به گزارش مفتاح، شنیدن بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح به صورت زیر نویس پای شبکه خبر، مثل دیگ آب جوشی بود که همه وجودم را آب کرد.
تا شب قبلش از برخورد نکردن موشک به هواپیما دفاع می کردم و آن را دروغ پردازی می پنداشتم. اما امروز تمام وجودم گر گرفت و در جا میخکوب شدم.
در بیانیه آمده است که خطای انسانی است، احتمالا همینطور است اما چرا حالا؟ چرا این پنهان کاری سایه شومش را از سر ما بر نمی دارد.
بهتر نبود مسئولان در همان ابتدای امر بیانیه میدادند و به جای دروغ و پنهان کاری به مردم توضیح میدادند؟
کی مسئولان میخواهند به نقش رسانه پی ببرند. چرا از افراد با سواد استفاده نمیکنند و آنها در کنارشان ندارند؟
چرا باور ندارند که دیگر زمان پنهان کاری تمام شده است و حالا این شبکه مجازی هستند که سرعتشان از شما بالاتر است. قبل از آنکه شبکههای معاند و خارجی روی افکار عمومی سوار شوند برای توضیح اقدام نمی کنند؟
آیا این پنهان کاری اعتماد عمومی و اتحاد را نشانه نگرفت؟ گوهر نایابی که به ثمره خون سردار سلیمانی به اوج رسید، دچار خدشه نشد.
این بی تدبیری تا کجا باید از نظام تاوان بگیرد.
مردمی که خروش درخشانی داشتند برای از دست دادن سرداری که تکرار ناپذیر است، آیا در مقابل توضیحات قابل قبول، جبهه می گرفتند؟
امروز اما این رفتار بیشتر از پرتاب موشک مردم را ناراحت کرد. کاش این روزها حرفها به عمل میآمد و رفتار مردی که در سوگش نشسته ایم در عمل مسئولان می نشست.
رسانه هایی که این روزها از غم ما خوشحالند و البته مسئولیت دارند تا افکار عمومی مردم ایران را به سمت اهداف خودشان سوق بدهند با بی تدبیری مسئولان موفق میشوند و اگر شیوه مسئولان به همین روال بگذرد باید بگوییم که در جنگ رسانه ای باخته ایم.
کاش این درد درمان داشت، دلم عجیب برای سردار تنگ است، چقدر جایش خالی است ....