به گزارش مفتاح، اصلاح سن ازدواج برای دختران و پسران موضوعی است که مدت ‌ها بحث‌های زیادی پیرامون آن مطرح می‌شد. نظام حقوقی ایران از آغاز دوره قانون گذاری رویه واحدی در برابر ازدواج زودرس نداشته و غالب موارد شرع و عرف با یکدیگر تباین داشته‌اند، درباره سن نکاح نخستین بار در نظام حقوقی ایران در ماده 1041 قانون مدنی مصوب 1313 خورشیدی آمده است: «نکاح اناث قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام و نکاح ذکور قبل از رسیدن به سن 18 سال تمام ممنوع است» که پس از انقلاب به دلیل مغایرت ماده 1041 با موازین شرع این قانون اصلاح شد و نکاح قبل از سن بلوغ ممنوع شد. از این رو طرح اصلاح ماده 1041 در 1381 مجدد تقدیم مجلس شورای اسلامی شد و برای نکاح 14 سال تمام شمسی برای دختر و 17سال برای پسر معین شد. 

سازمان ملی جوانان در 1386 خورشیدی ازدواج بیش از 24‌هزار دختر زیر 14 سال را تایید کرد. به نظر می‌رسد، ریشه چنین ازدواج‌هایی افزون بر مساله فرهنگی، اقتصاد نیز باشد، به ویژه در مورد شهرها که موضوع های اقتصادی پررنگ‌تر است. والدین فقیر اغلب معتقدند که ازدواج عامل محافظت و حمایت از دخترشان است. همچنین بر پایه آمارهای بین‌المللی در کشور های در حال توسعه از هر سه دختر یک تن در سنین کودکی ازدواج می‌کند طوری که 700‌میلیون تن در جهان در سنین کودکی ازدواج کرده‌اند.

در ایران نیز به طور تقریبی حدود 17‌درصد دختران پیش از رسیدن به سن 18 سالگی ازدواج کرده‌اند که بخش عمده آنها در سنین 15 تا 18 قرار دارند و بخش کمتری از آنها هم زیر 15 سال سن هستند. بنابراین به ‌طور میانگین سن ازدواج زودهنگام دختران میان 16 تا 17 سال است. بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران میزان ازدواج دختران 15 تا 19‌ساله در شهر 18.5‌درصد و در روستاها 28.5 ‌درصد بوده است که این نشان می‌دهد این مساله بیشتر در روستاها اتفاق می‌افتد و باید آن را ریشه‌یابی کرد. 

طرح افزایش حداقل سن ازدواج که از مدت‌ها پیش به وسیله برخی از اعضای فراکسیون زنان و معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مطرح شده بود به صحن علنی مجلس راه یافت و سرانجام با یک فوریت در مهر 1397 خورشیدی به تصویب رسید.

«فاطمه ذوالقدر» نایب رییس فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی، در همین زمینه می‌گوید: «این فراکسیون در دو سال گذشته گزارش‌هایی که در زمینه آسیب‌های اجتماعی خصوصاً طلاق در سنین کودکی در استان‌های مرزی و حتی حاشیه‌های شهرهای کشور تهیه و با مراکز زیادی همچون سازمان پزشکی قانونی کشور و مرکز پژوهش‌های مجلس جلسات متعددی برگزار کرد و بر اساس تبصره این طرح، «حداقل سن ازدواج در دختران 16 سال تمام شمسی و در پسران 18 سال تمام شمسی است.» 

«ورود کمیسیون اجتماعی مجلس و تصویب سن ازدواج در بازه سنی 16 و 18 سال می تواند زمینه ساز تصمیمات موثر در این زمینه باشد تا دیگر جامعه شاهد ازدواج دختران در سن پایین نباشد. البته وضع شدن این قانون نیازمند فرهنگ سازی و آگاهی خانواده ها از عواقب ازدواج در سن پایین فرزندانشان است.» این جملات بخشی از سخنان «محمد مهدی ایمانیان» است که در ادامه آن را می خوانیم.

تقویت خودباوری و بالابردن عزت نفس دختران، الگوسازی مناسب، کمک به تشخیص ملاک های درست و ایجاد جو پذیرنده در محیط خانواده از روش های مقابله با پدیده ازدواج در سن پایین هستند. آگاه سازی نوجوانان و کودکان نیز می تواند آنان را از تصمیم خود در خصوص ازدواج یا به تعویق انداختن آن نقشی اساسی داشته باشد. مسوولان و نهادهای آموزش و فرهنگی بایستی به مسایلی که مربوط به سلامت جامعه است بیشتر اهمیت دهند و به سادگی از کنار پدیده ای مانند ازدواج که آینده یک فرد و جامعه را رقم می زند عبور نکنند. 

کودک همسری به عنوان یکی از بزرگترین آسیب های اجتماعی شناخته می شود که می تواند آبستن بسیاری از معضل های دیگر در سطح جامعه باشد. پدیده کودک همسری هیچگاه توجیه قابل قبولی ندارد و این امر باید به سرعت از توجه مسوولان و مردم برخوردار شود و به صورت اصولی مدیریت شود. خانواده ها باید در این زمینه آموزش های لازم را فرابگیرند که این امر مستلزم برگزاری دوره های آموزشی، کارگاه های تخصصی و مشاوره است. صدا و سیما نیز می تواند به عنوان مرجع رسمی با تولید برنامه های تاثیرگذار به رفع خلاءهای قانونی و ضعف های فرهنگی بپردازد. ایجاد شرایط پایدار اشتغال،بالا بردن اطلاعات در رسانه ها و شبکه ها مجازی از راهکارهای مقابله با این آسیب جتماعی است زیرا هنگامی که افراد جامعه اثرات منفی این ازدواج‌ها را ببینند فرآیند آن متوقف می‌شود. 


زوج ها در سن پایین هنوز به رشد و بلوغ فکری مناسب و سطح کاملی از شرایط زندگی نرسیده اند و با پذیرفتن این موضوع ناخواسته و با تحمیل خواسته های والدین باید بار یک زندگی را بر دوش بکشند. تضعیف سلامت و بروز مشکلات بهداشتی در دوران بارداری مادران کم سن و سال مرگ آنها را پنج برابر از دیگر مادران می کند. خشونت های خانگی، افسردگی، بلوغ زودرس در دختران و استرس و زندگی پرتنش از جمله آسیب های اجتماعی به شمار می رود که با ازدواج کودکان جامعه را به خطر می اندازد. ازدواج دختران زیر 16 و پسران زیر 18 سال به واقع امری غلط است زیرا در دنیای مدرن آگاهی و درک درست از این پدیده برای جوانان وجود ندارد. سن ازدواج در شهرستان‌ها و مناطق مختلف به دلایل فرهنگی متفاوت بوده و برخی خانواده‌ها ازدواج در سن پایین یا با تفاوت سنی زیاد را هرگز به عنوان آسیب نمی شناسند. 

بخش عمده دختران و پسران روستایی به دلیل نبود مدارس در مقاطع بالاتر مجبور به ترک تحصیل هستند. در روستای دوره افتاده و فاقد زیرساخت در زمینه آموزشی دانش آموزان به صورت مختلط در کنار یکدیگر تحصیل می کنند در حالی که از یک مقطعی باید در کلاس های مجزا به درس خواندن ادامه دهند و همین موضوع سبب می شود تا برخی خانواده ها دیگر اجازه درس خواندن را به فرزندانشان ندهند. اصولا در این خانواده ها به علت نداشتن درآمدهای کافی ترجیح می دهند تا دخترانشان را زود به خانه بخت بفرستند و آنها را از همان دوران کودکی بدون اینکه به آینده آن کودک فکر کنند که چه مسیر پرفراز و نشیبی بر سر راهشان قرار دارد آنان را بر سر سفرهای عقد می نشانند که آن دختر کودک هیچگاه فلسفه ازدواج را درک نکرده است و ناخواسته قربانی سنت های غلط خانواده های خود می شود. البته در این میان باید خاطر نشان کرد که این فرهنگ غلط در فضای شهرنشینی نیز وجود دارد که برای حل این معضل باید رفع خلاء های قانونی در کنار فرهنگ سازی مورد توجه قرار گیرد. گاهی هم پسران در سن پایین ازدواج می کنند و هنگامی که به پختگی و بلوغ کامل می رسند با قرار گرفتن در میان همسالان خود بسیار دچار یاس و ناامیدی می شوند و به این نتیجه می رسند که با ازدواج بسیاری از موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند و همین حسن نارضایتی از زندگی آنها را بیشتر از بقیه افرا مستعد بیماری های مختلف می کند. زندگی دختران و پسران کودک که در سن پایین ازدواج کرده اند بیشتر در معرض فروپاشی است زیرا در این گونه ازدواج ها رضایت مندی زوج ها از همدیگر هیچگاه حاصل نمی شود و پدیده طلاق رخ می دهد.

انتهای پیام/

منبع: ایرنا

مطالب پیشنهادی