به گزارش مفتاح، برادر سردار جاویدالاثر احمد متوسلیان می‌گوید: سؤال من از دولت و وزارت خارجه اینست که؛ در این ۳۵ سال با مطالبه‌ای که از اسرائیل دارید چه کرده‌اید؟

چهاردهم تیر سال 1361، اتومبیل هیئت نمایندگی دیپلماتیک کشور حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی توسط  مزدوران حزب فالانژ لبنان متوقف شده و چهار سرنشین خودروی مزبور به‌رغم مصونیت دیپلماتیک، توسط آدم‌ربایان دست‌نشانده رژیم تروریستی به گروگان گرفته شدند.

در این آدم‌ربایی سردار احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت، تقی رستگار مقدم کارمند سفارت ایران و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی به اسارت درآمدند و طی اخباری رسمی و غیررسمی بعداً تحویل رژیم صهیونیستی داده شدند.

دقایقی بعد از ربوده شدن احمد متوسلیان و همراهانش، رادیو اسرائیل اعلام می‌کند: ژنرال احمد متوسلیان، طراح عملیات فتح المبین و بیت المقدس، در پست بازرسی «برباره» به اسارت گرفته شد. حالا با گذشت 35 سال از این واقعه هنوز اطلاعی از زنده بودن یا شهادت آنان به‌طور کامل در دسترس نیست.

آخرین خبر رسمی در این زمینه سوم خرداد ماه سال گذشته بود که وزیر دفاع اعلام کرد: «ادعای ما این است که اینها زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند و مدارکی دال بر این موضوع وجود دارد. آنها مسئولیت سلامت و امنیت چهار دیپلمات را باید بر عهده بگیرند و هم از لحاظ حقوقی و هم از لحاظ سیاسی دنبال می‌کنیم تا بتوانیم اینان را آزاد کنیم. دولت این مسئله را پیگیری خواهد کرد».

امیر متوسلیان برادر سردار جاویدالاثر احمد متوسلیان آخرین عضو خانواده متوسلیان است. او متولد دوم آبان ماه 1350 است و در سال 61 وقتی حاج احمد اسیر شد، 11ساله بوده است.

امیر متوسلیان با اشاره به آخرین خاطراتش از احمد و اطلاع از ربودن او در لبنان می‌گوید: خاطرم هست که ما همه برادران یک‌جورهایی در مغازه پدر کار می‌کردیم. البته من از همه کمتر آنجا بودم چون سنم از بقیه کمتر بود و هربار از مدرسه می‌آمدیم، سری هم به آنجا می‌زدیم.

حاج اصغر آقا اخوی بزرگمان به‌طور ثابت همیشه در مغازه پدر بود. یادم هست که حاج احمد آقا هم هر بار که به تهران می‌آمد اول سری به مغازه می‌زد و بعد به منزل می‌رفت و هر وقت هم می‌خواست به جبهه برود اول پیش پدر می‌رفت و ایشان برایش دعا می‌خواند و او را بدرقه می‌کرد. دفعه آخر فکر می‌کنم چون رفتنش خیلی عجله‌ای شد، دیگر برای خداحافظی به مغازه نیامد. خدا رحمت کند حاج آقا ابراهیم همت به‌همراه تعدادی از همرزمان حاج احمد آقا با یک قرآن به مغازه آمدند و خبر اسارت حاج احمد را به بابا دادند و اطلاع دادند که "حاج احمدآقا را گرفتند و ما برگشتیم".

امیر متوسلیان با اشاره به حال و هوای خانواده متوسلیان و دیپلمات‌های همراه ایشان در این روزها می‌گوید: بعد از گذشت 35 سال از اسارت حاج احمد هنوز روایت‌های متعددی از زنده ماندن یا شهید شدن این دیپلمات‌ها وجود دارد. وقتی می‌گویند زنده‌اند یک‌جور عذاب می‌کشیم و وقتی می‌گویند شهید شده‌اند جور دیگری عذاب می‌کشیم. بلاتکلیفی به‌قدری آزاردهنده است که حساب ندارد.

او ادامه می‌دهد: متأسفانه هر سال برخی روایتی متفاوت از قضایای حاج احمد عنوان می‌کنند که تعجب همه علی الخصوص کسانی را که در این زمینه پژوهش می‌کردند، برانگیخته است. برخی از این مسائل به‌قدری ضد و نقیض است که برای ما جای تعجب دارد چرا بخشی از آنها از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود. حرف‌هایی که هیچ‌گونه سنخیتی با روایت‌های سابق از حاج احمد ندارند. گله من از برنامه‌هایی با موضوع ربودن این دیپلمات‌ها اینست که؛ چرا برای بررسی موضوع، خانواده را دعوت نمی‌کنید؟ آیا نگران آن هستید که گلایه‌های خانواده آن‌قدر زیاد باشد که سمت و سوی برنامه به‌سمت پاسخ به گلایه‌های خانواده برود؟ خانواده‌ها حق دارند در چنین بحث‌هایی مشارکت داشته باشند.

متوسلیان معتقد است سرنوشت حاج احمد و همراهانش هنوز هم نامعلوم است و هیچ‌کدام از روایت‌های عنوان‌شده قطعیتی را در مورد اسارت یا شهادت آنها نداده است. او در این زمینه می‌گوید: ما منکر خاطرات حاج احمد نیستیم و خاطرات را نفی نمی‌کنیم. اما به‌صرف بیان این خاطرات نمی‌توان در مورد سرنوشت این اسرا قضاوت کرد. من می‌خواهم بگویم که ما چهار اسیر از اسرائیل طلبکاریم. سؤال من از دولت و وزارت خارجه اینست که؛ در این 35 سال با مطالبه‌ای که از اسرائیل دارید چه کرده‌اید؟

برادر جاویدالاثر احمد متوسلیان در ادامه از بلاتکلیفی پرونده دیپلمات‌های ربوده‌شده گلایه می‌کند و می‌گوید: از ماجراهای بعد از اسارت حاج احمد و سه دیپلمات ربوده‌شده امسال یک پرده بیشتر عنوان شد. آقای گلعلی بابایی در برنامه زنده تلویزیونی می‌گفت "تا سال 75 به ما گفته بودند اصلاً راجع به حاج احمد صحبتی نکنید تا نکند این گفتن‌ها خطری برای او محسوب شود". 

سردار برقی هم در برنامه دیگری این موضوع را تأیید کرد. اینکه 14 سال هیچ مراسم و همایشی نگیرید و حرفی از پیگیری وضعیت حاج احمد نزنید صحیح است؟ همین 14 سال باعث فراموشی موضوع می‌شود. بعد از آنکه گفتن‌ها از حاج احمد شروع شد یعنی از سال 75 تا الآن هم 21 سال گذشته در این 25 سال چه کارهایی انجام گرفته است؟

او به مصاحبه سال گذشته وزیر دفاع اشاره می‌کند و می‌گوید: وزیر دفاع و آقای محسن رضایی تیرماه سال گذشته گفتند "با اسناد و مدارک دقیق می‌دانیم که این دیپلمات‌ها زنده هستند". اما انتظار می‌رفت احترامی به خانواده دیپلمات‌ها گذاشته شود و بخشی از اسناد و مدارک و ادله که برای زنده بودن آنها مطرح می‌کردند عنوان شود تا دل خانواده‌ها قدری آرام بگیرد.

روز 14 تیر سال گذشته تلفنی به سردار دهقان گفتم "سردار دهقان، حقش بود امروز که 14 تیرماه و سالروز ربوده شدن حاج احمد متوسلیان است به مادر ما که در بیمارستان بستری شده، یک سری می‌زدید". ایشان گفت "ان‌شاءالله هماهنگ کنید خدمت حاج خانم می‌رسیم". که البته متأسفانه از ایشان خبری نشده است، گفتم: سردار، لااقل خانواده‌ها را در جریان این گزارشاتی که تهیه کرده‌اید می‌گذاشتید.

متوسلیان در ادامه از چشم‌انتظاری مادر چنین می‌گوید: مادرم بابت اینکه دولت کاری برای این قضایا نمی‌کند، خیلی مکدر هستند. مادر مرتب چشم‌انتظار احمد است. حتی همین اواخر وقتی بین خواهران و برادران راجع به حاج احمد صحبت شد، مادر با نگاه پریشان و ناراحتی به حرف‌های ما گوش می‌کرد و به صورت‌هایمان نگاه می‌کرد تا ببیند نظرات ما چیست. عکس حاج احمد روی رادیاتور کنار تخت مادر است، خواستم آن را به دیوار بزنم، گفت "نه، آنجا باشد، نمی‌توانم او را ببینم".

منبع: تسنیم

مطالب پیشنهادی