موضوع نيست كه به نظر ميرسد با توجه به شرايط سني و كيفيات زماني و مكاني حادثه در كشنده بودن اين رفتار نسبت به طفل شيرخوار ترديدي نيست حال آن كه در صورت شيرخوار نبودن كودك و يا وجود كيفيات ديگر برخي احتمالات ميتوانست اين علم را با ترديد مواجه سازد.
لازم به ذكر است آن طور كه از اظهارات پدر كودك بر مي آيد او بارها در حين سرقت فرياد زده كه كودكش در خودرو ميباشد فلذا اتهام آدم ربايي نيز محل تأمل است و نيازمند بررسي جزئيات مندرج در پرونده. اما آنچه محل تأسف است اين است كه روشن بودن يك خودرو و در واقع فقر و اعتياد وسوسه اي گرديد براي يك سرقت و نهايتاً جان دادن يك كودك بيگناه كه دستاورد آن مجازات قصاص براي يك سارق خواهد بود...

یادداشت از: دکتر زینب ریاضت- حقوقدان

مطالب پیشنهادی