گفتگو با جانباز مدافع حرم؛ ارثیه‌ای به ‌نام شهادت طلبی

پایگاه خبری مفتاح/منیره فهامی:  یک ‌سال بود پا‌فشاری می‌کرد برود. ولی با رفتنش مخالفت می‌کردند. آخر برادر 2 شهید بود محمود و حمیدرضا.‌ بالاخره رفت. اسفند94با عنوان مستشار نظامی. شب جمعه بود. لیله الرغائب. مجروح شد. حالا او هم یادگاری همیشگی از ایثار با خود دارد.

او محسن دایی علی متولد سال 1351‌و‌ یکی از جانبازان مدافع حرم است. وقتی علت رفتنش را می‌پرسم می‌گوید اگر کسی در زیارت عاشورا فراز"انی سلم لمن سالمکم..." را خوانده باشد ؛وقتی اهل بیت امام حسین(ع) نیاز به یاری داشته باشند نمی‌تواند آرام بنشیند. او دوری از همسر، پسر13ساله و زهرای 5 ساله‌اش را به خاطر سنگین‌تر بودن کفه اعتقاد نسبت به تعلقات دنیایی تحمل کرده است. البته با توکل به خدا و استعانت از حضرت رقیه و بانو زینب(س).

شهادت طلبی را ارثیه خانوادگی اش می‌داند و می‌گوید این مشق و عمل از قبل برایم دیکته شده بود. از وقتی دو برادرم شهید و یکی شیمیایی شدند. حتی موقع خواستگاری به همسرش گفته بود اگر روزی جنگ شد من می‌روم.

از حال و هوای جبهه های سوریه می‌گوید همین طور که گروه‌های تکفیری ائتلاف کرده اند تا اسلام را طور دیگری جلوه دهند. الحمدلله از این طرف هم بین مسلمانان همدلی و اتحاد زیادی برای مبارزه با آنان به وجود آمده است. نکته قابل توجه این‌که در این بین اقتدار ایران وتشیع آن‌قدر بالاست که بچه‌های شیعه افغان،عراق ،پاکستان و ... همه تحت لوای بچه‌های ایران هستند. این اقتدار به برکت خون شهدای دفاع مقدس است.

درباره امداد‌های غیبی می‌گوید شنیدم یکی از بچه‌ها، هنگام رانندگی، احساس می کند ماشینش پنچر شده است. سرش را از پنجره بیرون می‌آورد تا نگاهی به چرخ بیاندازد. ناگهان گلوله قناصه شیشه ماشین را هدف می‌گیرد؛ درست جایی‌که چند لحظه قبل سرش قرار داشته، ماشین پنچر نبود و این احساس همان امدادغیبی است.

او در جواب افرادی‌که سعی می‌کنند این ایثار را مادی جلوه دهند می‌گوید مگر می شود یک نفر برای پول کاری را بکند و اجر و مقام به این والایی پیدا کند. مثل شهید مدافع حرم سید سجاد حسینی اعزامی از درچه. وقتی مادرش بالای سر تابوتش به حضرت زهرا(س) قسمش داد که یک بار دیگر چشمانش را باز کند؛ با چشم خودم دیدم شهید چشمانش را باز کرد و بست.

اما در سخن آخرش اشاره می‌کند به پلاک شناسایی اش که عکس دو برادر شهیدش را روی آن زده است. در جواب خبرنگاری که در بیمارستان علت را پرسیده بود گفته بود. می‌خواهم اگر شهید شدم و جنازه‌ام دست داعشی‌ها افتاد. وقتی می خواهند سرم را ببرند، با دیدن این عکس‌ها بدانند ما نه برای پول و نه به زور، بلکه با میل و رغبت ادامه دهنده راه شهدا هستیم. آمده‌ایم تا ننگ هجمه‌ای که به اهل بیت(ع) وارد شده است را از بین ببریم و شرمنده امام زمان نشویم.

مطالب پیشنهادی