به گزارش مفتاح، «اسماعیل آباد» نام یکی از محله‌های فقیر نشین شهر قم است که بر خلاف نامش آباد نیست و ساکنان این منطقه با مشکلات بسیاری زندگی را سپری می‌کنند.

روی زمین نشسته و با پاهای برهنه منتظر است که بساط بازی فوتبالشان آمده شود، تفریح همیشگی‌شان همین است، محله‌شان هرچه نداشته باشد بیابانی دارد که راحت بتوانند در آن فوتبال بازی کنند، با کفش‌های پاره و پاهای برهنه، رو به شکوه و جلال مسجد مقدس جمکران و در کنار ویرانه‌هایی که اینجا خانه صدایش می‌کنند، حسین یکی از بچه‌های اسماعیل آباد است که سال‌هاست کودکیش پشت دیوار بتنی سد شده است.

خیلی دور نیست، به فاصله دو قدمی شهر، در محله شهر قائم، بعد از ریل‌های راه آهن، پشت دیوار بتنی، کمی دورتر از گلدسته‌های نورانی مسجد جمکران، محله‌ای است که تنها از آبادی تنها نامش را یدک می‌کشد، «اسماعیل آباد» جایی که حاشیه نام برازنده‌ای برای آن است، خانه‌هایی که بدون کوچک‌ترین معیارهای ایمنی روی هم سوار شده‌اند و در هر کدام از آن‌ها چند خانوار ساکن‌اند، کوچه‌های پر شده از زباله و بشکه‌هایی که در کوچه به صف شده‌اند بارزترین ویژگی‌هایی است که با ورود به اسماعیل آباد به چشم می‌خورد.

پشت مرزهای بهداشت

بهداشت و سلامت اهالی محل هر لحظه در خطر است، کودکی خم شده و از آبی که کف کوچه جم شده است برای رفع تشنگی‌اش می‌نوشد، کودکان محله در اطراف کانال فاضلابی بازی می‌کنند که به گفته اهالی مشکلات بسیاری را برایشان به همراه داشته است، از خرده‌های شیشه گرفته تا ظروف یک بار مصرف و قوطی‌های فلزی هر آنچه که بخواهی هم در این کانال پیدا می‌شود و بوی نامطبوعش هر کسی را آزرده می‌کند، یکی از خانم‌های محله می‌گوید: «خیلی از بچه‌هایی که در اطراف این کانال بازی می‌کنند دچار مشکلات گوارشی شده‌اند، ۳ تا از بچه‌های خود من از این آلودگی که در این فاضلاب هست مریض شدند».

بهداشت، تحصیل، تفریح و امنیت که ساده‌ترین حق انسان است، از کودکان اینجا دریغ شده است، بهاره یکی از چندین و چند دختری است که در این محله زندگی می‌کند، می‌گوید پدر معتادش اجازه تحصیل به او نمی‌دهد و معتقد است «درس خواندن دختر را خراب می‌کند، دختر باید ازدواج کند» از لرستان مهاجرت کرده‌اند و چند سالی هست که ساکن اسماعیل آبادند و پدر خرج خانه و خانواده را نمی‌دهد و مادر مجبور است کار کند.

اعتیاد اینجا انگار موروثی منتقل می‌شود، پدر، برادر و خواهر ستاره را درگیر کرده است، نشانه‌های اعتیاد فراگیر را می‌توان از سرنگ‌هایی که در کانال فاضلاب افتاده تا بساط پهن شده مواد در خانه‌ها دید، سن و سال هم نمی‌شناسد از پیرمرد ۷۰ ساله تا نوجوانان ۱۰ الی ۱۲ ساله راحت از آن صحبت می‌کنند، احساس راحتی بیشتر هم که بکنند حتی نشانی محل تهیه مواد را هم نشانت خواهند داد، ناس و تریاک و شیشه اینجا به راحتی دست به دست می‌شود.

محرومیت از خدمات شهری

اینجا حاشیه است و به هر طرفش نگاه می‌کنی نشانی از محرومیت دارد، از فقر فرهنگی که به شکل‌های مختلف دامان خانواده‌ها را گرفته تا کمبود امکانات رفاهی و خدماتی که شرایط را سخت ترکرده است، بشکه‌هایی که در سراسر کوچه به صف شده‌اند به خوبی نشان می‌دهد که این محله از نعمت گاز بی‌بهره است،

به دلیل فقر مالی چاره‌ای جز زندگی در این محله‌ها نداریم و باید مشکلاتش را تحمل کنیم، مسئولان هم که هیچ به فکر ما نیستند

ذکریا حسینی یکی از ساکنان این محله می‌گوید: ما اینجا برق و آب داریم اما گاز نداریم، روزهایی که هوا خیلی سرد نیست، باید هر هفته یک کپسول گاز بخریم که هزینه هر کپسولی ۱۰ هزار تومان است، در زمستان و سرمای هوا هم که مصرف گاز بیشتر می‌شود هزینه بیشتری باید صرف کنیم.

وقتی هم که از او می‌پرسیم چرا حاشیه‌نشینی می‌کنند، می‌گوید: چاره‌ای جز زندگی در این محله‌ها نداریم چه کسی است که دوست نداشته باشد در محله‌ای زندگی کند که از همه خدمات شهری هم بهره‌مند شوند، ما هم به دلیل فقر مالی چاره‌ای جز زندگی در این محله‌ها نداریم و باید مشکلاتش را تحمل کنیم، مسئولان هم که هیچ به فکر ما نیستند.

خانواده حسینی تنها یکی از خانواده‌های مهاجری است که شهر خود را برای آینده‌ای بهتر ترک کرده‌اند و راهی قم شده‌اند، غافل از اینکه جز سختی و محرومت در حاشیه آینده‌ای نخواهند داشت، اغلب ساکنان اسماعیل آباد را مهاجران افغان و لر تشکیل می‌دهند.

مهاجران حاشیه نشین- حاشیه نشینان مهاجر

گسترش و رواج این مهاجرت‌ها حاشیه‌نشینی را بزرگ و بزرگ‌تر می‌کند و از آن سوی ماجرا هم با شکل‌گیری حاشیه مهاجرت نیز شدت می‌گیرد در واقع مهاجرت و حاشیه‌نشینی را می‌توان علت و معلول یکدیگر دانست.

 

حاشیه‌ای خطرناک می‌شود که ساکنان آن دو صفت فقر اقتصادی و فقر فرهنگی را با هم داشته باشند

حجت الاسلام حسن غفاری فر، حاشیه‌نشینی در دوره صنعتی و دوره سنتی متفاوت دانست و گفت: در دوره سنتی افرادی که متمکن نبودند از مرکز شهر به حاشیه شهر مهاجرت می‌کردند و حاشیه خیلی معنای فرهنگی و اجتماعی نداشته و افراد تنها به دلیل اشتغال به مشاغل دون پایه به حاشیه کشیده می‌شدند، اما حاشیه نشینان در دوره صنعتی کسانی هستند که برای ورود به شهرها مهاجرت می‌کنند و امید دارند که آرام آرام امکانات داخل شهر را به دست بیاورند و به دلیل عدم بهره‌مندی از تمکن مالی برای سکونت در شهر در حاشیه مستقر می‌شوند.

در واقع حاشیه گاهی یک شهر برای شهر دیگری است و گاهی توابع شهر برای مرکز شهر حاشیه همان شهر محسوب می‌شود، افرادی که به دلیل ارزان‌تر بودن امکانات، حاشیه یک شهر را برای زندگی انتخاب می‌کنند در عین اینکه می‌توانند آسیب‌زا باشند الزاماً نمی‌توان آن را همراه با آسیب دانست»، این‌ها را غفاری فرد گفت و افزود: حاشیه‌ای خطرناک می‌شود که ساکنان آن دو صفت فقر اقتصادی و فقر فرهنگی را با هم داشته باشند، یعنی حاشیه شهر را برای مشاغل ناهنجار از هنجار حلال ولی بی‌ارزش اجتماعی گرفته تا مشاغلی که قانونا ممنوع و شرعاً حرام است انتخاب می‌کنند و اینجاست که حاشیه‌ها خطرناک می‌شوند.

 رواج فرهنگ وابستگی اقتصادی

با اتومبیل که وارد محله شوی هر چه مدل بالاتر افراد بیشتری اطرافت جمع می‌شوند و از سختی‌هایشان می‌گویند، از اینکه که صاحب‌خانه تهدید کرده که اسبابشان را بیرون بریز تا اینکه فرزند و همسر مریض دارد و تشخیص درست و غلط حرف‌هایشان هم کار آسانی نیست و همه این‌ها نشان از رشد فرهنگ تکدی گری است.

برخی از ساکنان اسماعیل آباد به هر غریبه‌ای با عنوان یک منبع کمک می‌نگرند، مطرح شدن این محله به عنوان یکی از محله‌های محروم سبب شده است که خیلی از خیران برای پخش نزورات و کمک‌های خود این محله‌ها را انتخاب کنند و خود این مسئله هم سبب می‌شود که خیلی از اهالی برای از دست ندادن کمک‌های مردم هم که شده ترجیح می‌دهند زندگی در حاشیه را ادامه دهند.

شهردار قم: زدودن محرومیت از این محلات به زمان احتیاج دارد و یک شبه نمی‌توان ره صد ساله را طی کرد

 

غفاری فرد معتقد است حاشیه‌نشینی ناشی از سه نوع زیست است، اول افرادی که از فرهنگی خلاف فرهنگی بومی خود تبعیت می‌کنند و به ناچار به امید به دست آوردن معیارهای فرهنگی که از آن تبعیت می‌کنند راهی شهرها می‌شوند و در حاشیه مستقر می‌شوند، قسم دوم افرادی هستند که فقر فرهنگی را به صورت تبار شناسی و خانوادگی به هم انتقال می‌دهند و در اثر سوء تربیت خانوادگی نسل در نسل از این فقر فرهنگی برخوردار هستند و قسم سوم هم دچار فقر مالی هستند که برای اداره زندگی خود مجبور به مهاجرت هستند.

به گفته وی در مورد قسم اول و سوم رسانه‌های فکری و فرهنگی و بخش‌های اقتصادی نظام مسئولیت دارند و تغییر شرایط آن‌ها نیز ممکن است، اما تغییر قسم دوم که آسیب‌های اجتماعی را هم رقم می‌زنند بسیار سخت است و نیاز به کار بلند مدت دارد.

پای لنگ ساماندهی حاشیه‌نشینی

غفاری فرد در حالی از مسئولیت نظام و نهادهای مختلف در قبال حاشیه نشینان می‌گوید که سال گذشته اسماعیل آباد و مشکلاتش توسط یکی از اعضای شورای شهر در صحن جلسه شورای شهر قم مطرح شد و شهردار قم بر لزوم تشکیل کمیته حاشیه‌نشینی برای ساماندهی لکه‌های حاشیه‌نشینی شهر تأکید کرد.

بر این اساس به پیشنهاد مرتضی سقائیان نژاد نمایندگان شورای اسلامی شهر قم تصمیم گرفتند که سامان‌دهی این محلات تحت عنوان کمیته‌ای متشکل از شهرداری، استانداری، شورای شهر قم و سایر ارگان‌های ذی ربط مانند گاز و برق در دست اقدام قرار گیرد.

سقائیان نژاد تشکیل سازمان بهسازی و نوسازی و زیباسازی اطراف حرم شهرداری قم را گام مثبتی در راستای حرکت اولیه برای ساماندهی تدریجی این محلات دانسته و معتقد است ساماندهی این محلات باید در طرح‌های توسعه گوناگون صورت بگیرد و اجرای طرح «مدینه الزائر» در پشت شهر قائم می‌تواند بخشی از مشکلات این محل را رفع کند و در واقع راه حل مقابله با این محرومیت‌های این است که با توسعه ابتدا به محل خون رسانی شده و بعد در پرتو این خون رسانی‌ها محرومیت‌های محله برطرف شود.

سقائیان نژاد که تجربه ساماندهی لکه‌های حاشیه‌نشینی را در مدت ۱۲ سال تصدی عنوان مدیریت شهری اصفهان تجربه کرده است معتقد است زدودن محرومیت از این محلات به زمان احتیاج دارد و یک شبه نمی‌توان ره صد ساله را طی کرد و باید با برنامه‌ریزی کلان و بلند مدت به پیش برویم.

منبع: مهر

مطالب پیشنهادی