12:54 1399/11/12

به گزارش سرویس استان های پایگاه اطلاع رسانی کشوری مفتاح نیوز به نقل از  پایگاه خبری اقتصاد جوان، نامه ای از سهراب تازیکه از طرف کشاورزان و دامداران روستای رادکان در استان قزوین که خواستار رسیدگی و پیگیری این نامه از طرف سه قوه در این روستا هستند  به شرح ذیل است؛

بنام خدا

روسای محترم قوای جمهوری اسلامی ایران

حضرت آیت الله رییسی رئیس محترم قوه قضاییه

جناب آقای دکترروحانی رئیس محترم قوه مجریه

جناب آقای دکتر قالیباف رئیس محترم قوه مقننه

با سلام این نامه را از سر استیصال و درد و ناچار از جایگاه یک کشاورز و دامدار از استان قزوین شهر تاکستان روستای رادکان مزرعه آلوبخت به شما نوشتیم شاید شما با آن همه اختیارات که دارید و مسئولیتی که در قبال نفوس کشور دارید  به حال ما چاره ای بیندیشید.

در روزگار سختی اقتصادی و تنگی معیشت ایام اخیر که برای همه مردم پیش آمده تصمیم گرفتیم در سالی که قرار بوده سال جهش تولید باشد از طریق تولید محصولات کشاورزی و دامداری هم به رونق معیشت خودمان و هم تولید تلاش نماییم. اما در این مسیر به قدری ناهمواری و قوانین اخذ مجوز و خرید کود و سم و بذر و واکسن و گازوییل به قیمت آزاد مواجه شدیم که سه بار باید گفت پشیمانیم. اما این نامه را برای اعلام این پشیمانی ارسال نکرده ایم. قضیه از این قرار است که در بهار سال جاری اقدام به خرید مزرعه ای کردیم که دارای درختان انگور و شلیل و دامداری سنتی 200 راسی و چاه آب بود. بعد از پرداخت پول و سند هنگامی که برای دریافت مجوز برق و دامداری صنعتی اقدام کردیم متوجه شدیم چاه اب زمین مجوز ندارد و در سال 1386 حفر شده و چاه هایی که تا سال 85 حفر شده اند مجوز دارند و لذا با شکایت آب منطقه ای چاه باید با حکم دادگاه تخریب شود.

با رییس آب منطقه ای قزوین صحبت کردیم گفتند این قانون است و چاره ای نیست ولی تنها راه حل، گرفتن مجوز کشت گلخانه ای است. در این ملاقات نماینده مردم قزوین در مجلس حضور داشت . از مهرماه درخواست مجوز کشت گلخانه ای داده ایم و در انتظار مجوز هستیم. در همین اثنا خبر دادند که یک مینی بوس از ماموران دولتی وارد مزرعه شده اند و با کلی ماشین آلات و تجهیزات آمده اند  تا چاه را پرکنند به فوریت به قاضی بخش خرم دشت تاکستان مراجعه کردیم و گفتیم در مزرعه 150 گوسفند نگهداری میشوند که بدون آب تلف میشوند لذا تا جابجایی آنها اجرای حکم را به تاخیر بیندازد در نهایت قاضی پذیرفت و به آقای ب رییس اداره آب تاکستان گفت تا پیدا کردن جا و انتقال گوسفندان اجرای حکم را تاخیر بیندازد اما هر چه به نماینده اداره اب و پیمانکار گفتیم فایده نداشت و با حمیتی بی نظیر گویی دشمن را مدفون میکنند نسبت به ریختن خاک و بتن و سیمان در چاه اقدام کردند و هر چه خانواده چوپان و نگهبان بستن آب به روی امام حسین ع و کار یزید را یاداوری میکردند پیمانکار سازمان اب بیشتر تشجیع میشد!و چانکه حماسه ای را رقم میزند با پا پمپ آب را داخل چاه سراند! به نحوی که یکی ازافسران نیروی انتظامی همراه آنان دلسوزانه اظهار داشت ما ماموریم و معذور و میدانیم که الان این خانواده ها بیکار میشوند.هر چه به رییس اداره آب زنگ زدیم و پیامک دادیم تا دستور قاضی را به همکارانش ابلاغ کند جواب نداد!

احساس معلق بودن بین زمین و هوا و خشم و نفرت و مظلومیت برای همین مواقع است اما چه میشد کرد ؟!  در وضعیتی که علوفه به گران ترین قیمت خود رسیده و دام زنده به پایین ترین قیمت، مجبوریم دام ها را برای زیان کمتر نگهداریم، برای شرب دام ها آب 13 هزارلیتری را به بهای 450 هزارتومان ،در سرمای زمستان گازوییل لیتری 1500 تومان، علوفه را به قیمت آزاد بخریم و واقعا نمیدانیم ممیزی تعلق گرفتن علوفه با ارز دولتی چگونه است.مجوز کشت گلخانه ای را دقیقا کی میتوانیم دریافت کنیم؟ واکسن دام را چرا باید آزاد دریافت کنیم؟

آقای رییس جمهور شما بپرسید شاید به شما جوال دهند ولی دامدارو کشاورز مظلومی که برای رسیدن به اداره جهاد باید برای هزینه مینی بوس هم حساب و کتاب کند جواب نمیگیرد.

نقش مجلس و قانون گزار برای حل این مشکل چیست؟ قانونگزار برای هزاران چوپان و دامدار سنتی چه فکری کرده است؟ سهم انان از خریدهای با ارز 4200 تمانی چقدر است؟ چقدر منطقی است که چاههایی که تا سال 85 حفر شده اند مجوز دارند و قانونی هستند ولی چاههای سال 86 به بعد غیرقانونی! هیچ چاره دیگری به فکر مجلس نرسیده است؟

آقای رییس مجلس شما چه جوابی دارید؟

آیا دادگاه باید در این موارد بر اساس شکایت سازمان آب در اوج گرانی و گرفتاری ها و مشقت های تولید کننده دقیقا نظر آنان را تامین کند؟ جالب است وکیلی در این میان پیدا شده و مدعی بود در قبال دریافت 200 میلیون تومان مشکل چاه آب را حل میکند! مگر قضات ما فقه نخوانده اند و مگر بارها نشنیده ایم که فقه ما پویاست و و در وضعیت های مختلف راهگشاست و توانایی حل مشکلات را دارد.

رییس محترم قوه قضاییه شما بفرمایید که چه باید کرد؟

تکلیف 160 گوسفند،4هزار درخت انگور،100 درخت شلیل و 40 درخت بادام بدون آب با این قوانین و این ساختار اجرایی چه میشود. عزیزان مسئول! سنگ را بسته اید و سگ را باز گذاشته اید آنجا که خودتان را برای تامین آب و علوفه و داروی دام مسئول نمیدانید ولی برای صادر کردن دام برای شخص دامدار همه راهها بسته شده،  امادلالان و قلچاقچیان این کار را انجام میدهند. فقط ما نیستیم که با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنیم دیگران چه. ما فکر کردیم با این تظلم خواهی و ارسال عریضه به سران سه قوه و رونوشت آن به رهبر معظم انقلاب آخرین فریاد را در ناامیدی سر دهیم شاید اگر بقیه به این مصیبت گرفتار آمدند مسئولین کشور با این درد آشنا باشند و حجت بر آنان تمام شده باشد تا در یوم الحساب نگویند ما نمیدانستیم!

مطالب پیشنهادی