11:13 1399/09/03

هشت علت برای بیهوده بودن تلاش های ترامپ به منظور اعمال نفوذ

به گزارش سرویس بین الملل مفتاح نیوز؛ دو هفته پس از انتخابات آمریکا، دونالد ترامپ همچنان درباره صحت نتایج ابراز تردید کرده و دست به اقدامات حقوقی می زند.
بدیهی است که هدف وی تضعیف اعتبار انتخابات و اثبات پیروزی خود حداقل در میان هوادارانش می باشد.
رئیس جمهور و وکلایش هفته گذشته تلاش کردند حداقل در سه ایالت، پیروزی بایدن را لغو کنند.
ترامپ می خواهد حداقل در برخی از ایالت هایی که - بدون ارائه هیچ گونه شواهد – می گوید تقلب صورت گرفته، نتایج را تغییر دهد.
قرار است پارلمان های ایالت های تحت سلطه جمهوری خواهان زمام امور را در دست گرفته و خود نمایندگان الکتورال را منصوب کنند تا به پیروزی دست یابند. اما تلاش های ترامپ تقریبا هیچ شانسی برای موفقیت ندارند، زیرا او با موانع بسیاری روبروست.
بایدن برتری قابل توجهی دارد:برخلاف بیست سال پیش، این بار نتیجه انتخابات فقط به یک ایالت بستگی ندارد.
رئیس جمهور باید حداقل 37 رای الکتورال را از طریق اقدامات قانونی یا دسیسه به دست آورد تا بتواند انتخاب مجدد خود را تضمین کند.
این به معنی معکوس کردن نتیجه در حداقل سه ایالت است.
متقاعد کردن دادگاه یا قانونگذار صالح حتی در یک ایالت نیز دشوار است، چه رسد به سه ایالت.
در بازشماری معمولا تغییر چندانی رخ نمی دهد:در صورت نزدیک بودن نتایج، برای مثال در جورجیا و ویسکانسین، ترامپ توجیه قانونی لازم برای درخواست بازشماری را دارد. با این حال، بازشماری ها معمولا تغییر چندانی در نتیجه کلی نمی دهند.
هیچ مدرکی برای تقلب در انتخابات وجود ندارد:وکلای ترامپ در تمام ایالت های بحث برانگیز پرونده های حقوقی تشکیل داده اند اما هنوز به نتیجه نرسیده اند.
مشکل اساسی این است که آنها تاکنون نتوانسته اند هیچ دلیل قانونی قانع کننده ای برای اثبات ادعای تقلب گسترده در انتخابات ارائه دهند.
دمکرات ها در بسیاری از ایالت های تاثیرگذار، مواضع مهمی دارند:اگر اختلافی بر سر شمارش آرا در یک ایالت وجود داشته باشد، میزان نفوذ احزاب نقش اصلی را در تعیین نتیجه نهایی بازی می کند:در نوادا، دمکرات ها هم فرمانداری و هم پارلمان را تحت کنترل دارند. همین امر برای جمهوری خواهان در جورجیا و آریزونا نیز صدق می کند. در پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین، جمهوری خواهان پارلمان را کنترل می کنند، اما فرمانداری در دست دمکرات ها است. این نکته نیز شانس ترامپ را کاهش می دهد.
در صورت عدم اتخاذ تصمیم نهایی، پلوسی رئیس جمهور می شود: ترامپ نمی تواند نبرد حقوقی را ادامه داده و از ترک کاخ سفید خودداری کند، زیرا قانون اساسی در این مورد روشن است:دوره ریاست جمهوری در 20 ژانویه ساعت 12 ظهر به پایان می رسد. اگر تا آن زمان تصمیمی اتخاذ نشده باشد، رئیس مجلس نمایندگان به این مقام منصوب می شود. بنابراین دموکرات ها در این مورد نیز یک مزیت استراتژیک دارند.
جمهوری خواهان کنگره را کنترل نمی کنند: اگر در نهایت، چندین ایالت در یک اختلاف سیاسی-حزبی دچار تنش و تفرقه شده و نتوانند نتیجه نهایی انتخابات را اعلام کنند، کنگره باید در مورد لیست نمایندگان الکتورال طی جلسه 6 ژانویه 2021 قضاوت کند. بنابراین سنا و مجلس نمایندگان می توانند آرای لازم برای پیروزی را به بایدن یا ترامپ اختصاص دهند. اما این مستلزم توافق بین دو مجلس است.
از آنجا که دمکرات ها اکثریت مجلس نمایندگان را در اختیار دارند، به طور خودکار حق وتو را در برابر هرگونه تلاش جمهوری خواهان برای برنده اعلام کردن ترامپ دارند.
سال 2020 مانند سال 1876 نیست:در سناریوهای نگران کننده، بارها به مثال سال 1876 اشاره شده: در آن زمان بیش از دو ماه طول کشید تا کنگره اختلافات بر سر نمایندگان الکتورال را حل کند. این مثال می تواند هشدار خوبی باشد، اما امروزه دیگر عملی نیست. از یک سو، در آن زمان اوضاع بسیار آشفته تر بود و در برخی ایالت ها، دولت های موازی وجود داشتند که نتایج مختلفی را به بار می آوردند. از سوی دیگر، کنگره بعدا قوانینی وضع کرد که هدف آن جلوگیری از وقوع موارد مشابه بود.
ترامپ از حمایت دستگاه امنیتی برخوردار نیست: اگر آمریکا یک کشور استبدادی بود، رئیس جمهور با کنترل ارتش و پلیس اهرم قدرت قدرتمندی می داشت؛ اما دونالد ترامپ در وضعیت کاملا متفاوتی قرار دارد.
حتی اگر او در فکر باقی ماندن در کاخ سفید و استفاده از نیروهای امنیتی مسلح باشد، این اقدام واقع بینانه نیست.
ژنرال مارک میلی، عالی ترین افسر نظامی این کشور، به صراحت اعلام کرده است که نیروهای مسلح از اختلافات انتخاباتی دور خواهند ماند.

منبع:نشریه سوئیسی نویه زوریشر سایتونگ/به قلم روش آندریاس/مترجم:عطیه خرم

مطالب پیشنهادی